پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آیا تاکنون
پیش آمده است که متهم به یک رفتار غیر عقلایی بشوید؟ دوست و همکار، شما را متهم به
رقتارهای غیر منطقی و نامعقول بکنند. رفتارهای نامعقول معمولا ناپسند و حامل بار
معنایی منفی هستند. از اینرو ما دوست
داریم به گونه ای برخورد کنیم که منطقی، معقول و قابل پیش بینی بنظر برسیم. یکی از
پیش فرض های مهم اقتصاد در بخش رفتار مصرف کنندگان، رفتار عقلایی(Rational
behavior) است. فرایند تصمیم
گیری بر پایه رفتار عقلایی منجر به حداکثر شدن سود و منافع فردی خواهد شد. در رفتارعقلایی،
تصمیمات و عمل در مسیری است که نتیجه آن دستیابی همگان به نیازها می باشد.
رفتار عقلایی در بستر شفافیت و دستیابی همگان به اطلاعات
میسر است، اما مجموعه کالاهای غیر قابل
استفاده که اطراف ما را گرفته است، بیانگر رفتارهای غیر عقلایی در انتخاب کالا و
یا خرید بر اساس احساسی شدن و یا چشم همچشمی، تبلیغات و یا تصمیم گیری بر اساس
اطلاعات ناقص بوده است.
مهمترین مشکل، انست که از بدو کودکی عادت کرده ایم تا
والدین برای ما تصمیم سازی کنند و یا به روایت درست تر والدین و جامعه اجازه نداده
اند تا برای انتخاب رنگ لباس، نوع غذا و رشته تحصیلی و ....خود تصمیم بگیریم. لذا
تصمیمات موردی نادرستی که در سنین کودکی و نوجوانی می توانست منجر به آموزش و
تجربه اندوزی شود، در جامعه میسر نبوده است. در چنین جامعه ای مجموعه ای از
رفتارهای غیر منطقی در عرصه اقتصاد و خانواده و کشور خواهیم دید که زیان های آن فراتر از فرد است.
رفتارهای عقلایی جمعی و یا یک اجنماع مهمتر از تصمیمات فردی
است. آنچه که امروز در اقتصاد، فرهنگ ، جامعه وصنعت با آن مواجه هستیم، ماحصل
فرایندهای تصمیم گیری است که نتیجه آن مورد انتقاد همگان است. اینکه در یک فرجه
زمانی کوتاه می خواهیم که افراد در نبود احزاب باشناسنامه و پاسخگو، مهمترین
تصمیمات را در باره کارگزاران اجرایی کشور اتخاذ کنند، نیازمند اصلاح است. بلوف های توخالی انتخاباتی و
وعده های رنگارنگ و حواله کردن جامعه به آینده، ممکنست در کوتاه مدت عده ای را
وسوسه کند، که نکند اینبار درست باشد و اگر این ظرف ماستی که به دربا ریخته می
شود، دوغ شود، چه خواهد شد، اما این سرابی بیش نیست.
فقر، بیکاری و رکود و معضلات اجتماعی تجمیع شده، می تواند
ناشی از تصمیمات احساسی افراد و گروهی بر اساس منافع کوتاه مدت و بازخوردی از
شعارهای سراب گونه باشد، در چنین فضایی تصمیمات عقلایی جمعی محلی برای ظهور و بروز نداشته است.
اقتصاد، عرصه دادن وعده های پوپولیستی نیست، اقتصاد دارای
چارچوب و قواعد علمی است که عدم درک درست و نگاه مهندسی به آن، جامعه را زمین
گیرخواهد کرد. با یک برنامه کلان نگر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و با حکمرانی خوب(
رقابت، کنترل فساد، قوه قضائیه مستقل، عدم تبعیض و قوانین و مقررات شفاف و احترام
به قانون) ، اعتماد اجتماعی و اعتماد سازی در سطح منطقه و جهان می توان مشکلات
اقتصادی را نه در کوتاه مدت که در میان مدت و بلند مدت سامان داد. یک بررسی علمی
توسط نویسنده نشان می دهد که کشور در دوران 8 ساله مهرورزی، در مقایسه با دوران اصلاحات و سازندگی
به لحاظ اقتصادی آسیب پذیرتر شده است.، هر چند که درآمدهای نفتی آن کم نظیر بوده
است.
پس گذشته نه چندان دور را فراموش نکنیم و اجازه دهیم
تصمیمات عقلایی جمعی برای یکبار و همیشه مدعیان
تبلیغات های سراب گونه را از عرصه سیاست و اجتماع به عرصه خانواده برگرداند.
حسن لاجوردی
دانشجوی دکتری اقتصاد