پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ديپلماسي ايراني: روسيه توانسته خود را به قلب خاورميانه برساند براي اينکه به همه نشان دهد که همچنان يک قدرت بزرگ جهاني است.
اينطور که به نظر مي رسد دولت اوباما از انگيزه روسيه براي عمليات نظامي در سوريه آگاهي لازم را ندارد. درست است که سياست هاي خاورميانه اي باراک اوباما به استثناي توافق با ايران چندان اميدوار کننده نبوده است اما عدم درک انگيزه هاي پوتين از جانب ايالات متحده همچنان تعجب آور است.
به عقيده من انگيزه هاي پوتين بسيار روشن است. اول از همه او مي خواهد متحد خود بشار اسد را در قدرت نگه دارد. هنگامي که تلاش هاي ارتش سوريه در بهار و تابستان 2015 رو به افول گذاشت پوتين به دنبال راهي براي تقويت اين متحد خود بود. او ابتدا به دنبال متقاعد کردن ايالات متحده و عربستان و گروه هاي اپوزيسيون غيرجهادي سوريه براي موافقت با تشکيل يک دولت انتقالي در سوريه بود که اسد نقش اصلي را در آن داشته باشد. اين طرح از سوي ايالات متحده، عربستان و گروه هاي اپوزيسيون که خواستار برکناري اسد بودند رد شد.
دومين عامل که مي تواند در صف آرايي نظامي پوتين در سوريه نقش داشته باشد توافق ترکيه با آمريکا در ماه جولاي است. اين توافق به آمريکا اجازه داده است که از پايگاه هوايي اينجرليک براي حمله به داعش استفاده کند. با استفاده از اين پايگاه ديگر نيازي به پروازهاي بلند مدت و گذشتن از خليج فارس و اقيانوس هند توسط هواپيماهاي آمريکا براي حمله به داعش نيست. با وجود اينکه قرار است ايالات متحده تنها براي حمله به داعش از اين پايگاه استفاده کند، مسکو چندان به اين مسئله اطمينان ندارد. اردوغان به وضوح خواهان سرنگوني اسد است و پوتين نگران است که اردوغان به همراه ديگر مخالفان اسد بتواند اوباما را براي موضع گيري شديدتري نسبت به اسد برانگيزاند.
علاوه بر اين، با امضاي توافق هسته اي ايران، آمريکا ديگر چندان نگران رويکرد احساسي ايران متحد اصلي بشار اسد در منطقه نخواهد بود و قاعدتا بايد تمايل بيشتري براي حمله به اسد داشته باشد و در اين راستا هر اقدامي که احتمال تغيير رژيم در سوريه را افزايش دهد مورد تنفر پوتين است. با وجود بي ميلي اوباما به درگيري بيشتر نظامي در سوريه باز هم پوتين نمي تواند از پايداري روند اين سياست اطمينان حاصل کند.
در اين شرايط طبيعي است که پوتين بعد از مستقر کردن تانک ها، نيروهاي نظامي و موشک هاي دفاعي، هواپيماها و هليکوپترهاي نظامي روسيه را در سوريه مستقر کرده است و همچنين پايگاه هوايي جنوب لاتاکيا را گسترش داده و از هر لحاظ براي هرگونه حمله احتمالي به اسد از سوي ايالات متحده خود را آماده کرده است. سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه خواستار از سرگيري ديالوگ نظامي بين روسيه و ايالات متحده شده است (اين روابط به دليل تشنج روس ها در شبه جزيره کريمه قطع شده بود و ايالات متحده تنها براي جلوگيري از برخورد هواپيماهاي روسيه و آمريکا به پيشنهاد روسيه تن داد).
نتيجه نهايي تلاش پوتين اين است که مسکو نشان داده است که از متحدش دفاع مي کند؛ برخلاف ايالات متحده که به سقوط حسني مبارک کمک کرد. روسيه توانسته خود را به قلب خاورميانه برساند براي اينکه به همه نشان دهد که همچنان يک قدرت بزرگ جهاني است. اگر داعش پايگاه هاي هوايي تحت کنترل روس ها را تهديد کند پوتين مجبور مي شود نيروهاي بيشتري براي محافظت از اين پايگاه ها اعزام کند و اينگونه به نظر مي رسد که پوتين اين ريسک را پذيرفته است. در حالي که ممکن است ايالات متحده در مبارزه با داعش به روسيه نپيوندد اما حداقل توانسته با اين کار جلوي سقوط اسد را بگيرد و با وجود حمايت هاي همه جانبه اش (نظامي، اقتصادي، ديپلماتيک) از سوريه، جلوگيري از سرنگوني اسد دستاورد مهمي براي پوتين است.