پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تبریز از دیر باز به مثابه یک شهر با کارکرد ملی اهمیت زیادی از نظر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی در نزد ایرانیان برخوردار بوده و در طی زمان طولانی حیات شکوهمندی را تجربه کرده است. البته این شهر به خاطر تاثیرگذاری سیاسی – مذهبی در گذشته، دارا بودن مفاخر ملی همچون ستارخان و باقرخان و نقش آن در انقلاب مشروطه پررنگ تراز ابعاد دیگر شناخته شده است. لیکن در سالهای اخیر بعد تاثیرگذاری آن از سیاسی به اجتماعی تغییر کرده است.
به گزارش انتخاب اجتماعی، وجهی که امروزه جامعه ایران برای مرتفع کردن بسیاری از مشکلات و معضلات نیازمند بکارگیری این رویکرد است. آسيب شناسي اجتماعي به بررسي انواع مشکلات ميپردازد که در سطح اجتماعي مطرح هستند و سعي ميکنند علل مختلف آنها را از جنبههاي مختلف فردي ، اجتماعي و غيره مورد بررسي قرار دهد.
آسیب های اجتماعی که به تعبیر بعضی از اندیشمندان حاصل و معلول مستقیم انقلاب صنعتی هستند، در اکثر جوامع وجود دارند و تاثیرات خود را می گذارند. اما آن چه جوامع مختلف را در این مورد از هم متفاوت می سازد، نوع نگرش این جوامع به علل به وجود آورنده آسیب ها و راهکارهای اصلاح وبهبود آن است که باید نه از بعد سیاسی بلکه با همان رویکرد اجتماعی در پی حل آن بود. اصولا سیاسی کاری درحل معضلات اجتماعی در سالهای اخیر بسیاری از مسائل و مشکلات را از ریل حل شدن خارج کرده و تمام انگیزه ها، انرژی و امکانات را تحلیل و به حاشیه برده است.
نگاهی به القاب و صفات این شهر، افتخارات ریز و درشت اجتماعی را جلوی دیدگان مخاطب قرار می دهد. تبریز در بسیاری از اختراعات و کشفیات «شهر اولین ها»ی ایران بوده است. اولین چاپخانه، اولین کتابخانه عمومی، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد، اولین پستخانه و اولین خط انتقال پست، نخستین مدرسه نوین ایران ، نخستین کودکستان و نخستین مدرسه کر و لالهای ایران ، اولین ضرابخانه ماشینی ، نخستین اتاق بازرگانی ایران ، اولین نظمیه یا شهربانی، شهرداری تبریز نخستین شهرداری، یا به اصطلاح آن روز بلدیه ، اولین سالن تئاتر ایران و .... در این شهر ایجاد شده است.
اما علاوه بر اینها تبریز واجد صفت شاخصی در بین کلانشهرهای ایران است؛ «شهر بی گدا».
در خیابان ها و گوشه کنار این شهر مردهای سیاه و بدریخت را نمی توان دید. حتی از زنان اسپند دود کن و فال فروش خبری نیست. زنان میانسال با لباسهای محلی، زنان جوان با نوزادی در بغل، دختران جوان و ترکه ای با نگاهی معصوم ،حتی بچه هایی که معصومانه و با فروش ترحم در کلانشهرها زحمت خالی کردن جیب های مارا از پول خرد می کشند را نیز در این شهر نمی توان یافت.
معضل اجتماعی«تکدیگری و گدایی» نه در ایران بلکه در جوامع در حال توسعه حتی در تمام گوشه و کنار عالم دیده می شود که روزبهروز به شکل های مختلف در حال افزایش است. معضلی که با ظهور و بروز آن به تدریج به روابط انسانی و اجتماعی آسیب وارد میشود.
اما در این میان چرا «تبریز» توانسته این موضوع را سامان دهد و مساعدت های آبرومندانه را جایگزین تکدی گری و گدا پروری نموده و لقب شهر «بی گدا» را بر فهرست اولین های خود بیفزاید؟
باید به همت موسسات مختلف خیریه به خصوص خیریه «حمایت از مستمندان تبریز»، همچنین وظیفه شناسی مسئولان مدیریت شهری و بی تفاوت نبودن مردم ساکن در این شهر به این مسئله مرحبا گفت که توانسته صحنه زشت تکدی گری را از صحنه شهر پاک کرده و به جای آن تابلوی ترین دیگری به نام «شهر بی گدا» را بر ورودی شهر نصب کند تا با انتقال این حس خوب به میهمانانش خوش آمد بگوید.
موسسه خیریه حمایت از مستمندان تبریز از جمله مراکز تاثیرگذار در تحقق این افتخار است که با تلاش خیرین دلسوز تبریز با هدف جلوگیری منطقی از تکدی و آبروریزی و جایگزینی مساعدت های آبرومندانه و سامان دادن به کمک های مردمی در سال 1351 ه.ش تاسیس شد.
کارهای ارزشمند این صندوق در دفاع از عزت محرومان واقعی و ریشه کنی تکدی گری از تبریز، جایگزین کردن مساعدت های آبرومندانه با اولویت های مربوط به خود، حذف تشریفات در آوردن دسته گل به مجالس ترحیم و جایگزین کردن تابلوهای تسلیت از جمله کارهای اساسی و ارزشمند است که این موسسه را از دیگر موسسات متمایز کرده و موجب جلب اعتماد مردم نسبت به آن شده است. مسئولان این موسسه خیریه امیدوارند كه مردم با پرهیز از کمک مالی مستقیم به گدایان حرفه ای و راهنمایی افراد محروم به این موسسه، آنها را در انجام بهتر وظایف یاری کنند، زیرا که کمک مستقیم به این عده افراد حرفه ای کار خیرین را چندین برابر مشکل می کند.
تسلط مردم شهر بر احساسات لحظهایبرخلاف تهران و دیگر کلانشهر ها که احساسات بر مردم غلبه دارد و با یک آه و ناله خیلی راحت به تکدی گران کمک میشود در جامعه تبریز مردم به این فرهنگ رسیدهاند که از کمک مستقیم به گدایان سطح شهر خودداری کنند و بر احساسات خود تسلط داشته باشند، این موضوع باعث میشود متکدیان سودجو نیز امیدی به گداپروری در این شهر نداشته باشند.
بر اساس بدبینانه ترین آمارگدایان در تهران و دیگر کلانشهرها از 10 هزار تا صد هزار تومان در روز درآمد دارند . برخی از این گدایان در آمدهای میلیونی دارند و طی سه،چهار ساعت 500 تا 600 تومان گدایی می کنند.!
از این رو به نظر میرسد، مدیران و دست اندرکاران سایر کلان شهرها برای برخورد با پدیده نابهنجار تکدیگری ضمن ارائه تصویری واقعی از وضعیت تکدیگری و متکدیان در شهرهای خود و پرداخت جدی به چگونگی و چرایی این پدیده، با الگو قرار دادن تجربیات، برنامهها و سیاستهای راهبردی کلان شهر تبریز، در ابعاد اقتصادی و فرهنگی هم برنامههای مشخصی را برای ریشهکنی این معضل اجتماعی داشته باشند.
بدینسان، با این ویژگیها، پتانسلها و نوع مدیریت و همفکری چند وجهی که از شهر اولینها وجود دارد به طور یقین مشخص میشود، معضلی به نام گدایی و تکدیگری را میتوان از چهره دیگر کلان شهرها نیز زدود.