arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۰۲۲۵۹
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۸ - ۱۸ فروردين ۱۳۹۷

کرباسچی: ناامیدی از روحانی به اعتبار جریان اصلاحات ضربه می‎زند/ رفتارهای احمدی‎نژاد آدم را یاد بنی‌صدر می‌اندازد

اعتراضات اخیر دی‌ماه، رفراندوم، حجاب اجباری، رفتارهای محمود احمدی‌نژاد و ... به جرات از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اتفاقات سال 96 بوده که حتی باعث شده آیت‌الله خامنه‌ای عالی‌ترین مقام نظام جمهوری اسلامی هم به برخی از آن‌ها ورود پیدا کرده و واکنش نشان دهد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

شهردار اسبق تهران بر این عقیده است ناامیدی از روحانی به اعتبار جریان اصلاحات ضربه زننده است. اصلاح‌‌طلبان خود را در معرض آزمایش مردم قرار داده‌اند و آقای روحانی هم حاصل نظر و جمع‌بندی جریان اصلاحات هستند. حتماً عملکرد آقای روحانی، شهرداری و مجلس، متوجه جریان اصلاحات است و نیاز است که اصلاح‌طلبان حتماً در صحنه حضور داشته باشند و انتقاداتشان را به صورت منصفانه مطرح کنند و نگذارند که همه نقدها را طرف مقابل بگوید.

به گزارش انتخاب؛ اعتراضات اخیر دی‌ماه، رفراندوم، حجاب اجباری، رفتارهای محمود احمدی‌نژاد و ... به جرات از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اتفاقات سال 96 بوده که حتی باعث شده آیت‌الله خامنه‌ای عالی‌ترین مقام نظام جمهوری اسلامی هم به برخی از آن‌ها ورود پیدا کرده و واکنش نشان دهد.

همین اتفاقات و رخدادها باعث شد تا به سراغ غلامحسین کرباسچی، یکی از شهرداران اسبق و جنجالی تهران برویم و با او گفت‌وگویی را انجام دهیم. مثل همیشه خوش برخورد و البته کمی جدی و با اینکه بعد از ساعت کاری بود اما با بهترین برخورد از ما استقبال کرد و به سؤالاتمان پاسخ داد.

غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران در گفت‌وگوی تفصیلی با رویداد۲۴، صراحتاً اعلام کرد که عملکرد حسن روحانی باوجود تمامی نقص‌ها و کمبودها قابل دفاع است و ازآنجایی‌که عملکرد روحانی، شهرداری و مجلس به اصلاح‌طلبان که پایگاه رأی آن‌ها بوده‌اند برمی‌گردد، اصلاح‌طلبان نیز باید تفسیر درستی از شرایط را به مردم ارائه دهند و حقایق را بازگو کنند.

***

*اگر به طور خلاصه بخواهیم در خصوص عملکرد آقای روحانی صحبت کنیم، ارزیابی‌تان از عملکرد ایشان چیست؟

به نظر من دولت نه آنچنان عملکرد ضعیف و شکست‌خورده‌ای را داشته که بخواهیم تا این اندازه آن را نقد کنیم و نه آنچنان عملکرد بی‌نقصی داشته که بگوییم همه مشکلات حل شده است. روحانی در شرایط خاص و تنگناهای داخلی و خارجی، دولت را تحویل گرفته و شخص آقای روحانی هم در مجموع سعی کرده با تدبیر و تعقل و بدون احساسات و تحت‌تاثیر قرار گرفتن، بخشی از مشکلات را حل کند. اما بخشی از مشکلات را نتوانسته حل کند و بخشی دیگر هم با کارشکنی رقبا یا دشمنان، به سرانجام مشخصی نرسیده است. مسائلی مانند اقتصاد، برجام، مراودات بانکی در خارج از کشور از یک سو و موانع داخلی مانند مجلس و سایر دستگاه‌ها از سوی دیگر باعث شد تا رئیس‌جمهور آن‌طور که باید نتواند به برنامه‌هایش عمل کند. طبیعی هم هست در نظامي که تفکیک قوا وجود دارد، این دشواری‌ها ممکن است به وجود بیاید. انشاالله اگر دولت بتواند در باقی مانده عمر خود، به گونه‌ای عمل کند که این هماهنگی میان قوا و دستگا‌ه‌های مختلف بیشتر شود، موفقیت بهتر و بیشتری را به دست خواهد آورد.

*در بین صحبت‌هایتان به بحث مجلس و کارشکنی‌های آن اشاره کردید، فکر نمی‌کنید مجلس دهم تاکنون همراهی خوبی را با دولت داشته؟

خب این مجلس که همیشه نبوده است. مجلس قبل، هم بر سر وزرا و هم بر سر برنامه‌‌ها، برجام و ... با دولت همراه نبود. البته بخشی از مجلس حتماً این همراهی را داشته‌اند اما اکثریت نمایندگان همراهی لازم را نداشتند. این مجلس هم خب، اگر فراکسیون امید را در نظر بگیریم بله با دولت همراهی کرده است، اما اختلاف سلیقه هم وجود دارد. دولت اکنون بودجه‌ای را به مجلس داده است که تقریباً عمده نمایندگان مجلس با آن موافقت نداشته‌اند. من نمی‌خواهم به کار مجلس ایراد وارد کنم اما دیدیم که شورای نگهبان هم ایرادات بسیار زیاد و جدی‌ای را به بودجه وارد کرده و حتی اعلام شد که با اصل ٤٤ قانون اساسی هم منافات دارد.

در کل اگر می‌گویم مجلس، منظورم فقط تقنین نیست، زیرا دولت در بحث تقنین هم مطمئناً دچار تنگناهایی است. اکنون اگر به تعداد سؤال‌ها از رئیس‌جمهور و وزرا نگاهی بیندازید، با دوره ریاست‌جمهوری قبلی اصلاً قابل مقایسه نیست. اشکالی هم ندارد و بسیار هم خوب است اما خب این موضوعات بخش زیادی از وقت دولت را می‌گیرد و دولت هم به نظرم باید با این موضوع با تدبیر مدارا کند.

*آقای کرباسچی، ما در بین سخنان آقای روحانی، بیشتر شاهد الفاظی مانند «نمی‌توانم»، «نمی‌گذارند»، «خواستیم اما اجازه ندادند» و ... هستیم، به نظرتان این موانع چیست و چرا آقای رئیس‌جمهور صراحتاً در خصوص این موانع و مشکلات با مردم سخن نمی‌گوید؟

اختلاف سلیقه‌هایی در کشور ما وجود دارد مانند همین بحث حجاب زنان یا وزیر شدن بانوان. در دولت قبل ما شاهد حضور یکی از بانوان محترم در پست وزارت بودیم که آن‌چنان مشکلی هم به وجود نیامد. اما در این دولت نشد که وزیر خانم داشته باشیم. بالاخره برخی از آقایانی که گرایش سنتی و محافظه‌کارانه‌ای داشتند اجازه چنین کاری را ندادند و دولت هم به صلاحش نبود که با بخشی از جامعه سنتي مخالفت كند.

یا مثلاً همین بحث ورود زنان به ورزشگاه‌ها که یک حساسیت فوق‌العاده‌ای هم در جامعه ایجاد کرد. من فکر می‌کنم حالا اگر روزی هم بگویند زنان به ورزشگاه‌ها بروند، معلوم نیست اصلاً چند نفر از بانوان وقت این را داشته باشند که به ورزشگاه بروند و چند درصد از ورزشگاه را پر کنند. بالاخره یک اختلاف دیدگاهی وجود دارد و بخشی از آن‌هم به امکانات و شرایط ورزشگاه و بخشی هم به فرهنگی که در جامعه ما وجود دارد، مرتبط می‌شود. معضلاتي هم در مسائل حاشیه‌ای و هم در کلان کشور وجود دارد. در سیاست خارجی، سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی، هم در مجلس و هم در سایر نهادهای دیگر، نظرات متفاوتی وجود دارد. دولت هم یک برنامه‌هایی را تدوین و پیش‌بینی می‌کند که گاهی اوقات باید توجه و نظر همه را در این موارد جلب کند که طبیعتاً شدنی نیست.

*آقای روحانی مرد عمل است یا حرف؟

آقای روحانی سخنوری توانا بوده و اکنون هم زیاد سخنرانی می‌کنند، اما عملش هم خوب است و امیدواریم عملکرد اجرایی بهتری هم داشته باشند.

*در این چند وقت، بسیاری از حامیان آقای روحانی از ایشان ناامید شدند، مسئله زنان، بحث اقتصاد، مسئله حصر و ... همه و همه باعث شد تا یک نارضایتی و ناامیدی در میان مردم ایجاد شود، با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان مهم‌ترین حامی و پایگاه رأی آقای روحانی بوده و هستند، این ناامیدی‌ها به اعتبار جریان اصلاحات ضربه وارد نمی‌کند؟

بله موافقم، این به اعتبار جریان اصلاحات ضربه زننده است. اصلاح‌طلبان باید تبلیغات کنند، صحبت کنند، حقایق را بگویند و تفاسیر درستی را داشته باشند. اصلاح‌‌طلبان خود را در معرض آزمایش مردم قرار داده‌اند و آقای روحانی هم حاصل نظر و جمع‌بندی جریان اصلاحات هستند. حتماً عملکرد آقای روحانی، شهرداری و مجلس، متوجه جریان اصلاحات است و نیاز است که اصلاح‌طلبان حتماً در صحنه حضور داشته باشند و انتقاداتشان را به صورت منصفانه مطرح کنند و نگذارند که همه نقدها را طرف مقابل بگوید. بسیاری از نقدها نیز واقعی است، بارها گفته‌ شده نقدهای بسیار جدی را به شخص آقای روحانی داریم. یکی از نقدهای جدی که ما به ایشان داریم، این است که در انتصاب لایه‌های مدیریتی خوب عمل نکرده‌اند.

می‌توانستند از قشر جوان و زنان در گردونه مدیریتی استفاده کنند، اما این کار را انجام ندادند و این عملکرد کاملاً قابل نقد است. بارها اعلام شده کشوری که 40 میلیون از جمعیت آن بعد از سال 60 به دنیا آمده‌اند را نمی‌توان نادیده گرفت و از آن‌ها استفاده نکرد. این حجم از جوانان تحصیل‌کرده و با تجربه در کشور ما وجود دارد که می‌توانیم از آن‌ها در پست‌های مدیریتی کشور استفاده کنیم و چه بسا آن‌ها با علم به‌روزی که دارند از مدیران فعلی عملکرد بهتری داشته باشند و بتوانند کشور را بسیار بهتر از افرادی مانند ما اداره کنند. باید از جوانان و زنان بیشتری در سطوح مختلف مدیریتی استفاده کنیم.

*فکر نمی‌کنید همین تبعیض‌ها و عدم به کار گرفتن جوانان خصوصاً زنان، باعث اعتراضات اخیر آن‌ها در سطح جامعه شده باشد؟

من اعتراض اخیر دختران را بیشتر یک نوع لجبازی می‌بینم، لجبازی با کسانی که کشور را اداره می‌کنند و انعکاس نارضایتی‌های دیگری است که در مسائل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود دارد. بالاخره حجاب یک قانون در کشور ما است و این روش، روش اعتراض صحیحی نیست.

البته من معتقدم اگر مردم مشکلات فراوان در زندگی‌شان حل شود و خودشان مسائل شخصی خود را انتخاب کنند و از آن‌سو فرهنگ‌سازی‌های اخلاقی را در جامعه پیاده کنیم، بتوانیم عملکرد موفقی داشته باشیم. کشوری که غیر از گرفتاری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای با مشکلات بسیاری مانند آب، محیط زیست، اقتصاد، فقر، طلاق و ... دست و پنجه نرم می‌کند، واقعاً با این‌گونه تلاش‌های سطحی می‌تواند مشکلات کشور را حل و فصل کند؟ بالاخره درست یا غلط این یک قانونی است که سال‌ها پیش در کشور ما تصویب شده و رفتار مدنی این است که این قانون رعایت شود. مگر اینکه روزی با رأی مردم مجلسی روی کار بیاید و قانون را تغییر دهد.

*آقای روحانی چند وقت قبل بحث رفراندوم را مطرح کردند و بعد از آن هجمه و انتقادات بسیار زیادی متوجه ایشان شد، آقای روحانی بحث رفراندوم را فقط به صورت گذرا مطرح کردند اما از جزئیات آن صحبتی نکردند، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ آیا بهتر نبود که آقای روحانی در خصوص رفراندوم با جزئیات بیشتر و دقیق‌تری صحبت می‌کردند؟

‎بحث‌هایی که مبهم مطرح می‌شود باعث می‌شود که هر فردی از دیدگاه خود آن بحث را تفسیر کند. قطعاً منظور آقای روحانی این نبوده است که بخواهند سفره نظام و انقلاب را به قول برخی، جمع کنند و من هم چنین برداشتی از صحبت‌های ایشان نداشتم. من سخنان ایشان را زنده گوش می‌کردم و به نظرم آمد که منظور ایشان این است که در برخی از مسائل اختلاف داریم و شاید بتوانیم ساز و کاری بیندیشیم و در برخی از مسائل مورد اختلاف، نظر نهایی را بر عهده مردم بگذاریم.

جدای از آن، در کشور ما فرایند رفراندوم به این سادگی‌ها نیست. رأی مجلس، اجازه رهبری و ... همه و همه یک فرایند طولانی دارد. من برداشتم این است در برخی از مسائل اجرایی و قانونی داخلی کشور، مانند برجام می‌شد مثلاً به رأی و نظر مردم مراجعه کرد. اینکه بگوییم همه کارها به خاطر «نگذاشتن» است، شاید واقعی نباشد. اما اینکه برخی از کارها را جو تبلیغاتی و ... اجازه نداده باشند، بله درست است. اما من معتقدم که دولت باید به صورت موردی مسائل را مطرح کند تا ما نیز بتوانیم به قضاوت درستی در خصوص موانع بپردازیم. البته بخشی از ناتوانی‌های دولت به ناتوانی‌های درونی دولت برمی‌گردد. وزرا، معاونین و به طور کل مسئولان دولتی زمانی که مخالفت و مانعی را مشاهده می‌کنند، باید بروند و با رایزنی‌هایی که انجام می‌دهند، این مخالفت‌ها را به موافقت تبدیل کنند. دولت باید قدرت هماهنگی و هم‌نظری ایجاد کردن در بخش‌های مختلف را داشته باشد.

بخشی از این ناتوانی‌ها هم البته به وزرا برمی‌گردد. اگر بخواهم تعبیر محترمانه‌ای را در خصوص وزرا به کار ببرم این است که وزرای ما یک مقدار خسته‌اند و حوصله تمام عیار برای پیش بردن کارها را ندارند. بالاخره یک وزیر باید یک بخشی از بار مسئولیت را به دوش بکشد و بخشی از این بار، ایجاد هماهنگی میان دولت و نهادهای دیگر است.

*اما آقای روحانی فردی بودند که تا پیش از حضور در پست ریاست‌جمهوری، در پست‌های حساس و مهم کشور حضور داشتند و نمی‎توان گفت که ایشان از موانع و مشکلات موجود بی‌اطلاع بودند، به همین دلیل با علم به وجود چنین مشکلاتی پا به عرصه انتخابات گذاشتند، پس چرا وعده‌هایی را به مردم و حامیانشان دادند که در توانشان نیست؟

واقعیت این است که نمی‌توان نقدی را به آقای روحانی وارد ندانست. اینکه سخنانی را مطرح کنند که عملیاتی کردن آن‌ها در توانشان نیست فکر نمی‌کنم قابل دفاع باشد. اما مسئله‌ای که در انتخابات مطرح می‌شود این است گاهی فردی که می‌خواهد خود را به‌عنوان کاندیدا مطرح کند، باید فکر و ایده خود و آن چیزی که واقعاً هست را به مردم بگوید. زمانی که فردی می‌خواهد خود را به‌عنوان شهردار در شهری کاندیدا کند، به مردم می‌گوید خواهان این است که فضای سبز بیشتری را در سطح شهر ایجاد کند، خب معنای این حرف این نیست که تا شهردار انتخاب شد تمام خانه‌ها خراب شود و درخت‌کاری صورت بگیرد. ایده‌آل آن شهردار شهر سبز است اما اینکه چه زمانی بخواهد و بتواند این کار را عملیاتی کند، مشخص نیست و شاید هم هیچ موقع چنین اتفاقی رخ ندهد.

کسانی که بخواهند از آقای روحانی دفاع کنند، می‌گویند که آقای روحانی آمال و ایده‌های خود را در دوران انتخاباتی مطرح کرده است. دلش می‌خواهد هیچ‌ حصری وجود نداشته باشد، هیچ زندانی سیاسی در زندان حضور نداشته باشد، دلش می‌خواهد قلم‌ها آزاد باشد، هیچ مشکلی در اقتصاد وجود نداشته باشد و ... . اخیراً من دیدم که آقای جهانگیری مصاحبه‌‌ای را انجام داده‌اند و گفته‌اند در تبلیغات انتخاباتی مقداری تند رفته‌ام. شاید این نقد مقداری وارد باشد اما بخشی از آن هم به فضایی که رسانه‌های ما ایجاد کردند برمی‌گردد. یعنی سطح توقعات را چه دستگاه‌های تبلیغاتی و چه خود رقبا بعضاً بسیار بالا می‌بردند. مثلاً وعده‌های اقتصادی که رقبای آقای روحانی مطرح می‌کردند واقعاً نشدنی و غیرقابل‌پذیرش بود.

بالاخره آقای روحانی انسان هستند و تحت تأثیر جو تبلیغاتی که ایجاد می‌شود قرار می‌گیرد، زمانی که احساس کنید ممکن است این جو را ببازید، باید آرزوها و ایده‌آل خود را مطرح کنید و اعلام کنید برای رسیدن به چه تلاش می‌کنید اما در مقام عمل ممکن است میان ایده‌آل و آن واقعیت، فاصله ایجاد شود.

*به بحث حصر اشاره کردید، جزئیات و اطلاعاتی از این موضوع دارید؟

خیر، فقط می‌دانیم که حصر همچنان پا برجاست. البته گشایش‌هایی صورت گرفته و برخی از دوستان با محصورین دیدارهایی را انجام داده‌اند، اما اطلاعات بیشتری ندارم. امیدوارم هرچه سریع‌تر همه مشکلات کشور خصوصاً حصر حل و فصل شود.

در خصوص جوسازی‌ها و تخریب دولت‌، چه میزان تیم رسانه‌ای دولت را مؤثر می‌دانید؟ زیرا تیم رسانه‌ای دولت متأسفانه عملکرد بسیار ضعیفی را دارد.

معتقدم که ممکن است تیم رسانه‌ای دولت عملکرد ضعیفی داشته باشد، ولی توجه کنیم که تیم رسانه‌ای رقیب هم واقعاً به‌طور بی‌سابقه‌ای کاری جز تخریب و زدن دولت ندارد. آن‌ها که نمی‌خواهند دولت را اداره کنند، آن‌ها که نمی‌خواهند هر روز با مسائل و بحران‌های کشور مانند سقوط هواپیما، غرق شدن کشتی، زلزله، سیل، آتش‌سوزی و غیره سروکار داشته باشند. به گذشته هم که نگاه بیندازیم، واقعاً به صورت مقایسه‌ای این‌طور نیست که همه دولت‌ها یک تیم رسانه‌ای فوق‌العاده داشته باشند ولی بااین‌همه تبلیغات منفی و هجمه‌های عجیب‌وغریب روبرو نبوده‌اند.‎

نفس اینکه کسی کار می‌کند، زمینه انتقاد را برای دیگران فراهم می‌کند اما افرادی که کار نمی‌کنند، انتقادی را متوجه خود نمی‌کنند. برخی از مسائلی که پیش می‌آید قابل دفاع نیست. دولت گفته موافق ورود زنان به ورزشگاه است و وقتی که این امکان فراهم نمی‌شود، رسانه‌های دولت چه بگویند؟ بگویند که زنان به ورزشگاه می‌روند اما شما نمی‌بینید؟ سخنان روحانی در خصوص رفراندوم از یک جهت که ممکن است برای برخی مبهم باشد، شاید قابل نقد باشد. اما از سوی دیگر حرف ایشان یک حرف سیاسی مهمی است در برابر تبلیغاتی که علیه کلیت نظام صورت می‌گیرد‎. اینکه یک مسئولی در این سطح اعلام کند ما باکی از نظر مردم نداریم، این موضع سیاسی خوبی است و بهانه‌ها را از دست دشمنان می‌گیرد.

چه میزان عملکرد اصلاح‌طلبان را در ناامیدی مردم مؤثر می‌دانید؟

برخی از اصلاح‌طلبان در پست‌ها و مسئولیت‌هایی حضور دارند که مردم از آن‌ها انتظار دارند که فعال‌تر باشند. گاهی برخوردهای سیاسی و اجتماعی می‌تواند مؤثر واقع شود و یک معضل بزرگ را حل کند. انتقاداتی به عملکرد مجلس شورای اسلامی وارد است، به نظرم مجموعه لیست امید باید در جامعه حضور و نمود بیشتری داشته باشند. خوب است که نمایندگان در مراسم عزا، جشن‌ها و غیره شرکت می‌کنند اما انتظارات مردم چیزی فراتر از این مسائل است.

تهران 30 نماینده مجلس دارد، اگر هر کدام از آن‌ها بیایند و در 20 منطقه تهران در مناطق حضور فعال داشته باشند، می‌توانند مشکلات مناطق را بررسی و حل و فصل کنند.

چرا اصلاح‌طلبان به نقد درون‌حزبی اعتقاد ندارند؟ فساد و رانت همیشه مذموم بوده است، چه در میان اصلاحات و چه در میان اصولگرایان. اکنون برخی از اصلاح‌طلبان از جایگاه خود سوءاستفاده کرده و با رانت، فرزندان خود را مشغول به کار کرده‌اند، چرا اصلاح‌طلبان در قبال این موضوعات موضع سکوت را انتخاب کردند؟

این‌طور نیست، خود اصلاح‌طلبان انتقاداتی را در این خصوص مطرح کرده‌اند. اینکه کسی مشغول به کار شود و فرزندان و نزدیکان خود را در همان‌جا مشغول به کار کند، رویه‌ای درستی نیست ولو اینکه قانونی هم باشد. اگر آن فرد توانایی لازم را دارد می‌تواند در جای دیگری مشغول به کار شود، این نقد صحیح و به‌جایی است.

در دی‌ماه شاهد اعتراضات مردمی بودیم، اعتراضات مردم علاوه بر اقتصادی به مسائل سیاسی هم اشاره داشت که نیازمند تأمل بیشتری است. اعتراضات اخیر ناامیدی مردم از اصلاح‌طلبان را هم نشان می‌داد، آیا فکر نمی‌کنید که عبور مردم از اصلاح‌طلبان به معنای عبور از نظام است؟ آیا ممکن است مردم بار دیگر به اصولگرایان برگردند؟

به نظر من اگر بخواهند به سمت اصولگرایان هم برگردند خوب است و ما مشکلی نداریم. اگر یک رقابت سالم شکل بگیرد و دو حزب بزرگ اصلاح‌طلب و اصولگرا یا اصلاً چند حزب دیگر هم حضور داشته باشند و برنامه‌ مشخصی برای اداره کشور ارائه کنند بسیار خوب است. یک فردی از جناحی رئیس‌جمهور می‌شود و بعد کنار می‌رود. اما اگر تبلیغات و سخنان ما به گونه‌ای باشد که مردم را از همه ناامید کند، ممکن است مردم از همه نظام عبور کنند. من الآن اعتقاد ندارم که در شرایط کنونی به این مرحله رسیده باشیم که مردم بخواهند از کل اصلاحات و اصولگرایان و به طور کل نظام عبور کنند. اما اگر رفتارهای ما به شکلی باشد که ما اصولگرایان را به طور کامل بکوبیم و از آن سو اصولگرایان ما را بکوبند، قوای سه گانه به یکدیگر ضربه وارد کنند و... بله طبیعتاً ذهنیت مردم تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

ارزیابی شما در خصوص شهرداری تهران که بعد از 12 سال تیم اصلاح‌طلب بر آن حاکم شده، چیست؟

آقای نجفی با رأی شورای شهر مشغول به کار شد و باید مدت زمان بیشتری ‌می‌گذشت تا بتوانیم عملکرد ایشان را مورد قضاوت قرار دهیم. آقای نجفی فرد باشخصیت و با توانایی‌های بالا هستند و در حد معاونت رئیس‌جمهوری و وزارت فعالیت داشته‌اند. اما با توجه به سن و سال ایشان و با توجه به مشکلات باقی مانده از دوره قبلی در شهرداری تهران، من عقیده نداشتم که در این مقطع بخواهند در این جایگاه قرار بگیرند. من عقیده داشتم که اگر آقا محسن هاشمی این مسئولیت را می‌پذیرفتند بهتر بود، هم جوان‌تر هستند و هم سابقه خوبی در متروی تهران دارند. اما به هر صورت ایشان انتخاب شدند.

به‌عنوان سؤال آخر؛ ارزیابی شما در خصوص تحرکات اخیر آقای احمدی‌نژاد چیست؟ چه در سر دارد؟

ایشان فکر می‌کند که باید در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشد و یک جریانی را به راه بیندازد. خب یک زمان در جریان راست حضور داشت و همراه آنان بود، اما به خاطر برخی از تحرکاتش این جریان از او جدا شد. اگر داستان را ساده نگاه کنیم، احمدی‌نژاد احساس می‌کند که حرف‌های تند زدن ممکن است توجه مردم را جلب کند و او را در صحنه سیاسی کشور نگاه دارد.

چرا با او برخورد نمی‌شود؟

این موضوع هم قابل‌بحث است. نمی‌دانم که حرف‌های خاصی دارد یا خیر و به نظرم فردی هم نیست که اگر آتویی داشته باشد بخواهد پنهان کند، اگر داشت تا الآن رو می‌کرد. من گمان می‌کنم یکسری ملاحظاتی وجود دارد که در قبال ایشان صورت می‌گیرد. جدای از این مسائل، ایشان یک روحیه‌ای هم دارند که نمی‌دانم اسم آن را چه باید بگذاریم، به قول آقای باهنر توهم است یا نه، نمی‌دانم اما بالاخره نوع برخوردهای ایشان هم مشخص است. ما در گذشته هم‌ چنین شخصیت‌هایی را داشته‌ایم. رفتارهای ایشان آدم را یاد بنی‌صدر می‌اندازد، که علیه همه مسئولین نظام صحبت می‌کرد.

حضور احمدی‌نژاد در مجمع هم به دلیل همان ملاحظات است و اینکه آن زمانی که برای حضور در مجمع انتخاب شدند تا این اندازه چنین رفتارهایی را از خود نشان نداده بود.

نظرات بینندگان