قتل مردی که با خودروی دولتی زن بلند می کرد!

اخبار حوادث همیشه و در تمامی برهه‌های تاریخ مخاطبان «پَروپا قرصی» داشته و از ده‌های گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را می‌خریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند.

 

اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هر روزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانه‌ای به اخبار حوادث تعلق می‌گیرد و صحفه حوادث روزنامه‌ها همچنان پربازدید و پابرجاست.

 

برای بازخوانی حوادث و پرونده‌های جنایی در دهه‌های گذشته به سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور در دهه ۵۰  رفتیم و از امروز در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرنده‌ها البته با ادبیات و «قلم حوادث‌نویسی» خاص آن ایام(بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) می‌پردازیم.

 

در ادامه و در نخستین شماره، سراغ حوادث و وقایع جنایی در سوم خرداد ماه سال ۱۳۵۵ رفتیم.

 

جست‌وجوی ماموران برای یافتن متهم به قتل دختر ۱۳ ساله کرجی ادامه دارد ضمنا همسر و برادر متهم که در یاخچی‌آباد تهران سکونت دارند به بازپرسی دادگاه کرج احضار شدند. متهم که هم‌اکنون متواری است، متهم است که روز سه‌شنبه گذشته مهناز دانش‌آموز ۱۳ ساله دبستان «ترقی» گوهردشت کرج را فریب داده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است. متهم آنگاه جسد مهناز را در حیاط منزل مسکونی خود واقع در گوهردشت کرج دفن کرده است.

 

برادر متهم به قتل در بازپرسی شعبه اول دادسرای کرج به «نیکجو» بازپرس شعبه اول دادسرا گفت: من هنگام وقوع حادثه در کرج نبودم و نمی‌دانم که برادرم مرتکب چنین جنایتی شده است یا نه اما چه او این کار را کرده باشد و چه دیگری، من حاضرم شخصاً «جانی» را با دست‌های خودم خفه کنم.

 

همسر متهم در این زمینه گفت: روز حادثه من برای خرید از منزل خارج شده بودم و هنگامی که بازگشتم، متوجه شدم که در خانه از داخل قفل است به همین خاطر از برادر بزرگ مهناز «مقتوله» خواهش کردم از دیوار خانه بالا برود و در را باز کند.

 

اکرم افزود: وقتی وارد خانه شدم ابتدا چیزی ندیدم اما هنگامی که وارد حیاط شدم، شوهرم را دیدم او با پرخاش مرا وادار کرد که به اتاق بروم. من که متوجه شده بودم شوهرم کار خلافی کرده، با داد و فریاد همسایه‌ها را در جریان گذاشتم اما طولی نکشید که همسرم من و دو فرزندم را به زور سوار بر موتور کرد و سر جاده ۵ تومان به راننده یک مینی‌بوس داد تا ما را به تهران ببرد.

 

وی افزود: من دیگر هیچ اطلاعی از او ندارم.  

 

از سوی دادسرای کرج به دادسرای تهران نیابت قضایی داده شد تا از این طریق ماموران انتظامی در تهران نیز متهم را تحت تعقیب قرار دهند و در صورت برخورد با وی، او را دستگیر کنند.

 

چندی قبل زن ۵۹ ساله‌ای به نام اشرف به دادسرای تهران شکایت کرد که در میدان ۲۴ اسفند به انتظار تاکسی ایستاده بودم که دیدم راننده یک اتومبیل دولتی مسافر سوار می‌کند و ۵ ریال کرایه می‌گیرد، من نیز مقصدم را گفتم و سوار شدم اما وقتی تمام مسافرها پیاده شدند راننده به جای آنکه مرا به مقصد برساند، از شهر خارج شد و در محوطه خلوت و تاریکی مرا تهدید کرد!

 

اشرف گفت: من از ترسم هیچ حرف نزدم و راننده تا صبح فردا نزد خود نگه داشت و وقتی از دستش خلاص شدم از او شکایت کردم.

 

با مشخصاتی که اشرف از راننده در اختیار مامورین گذاشت، ماموران توانستند دو روز قبل راننده را که «نیکارا» نام دارد و در استخدام یکی از سازمانهای دولتی است، دستگیر کند.

 

نیکارا نزد مامورین گفت که اشرف به میل خودش سوار اتومبیل او شده است؛ پرونده به شعبه ۱۰ بازپرسی ارجاع شد و بازپرس راننده را به اتهام ربودن اشرف با قرار بازداشت زندانی کرد.