پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مطبوعات در هفته گذشته به شکلی فوقالعاده مسئله پرواز بمبافکنهای روسی به سوی خاک سوریه را از پایگاه هوایی ایران پوشش دادند اما باید پرسید واقعا چه چیزی تغییر کرده است؟ به گزارش انتخاب به نقل از شرق، برای {مخالفان} حکومت سوریه نتیجه این مأموریتها و اینکه بمبافکنهای روسیه از ایران به جای جنوب روسیه، بهپرواز درآمدهاند این حقیقت که آنها بمباران شدهاند را تغییر نمیدهد. این مسئله که مأموریتهای بمباران از ایران انجام شده، هیچ امر خاصی را- جز اینکه فاصله کوتاهتر پرواز به آنها اجازه میدهد بمبهای بیشتری حملکنند- روشن نمیکند.
بسیاری از منازعات دیگر نشان داده که بمباران هوایی به تنهایی برای شکستدادن یک شورش کافی نیست و سوریه نیز در این مورد، استثنا نیست؛ بنابراین استفاده از نیروی زمینی که با هزینه و صرف زمان بیشتر همراه است نیز برای شکست نیروهای شورشی ضرورت مییابد و البته هیچ تضمینی هم وجود ندارد که چنین لشکرکشیهایی، کارایی داشته باشد. پوتین هیچ تصمیمی برای فرستادن نیروهای زمینی روس به سوریه برای جنگ علیه شورشیان ندارد و {مستشاران} ایرانی به همراه حزبالله و دیگر شبهنظامیان این کار را به جای روسها انجام میدهند. در این شرایط روشن است ایران و شبهنظامیان همپیمانش، در دفاع از حکومت اسد موفق بودهاند؛ اما نتوانستهاند مخالفان بسیار زیاد اسد را {به طور کامل} شکست دهند. تعجبی ندارد که تهران احساس خستگی کند؛ زیرا روسها مشارکتی در کشیدن بار جنگ زمینی که برعهده ایران و شبهنظامیان طرفدار آن است، نمیکنند. به همین خاطر حضور بمبافکنهای روسی در ایران چیزی بیش از اعلام همبستگی روسیه و ایران و در عمل یک حرکت نظامی بامعنی است؛ اما اینکه مسکو بمبافکنهای خود را از ایران به جای جنوب روسیه، به سوریه میفرستد، نفوذ رضایتبخشی بر منازعه نظامی در درون سوریه پدید نمیآورد. تأثیر اصلی این کار بر روابط بینالمللی موجود درباره این منازعه است؛ زیرا برخی از شیخنشینهای خلیجفارس امیدوار بودهاند در قبال افزایش روابط اقتصادی خود با روسیه بتوانند این کشور را در منازعه سوریه از ایران جدا کنند، بنابراین پرواز بمبافکنهای روسی از پایگاه هوایی نوژه در ایران به معنی این است که امید شیخنشینهای خلیجفارس بیاساس بوده است. البته آرزوی ایرانیها برای آفریدن چنین معنایی احتمالا تهران را برانگیخته تا به آنها اجازه چنین برداشتی را بدهد؛ بهطوریکه وقتی اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، روشن کرد هنوز میخواهد اسد از قدرت کنارهگیری کند، پوتین نشان داد که مسکو در این باره کنار ایران قرار دارد.
علاوه بر این، حضور بمبافکنهای روسی موجب اطمینان خاطر رهبران اسرائیلی که مایل هستند خط مسکو مبنی بر حضور روسیه در سوریه به واسطه جلوگیری از حمله ایران و حزبالله به اسرائیل به نفع آنها تمام شود، نیست. همچنین این امر آمریکاییها را نسبت به اینکه روسیه بیشتر از ایران خواهان کارکردن با ایالات متحده در جهت صلح سوریه است، امیدوار نمیکند. ممکن است روسیه احساس کند دلیلی برای نگرانی درباره ناامیدی غربیها وجود ندارد؛ اما غربیها و کشورهای منطقه از همکاریهای فزاینده روسیه و ایران در بمباران سوریه ناخرسند هستند، بهویژه در زمانیکه بسیاری دیگر از دولتها با روسیه در حال مغازلهاند.
این استدلال که همه درباره سوریه نیازمند کارکردن با روسیه هستند، میتواند به طرزی فزاینده در مسکو طرفدار داشته باشد؛ اما مشکل آن، این است که کشورها دیگر باید قانع شده باشند که روسیه میتواند ایران و رژیم اسد را به سوی توافقی هدایت کند که بخش درخور توجهی از مخالفان سوری نیز با آن موافقاند. اما به نظر میرسد روسیه به اندازه ایران و رژیم اسد برای شکست مخالفان سوری مصمم نیست. بهاینترتیب امیدی به وجود امکان همکاری با روسیه (که مسکو بهشدت خواهان آن است) نخواهد بود. البته تلاش برای شکستدادن آنها نیز اگر با چشمانداز توافقی که آنها قبول داشته باشند، همراه نباشد، فقط منجر به مقاومت داخلی علیه اسد میشود و تا آن زمان که این مقاومت داخلی ادامه داشته باشد، خبری از حمایت برخی از قدرتهای خارجی مانند عربستان سعودی و احتمالا ترکیه نیست. بنابراین وضعیت برای همه طرفهای درگیر یکسان باقی میماند. چه بمبافکنهای روسی از ایران پرواز کنند چه از جاهای دیگر.