پرونده در اداره یازدهم پلیس آگاهی
با ثبت این شکایت پرونده مقدماتی با موضوع فقدان زن جوان به دستور قاضی کشیک دادسرای جنایی تهران پروندهای در این زمینه تشکیل و برای رسیدگی بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. همزمان با ارجاع پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی شاکی با مراجه به اداره یازدهم و نشان دادن پیامکی به کارآگاهان گفت: فرد یا افرادی پس از گذشت مدت کوتاهی از زمان خاموش شدن گوشی تلفن همراه همسرم پیامکی را از طریق گوشی همسرم به برادر وی ارسال کردند که در آن پیامک اعلام شده همسرم توسط آنها به قتل رسیده و جسد وی را در بیابان های اطراف بهشت زهرا (س) رها کردهاند.
پیدا نشدن جسد زن جوان
با توجه به پیامک ارسال شده مبنی بر وقوع جنایت و رها شدن جسد در اطراف بیابان های بهشت زهرا (س) هماهنگی های لازم در این خصوص انجام شد و تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به همراه دیگر عوامل انتظامی به جستجوی دقیق منطقه پرداختند اما نه جسد متعلق به زن جوان کشف شد و نه سابقه ای در این خصوص در سیستم سوابق موجود در پلیس آگاهی به وجود آمد.
رد پای زن جوان در شهرستان ارومیه
در ادامه رسیدگی به پرونده کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که زنی با مشخصات فقدانی با مراجعه به مراجع انتظامی در شهرستان ارومیه خودش را به پلیس معرفی کرده است. بلافاصله هماهنگی های لازم انجام و تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به شهرستان ارومیه اعزام شدند و بعد از مشخص شدن هویت کامل این زن جوان، وی را به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
اظهارات زن جوان و کشف حقیقت
پس از حضور لیلا در اداره یازدهم پلیس آگاهی، وی در اظهارات اولیه خود مدعی شد توسط افرادی ناشناس ربوده شده است اما در ادامه تحقیقات مجبور به بیان حقیقت شد و گفت هیچ گونه آدم ربایی وجود نداشته و تنها قصد داشتم با این ترفند از کشور خارج شوم و برای همین پیامک مرموز را به گوشی تلفن برادر همسرم ارسال کردم تا دیگر کسی پیگیر سرنوشتم نباشد.
زن جوان در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: سه ماه پیش از طریق شبکه اجتماعی تلگرام با فردی آشنا شدم که گمان میکردم خانم جوانی به نام مژگان است. داخل پروفایل وی شماره اش قرار داشت پس از گذشت مدت کوتاهی بعد از آشنایی و من و مژگان، وی پیشنهاد خروج از ایران را مطرح کرد و مدعی شد از طریق دوستان و بستگانش من را به صورت غیرقانونی به ترکیه بفرستد. از آن زمان به بعد موضوع پیام های ما دو نفر بر سر همین موضوع و شرایط مناسب زندگی در ترکیه بود تا اینکه سرانجام با تشوق مژگان تصمیم گرفتم با کمک وی از کشور خارج شده و به ترکیه بروم.
لیلا در ادامه اظهاراتش افزود: با سه میلیون تومان پولی که در خانه داشتیم به بهانه خرید از خانه خارج شدم و با اتوبوس به ارومیه رفتم. مژگان در پیام هایش گفته بود که در ترمینال ارومیه به دنبالم می آید اما برخلاف انتظار در مقابل ورودی ترمینال ارومیه مردی حدودا ۴۰ ساله با یک دستگاه خودروی شخصی به سراغم آمد و مدعی شد از طرف مژگان آمده است. من که به شدت ترسیده بودم و فکر می کردم این مرد قصد آزار و اذیت مرا دارد از سوار شدن به خودروی وی خودداری کردم و از محل ترمینال متواری شدم، اما در زمان فرار از دست مرد ۴۰ ساله کیف حاوی گوشی تلفن همراه، مدارک شناسایی و تمام پول هایم پیش او باقی ماند. هیچ آشنایی در شهر ارومیه نداشتم سرانجام پس از گذشت یک روز بلاتکلیفی تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با توجه به اظهارات ضد و نقیض زن جوان تحقیقات پلیسی درباره علت فرار زن جوان از خانه و همچنین دیدار مرموز وی با مژگان و مرد ۴۰ ساله ای که از طرف وی به ترمینال ارومیه آمده بود و همچنین ردیابی مدارک شناسایی زن جوان که به ادعای خودش به سرقت رفته است، همچنان ادامه دارد.