وزیر امور
خارجه کشورمان از رعایت اصولی خطوط قرمز ترسیم شده توسط رهبری، بازگشت
تحریم ها، برجام در مجلس، اقدامات آژانس، بحث های مرتبط موشکی و نوع نگاهش
به مقاومت گفت و البته از بی انصافی برخی منتقدان گلایه داشت.
متن گفتگوی سایت «الف» با ظریف در زیر می آید:
شما توافق را خوب، خیلی خوب، حداقل یا کم میبینید؟ظریف:
من توافق را خوب میبینم چراکه به لحاظ متنی نیز توافق خوب است. شما
بخواهید دادهها و ستاندههای طرف مقابل را ببینید طرف مقابل چه میخواسته؟
طرف مقابل میخواسته مطمئن شود که ایران سلاح هستهای ندارد و ما نیز
نمیخواستیم سلاح هستهای تولید کنیم و از طرفی ما میخواستیم غنی سازی
داشته باشیم اما طرف میگفته است ما نمیخواهیم. لذا ما چیزی از خودمان
نکندهایم که به آنها بدهیم. آنها میخواستند که ما غنی سازی نداشته
باشیم و حداکثر بر روی آی آر وان تحقیق کنیم که این موضوع مسخره است چراکه
ما میخواهیم آن را کنار بگذاریم.
همچنین آنها میگفتند ایران باید
فردو را تعطیل کند، آب سنگین نداشته باشد و حتی پالایشگاه آب سنگین را نیز
ببندد. اینها خواستههای طرف مقابل بوده است و کدام یک از اینها را
گرفته است؟ اگر اینطور بخواهیم نگاه کنیم حتماً خیلی خوب بوده است اما اگر
بخواهیم کلمات متن را نگاه کنیم، متن متوازنی است؛ اما اگر بخواهیم فرا
متنی نگاه کنیم به لحاظ شرایطی که برای ایران پدیده دار شده است یک تحول در
روابط بینالملل و منطقه است، همان حرفی که در منطقه زدند که ایران بدون
انفجار یک بمب هستهای، قدرت همان کشور را در منطقه پیدا کردیم. آنچه که
برای ما قدرت میآورد مقاومت مردم، توان و دیپلماسی ما، مقاومت نیروهای
مسلح ما است.
مقام معظم رهبری خط قرمزهای ده گانه ای را در
سخنانشان ترسیم کردهاند. برخی معتقدند که نه همه یا بسیاری از خطوط قرمز
در برجام نادیده گرفته شده. پاسخ شما چیست؟قطعاً اشتباه
میکنند، ما بارها گفتهایم که تمام تلاش ما رعایت خطوط قرمزهای مقام معظم
رهبری بوده است و معتقدیم که خطوط رهبری به صورت قابل توجهی مورد اجرا قرار
گرفته و همواره در طول مذاکرات و پس از پایان مذاکرات نیز گزارش به ایشان
داده شده است.
لذا بنده اصلاً نمیتوانم بپذیرم که برخی افراد برداشت
خود را مطرح میکنند و ادعا میکنند که عدهای رفته و تمام خطوط رهبری را
زیر پا گذاشتهاند و رهبر معظم انقلاب هم گفته است تیم مذاکره کننده با
شجاعت و توانمندی در مذاکرات حضور پیدا کردهاند، پس این چه شجاعتی است که
همه خطوط قرمز رهبری زیر سؤال رفته است! من تا به حال از رهبری هزینه
نکردهام و معتقد هم هستیم که این ما باید باشیم هزینه رهبری و نظام و کشور
بشویم نه اینکه نظام و کشور را هزینه مقاصد سیاسی خود کنیم.
اما بهتر است بسیاری دوستان منطق به خرج داده و فکر کنند که یک گروهی به
مذاکرات رفته و به قول یکی از دوستان از نوزده خط قرمز هجده و نیم آن را
زیر پا گذاشتهاند، چگونه است که رهبری گفتهاند چه تصویب بشود یا نشود شما
مذاکره کنندگان مأجور هستید. این انصاف نیست حالا اگر درمورد ما انصاف
ندارند در مورد مقامات بالاتر انصاف داشته باشند.
با توجه
به اینکه یکی از خط قرمزهای رهبری این بود که فرمودند: "بنده تصریح میکنم،
تحریمهای اقتصادى و مالى و بانکى، چه آنچه به شوراى امنیّت ارتباط پیدا
میکند، چه آنچه به کنگرهى آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت
آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضاى موافقتنامه لغو
بشود؛ بقیّهى تحریمها هم در فاصلههاى معقول لغو بشود؛ لطفاً بفرمایید
تحریمهای دقیقاً در چه زمانی «لغو» میشوند؟دقیقاً نظر مقام
معظم رهبری در این خصوص اجرا شده است و بنده شخصاً خدمت ایشان گزارش
دادهام. دوستان نمیدانم چرا اصرار دارند تا مباحثی را مطرح کنند و از
رهبری هزینه کنند، این روش نیازی نیست، بیایند و مستقیم بگویند که نظر ما
این است.
رهبری فرمودند که همه تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی
باید لغو شود، من به شما اطمینان میدهم کلیه این تحریمها قبل از اینکه
ایران یک پیچ و مهره باز کند لغو شود، قطعنامه شورای امنیت که آمد و تصویب
شد، روز توافق، یعنی ۹۰ روز بعد از قطعنامه اتحادیه اروپا، تصمیم میگیرد
تا همه تحریمها لغو شود و همه آنها لغو میشود. رئیس جمهور ایالات متحده
نیز دستوری را اجرا میکند و بر اساس توافقی که شده است، اجرای همه
تحریمها را متوقف میکند، این تصمیم نهایی میشود، مثل مجلس میماند که
لایحه بودجه را امسال تصویب میکند ولی لایحه بودجه از سال بعد اجرا
میشود، زمان اجرایی شدن آن زمانی است که آژانس گزارش داده که ایران
اقدامات خود را انجام داده است. این موضوع را کسی در نظر نمیگیرد که آنها
میگفتند چرا ما باید قبل از شما چنین اقداماتی بکنیم، اتفاقی که الان
افتاده، این است که آنها باید اول تحریمهای خود را لغو بکنند بعد ما
اقدام بکنیم، یعنی که رئیس جمهور آمریکا امضای خود را پای آن کرده و
اتحادیه اروپا هم تصمیم خود را در شورای وزیران اتحادیه گرفته است. یک
تصمیم که چند هفته قبل بعد از قطعنامه شورای امنیت گرفت و تعهد کرد که
برجام را اجرا بکند، این
ما در طول بیست و دو ماه مذاکره در واقع ما
در صحنه بودیم و میجنگیدیم. فرق دارد که شما در منزل بنشینید و بگویید من
مقاومت میکنم با کسی که میرود و در جبهه میجنگد و مقاومت میکند.
زمانیکه شما در خانه هستید مقاومتی نیاز ندارید؛ اما اکنون شما رفتهاید در
خط مقدم و طرف مقابل با سنگینی و فشار در مقابل آنها مقاومت کردیم که به
اینجا رسیدیم من نمیپذیرم که کسی بگوید ما مقاومت نکردیم.
درحالی است که ما تا به امروز هنوز هیچ تصمیمی و اقدامی اعلام نکردیم.
آمریکا و سایر کشورها نیز روز توافق (۹۰ روز پس از تصویب شورای امنیت)
تصمیم خود را رسماً اتخاذ میکنند.
از آن روز ما اقداماتی را شروع
میکنیم و آنها هم باید اقداماتی را آغاز بکنند، اقدامات آنها را ما
راستی آزمایی میکنیم و اقدامات ما را هم آژانس راستی آزمایی میکند و
براین اساس آنها باید با مشورت کنند که چه دستور العملهایی را برای ادامه
صادر میکنند. ما میتوانستیم بگوییم شما بیاید خودتون نظارت کنید که ما
چه اقداماتی انجام میدهیم، اما ترجیح دادیم که این کار را آژانس انجام دهد
چراکه هم آژانس این مسئولیت بین المللی را دارد و هم به غیر از آن آمادگی
این را نداشتیم (مثلاً هیئت آمریکاییها) و هم نهاد دیگری نیست لذا اگر
اینجا به توافق درست دقت بکنند، آنها با مشورت به این نتیجه میرسند که چه
دستور العملی بنویسند. اقدامات برای ما اقداماتمان کمی و البته مشخص است
به طور مثال سانتریفیوژها چه تعداد هستند که مثلاً ما به تعداد ۶۰۰۰ هزار
تا رساندهایم یا خیر، همین!
اینها
آن موردی نیست که مقام معظم رهبری فرمودند که اگر آژانس بخواهد بگوید
مثلاً در ایران فعالیت انجام شده ای نیست، ممکن است سالها طول بکشد. لذا
اگر شما قطعنامه شورای امنیت و برجام را بخوانید هیچچیز موکول به اعلام
آژانس نیست. اعلام آژانس در آن قید شده است اما به طور مثال ۸ سال یا ۵ سال
ما برای محدودیتهای تسلیحاتی، اگر آن اعلام زودتر صورت بگیرد ما زودتر از
آن محدودیتها خلاص میشویم، اما اگر اعلام صورت نگیرد سر ۵ سال
محدودیتهای تسلیحاتی تمام میشود و سر ۸ سال محدودیتهای مربوط به موشکی.
لذا این تصور که ما خدایی نکرده از خط قرمزها عبور و تجاوز کردیم، قطعاً
غلط است، اتفاقاً برعکس است چرا که آنها اقدامشان را قبل از ما انجام
دادند. شورای امنیت بدون اینکه ما هیچ گونه اقدامی درباره تاسیساتمون را
انجام دهیم، در همان هفته اول اقدامات خود را انجام داد و یا سوییس تمامی
تحریمهای خود را از ایران برداشت. حالا بعد از اینکه اقدامات ما تمام شد،
اقدام آنها اتوماتیک عملیاتی میشود و دیگر نیازی به تصمیم جدیدی ندارند.
آیا زمانیکه تحریمها برداشته میشود، امکان دارد که به بهانههای دیگر تحریمهای تسلیحاتی و حقوقبشر علیه ایران اعمال شود؟در
عالم سیاست هیچچیزی غیرممکن نبوده و نمیتوان بر اساس احتمالات
برنامهریزی سیاسی کرد، ما تحریمهایی داشتیم که بر علیه ملت ایران اعمال
شده بود که این تحریمها ده ساله و دوازده ساله بودند که طرف مقابل پله پله
و آجر آجر این تحریمها را آمادهسازی کرده بود.
خاطرم هست زمانیکه
میخواستند تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا را علیه ایران وضع کنند، به
خودشان ۶ ماه فرصت دادند تا خودشان را آماده کنند چراکه بسیاری از
پالایشگاههای اروپایی با نفت ایران سازگاری داشت و کشورهای اروپایی ۶ ماه
فرصت داشتند تا این تحریمها را علیه ایران اعمال میکنند. یک علت اصلی آن
این است که تحریم یک شب ایجاد نمیشود و باید در ابتدا زمینهسازی شود.
امروز
تحریمهایی که علیه ایران اعمال میشود حتی اگر تحریمهای واقعی
وغیرقانونی باشد و کنگره امریکا علیه ایران بر روی کشورهای ثالث تحمیل
میکند، تحریمهای روانی است که به آنها اصطلاحاً هزینههای حیثیتی کارکرد
با ایران میگویند، اینها همه در راستای همان فضاسازی است که صورت گرفته
است، اما اکنون به واسطه توافق هسته ای این فضاسازی از بین رفته و این
ساختمان تحریمها را فرو ریخته است. اگر در گذشته یعنی در این هفت، هشت سال
کشورها میآمدند و تحریمهای خودشان را بر مبنای مقبولیتی که شورای امنیت
ایجادکرده بود، بنا میکردند، از این به بعد باید بر خلاف قطعنامهها و
قطعنامه شورای امنیت تحریم بگذارند.
یکی از دیگر سؤالات
بینندگان الف از شما درمورد تحریمهای ایالتی است که چند ایالت ادعا کرده
بودند تحریمها را برنخواهند داشت و یک موضوع دیگر نیز تحریم سوئیفت است که
پرسیده شده است چه اتفاقی برای این موضوع میافتد؟تحریمهای
ایالتی مانند این است که برخی شرکتها با ما نخواهند کار کنند اما دولت
آمریکا تعهد کرده است که ایالتهایش را تشویق بکند تا در حدود مقررات و
قوانین خود به آنها اعلام بکند که سیاستهای آمریکا در مقابل ایران دراین
زمینه تغییر کرده است. نکتهای که اینجا باید در نظر داشت این است یک زمانی
سیاست فشار بر روی ایران بود ولی در حال حاضر مطرح میکنند که سیاست در
حوزه هستهای تغییر کرده و سیاست همکاری با ایران را داریم که این را
میخواهند اعلام بکنند که ما هم باید با چشم باز حواسمان جمع باشد و به
دنبال این قضیه برویم.
سوئیفت فقط برای شرکتهایی که موضوع تحریم
نبودند، وجود نداشت، شرکت سوئیفت که یک شرکت خصوصی اروپایی در بلژیک است به
دلیل نگرانی که پیدا کرده بود، کل ایران را تحریم کرد اما در حال حاضر یک
تعدادی از محدودیتها باقی میماند و یک تعدادی هم از افراد و شرکتها که
به دلیل آن تحریمها که دیگر تحریم نیست بلکه محدودیت است، در لیست باقی
میماند ولی اینطور نیست که سوئیفت که برای ایران محروم باشد، اتفاقاً صریح
اعلام شده است که از روی اجرایی شدن توافق، تحریم سوئیفت به همراه مؤسسات
ایرانی به جز چند موسسه که در واقع در زمینههای دیگر محدودیت دارند،
برداشته میشود. دوستانی که میگویند که هشت سال دیگر برداشته میشود به
دلیل همان چند موسسه میگویند و این چند موسسه را تعمیم میدهند و بیان
میکنند چون این چند موسسه همچنان زیر تحریم باقی میماند ممکن است تحریم
سوئیف باقی بماند که اصلاً اینطور نیست.
مشکلی که دوستان ما دارند
این است که توجه نمیکنند که تا چند وقت پیش تمام این تحریمها علیه کل
کشور ایران بود و خیلی این موضوع را جدی نمیگرفت و همان دوستان میگفتند
که اینها تنها کاغذپاره است و در حال حاضر که این تحریمها لغو شده است،
وا السلاما سر دادهاند که چرا این دوتا شرکت تحریم است، ممکن است دو شرکت
ایرانی یا چینی به دلیل تحریمهایی که بر آن کشور تحریم شده باشد برای
آنها سوئیفت ممنوع باشد، اما آیا شما تاکنون دیدهاید کسی بگوید که چین
تحریم شورای امنیت یا سوئیفت است؟ الان مجدداً باز برخی دوستان الان می
گویند چرا دو بانک ایرانی که تحریمهای آنها ربطی به موضوع هستهای ندارد،
تحریم است و با کمال احترام مغلطهای را درست کردند که تحریم سوئیف دست
نمیخورد. تحریم سوئیف هم برداشته خواهد شد به استثنای چند تحریم خاص که
اگر ایران هم تحریم نبود، آنها به احتمال زیاد تحریم خواهند بود، بقیه
آزاد میشوند.
آیا رییس جمهور بعدی آمریکا میتواند توافق بعدی را لغو کند؟ لطفاً درباره برگشت پذیری تحریمها هم توضیح دهید.بعضیها
که فکر کنند اگر یک رئیسجمهور یا کنگره تصمیم بگیرد که تحریمی علیه ایران
بگذارد و فردا اوضاع بر میگردد به حالت گذشته؛ خیر اینطور نیست، در عالم
واقع و گذشته قبلاً هم اینطور نبوده، بلکه پله پله آمدند بالا تا توانستند
این تحریمها را اعمال میکنند.
اما نکتهای که در مورد بازگشت
پذیری پرسیدید بالاخره این یک توافقی است بین دو نفر که اعتمادی به یکدیگر
ندارند. ما هم معتقدیم اگر طرف مقابل تهعدات خود را اجرا نکرد باید ما
امکان بازگشت داشته باشیم تا اینطور نباشد که طرف مقابل تعهدات خود را اجرا
نکند و ما به تعهداتمان ادامه دهیم. طرف مقابل نیز تعهداتش همین
لغوتحریمها است. طبیعتاً اگر ما هم به تعهداتمان عمل نکنیم آنها هم
میتوانند بازگشت داشته باشند. یک زمان بازگشت نسبت به تحریمهایی
اما بهتر است بسیاری دوستان منطق به خرج
داده و فکر کنند که یک گروهی به مذاکرات رفته و به قول یکی از دوستان از
نوزده خط قرمز هجده و نیم آن را زیر پا گذاشتهاند، چگونه است که رهبری
گفتهاند چه تصویب بشود یا نشود شما مذاکره کنندگان مأجور هستید. این انصاف
نیست حالا اگر درمورد ما انصاف ندارند در مورد مقامات بالاتر انصاف داشته
باشند.
است که خودشان وضع کردهاند و آن هم فقط رفع این تعهد متقابل است چراکه
این قرارداد نیست بلکه یک سری تعهدات متقابل است که طرفین میپذیرند. لذا
رفع این تعهد دو طرفه متقابل برای آنها کافی است همانطور که برای ما کافی
است به این معنی که ما هم نباید برویم از کسی اجازه بگیریم تا برنامه
هستهای خود را بازگردانیم؛ که البته یک پروسه و روندی را در توافق تعیین
کردهایم که طرفین باید وارد آن روند شده و آن مراحل را طی بکنند.
یک
وضعیت باقی میماند و آن هم تحریمهای شورای امنیت است. تحریمهای شورای
امنیت برای اینکه بازگردانده شود یک مقرراتی دارد. آنها برای اینکه
بتوانند مانند ما که رسماً و بدون مجوز و رأی کسی بتوانیم کارمان را جلو
ببریم آنها هم همین توقع را داشتند؛ بنابراین مکانیزمی که در شورای امنیت
دیده شد این امکان را فراهم میکند. درواقع طرفین وضعیتشان متناظر بوده که
این از جنبه حقوقی توافق است. به این معنی که ما یک امکانی داریم که اگر
طرف مقابل تخلفی کرد، بازگشت پیدا میکنیم. طرف مقابل هم این امکان را دارد
که اگر ما تعهداتمان را اجرا نکردیم بازگشت پیدا کند.
چند نکته
سیاسی وجود دارد یکی این که شرایط به نحوی تعیین شده است که بازگشت پذیری
هزینه بالایی دارد، ما که قصد نداریم تعهدات خود را نقض کنیم زیرا ما کشوری
هستیم که هر زمان در سطح بینالمللی تعهدی کردیم آن تعهد را عملی کردیم.
لذا ما نگرانی نداریم اما اگر طرف مقابل بخواهد بهانه بیاورد و به آن بهانه
بخواهد تحریمها را بازگرداند، ما هم در برجام و هم در شورای امنیت صریح
گفتهایم که به تمامی اقدامات خود پیش از مذاکره بازخواهیم گشت.
توجه
کنید که دراینجا نه تنها برای اولین بار در تاریخ شورای امنیت قطعنامهای
با کشور هدف قطعنامه مذاکره شده تنظیم شده، بلکه در تاریخ شورای امنیت نظر
کشور هدف هم نوشته شده است که اگر شما تحریمها را برگردانید من این را
رافع مسئولیت خودم تلقی میکنم و برمیگردم و تمام برنامهها را از تو آغاز
میکنم. لذا به اندازه کافی ساز وکار بازدارنده وجود دارد.
سوالی
که باقی میماند این است که گفته میشود آنها میتوانند تحریمها را یک
شبه بردارند ولی کارشما طول میکشد که من پاسخ این را دادم، چرا که اولاً
آنها نمیتوانند تحریمها را یک شبه بازگردانند چرا که این تحریمها
سالها طول کشیده است تا اعمال شود. ما نیاز نداریم برویم اجماع جهانی درست
کنیم زیرا فقط خودمان هستیم. نگرانی درباره تعداد سانتریفیوژ است که من به
شما اطمینان میدهم که جمهوری اسلامی سریع تر میتواند به برنامه گذشتهاش
بازگردد که اتفاقاً این نگرانی را طرف مقابل هم داشت و همین دستاورد در
همین حد با مذاکره فراوان به این نتیجه رسید و آنها همیشه میگفتند شما
خیلی راحت تر از ما میتوانید به برنامه خود بازگردید.
زمانیکه
توافق ژنو انجام شد، ۱۳ تن از طلاها از میزان توافق باقی ماند و در زمان
مذاکرات به کشور بازگشت. آیا این دو ارتباطی به هم دارند و اساساً فرق بین
تعلیق و لغو تحریمها چه توافتی وجود دارد؟در همین جا هم
اشتباه میکنند، ما یکی از دلایلی که گفتیم همه تحریمهای اقتصادی و مالی
باید لغو شود، همین بود. این ۱۳ تن طلا یک طرف باید آماده میشد یک جای
دیگر مشکل پیدا میکرد و یکی دیگر بهانه میگرفت و هیچ ربطی هم به توافق
آخر و مذاکرات نداشت و به همان توافق ژنو مربوط میشود. فقط ما مجبور بودیم
پیچ و خمهای بورکراتیک را بگذرانیم لذا این بحث کاملاً بی مورد است
درباره
بحث لغو و تعلیق تحریمها باید بگویم که بحث ما این است که رئیس جمهور
آمریکا به صورت متوالی و مستمر متعهد است که تحریمها را اجرا نکند چراکه
اگر میخواست لغو کند به کنگره میرفت و کنگره اگر دعوا بر سر این است که
با دوسوم توافق را رد میکند یا بیش از نصف، ما نمیخواستیم که نتانیاهو حق
وتو بر روی توافق ما داشته باشد؛ اما اینکه باید اینها لغو شود و نباید
اجرا شود و از آن طرف تحریمهای اتحادیه اروپا لغو شود، بله شکی نیست.
از
آن طرف برخی دوستان آمدند سه کلمه تعلیق در کل توافق پیدا کردند و آن را
مطرح میکنند، این کلمات تعلیق بر میگردد به اون چتری که در اتحادیه اروپا
وجود داشته که شامل تحریمهای اشاعهای، تسلیحاتی در گذشته هم میشده که
الان آنها ادامه پیدا میکند لذا آن قسمت که مربوط به تحریمهای اقتصادی
مالی، بانکی است، صریحاً لغو میشود؛ اما آن تصمیم چتری که تحریمهای دیگر
هم شامل میشود، اون نمیتواند لغو شود. یا اینکه مثلاً در جایی بگوید که
اگر آژانس قبل از ده سال اعلام بکند که برنامه هستهای ایران هیچ فعالیت
اعلام نشدهای ندارد، آن محدودیتهای مربوط به اقلام دو منظوره تعلیق
میشود، ولی سر ده سال تعلیق میشود، یعنی چیزهایی که تعلیق میشود مواردی
که است منفعت ما است و آنها مجبور میشوند که قبل از توافقی که قبلاً
پذیرفته بودند، مواردی را حذف کنند، لذا دوستان رفتند چند کلمه تعلیق را
پیدا کردند که تحریمها لغو نشده است، خیر، اینطور نیست. همانطور که توافق
شده بوده است، تحریمها را لغو میشود و برخی از مقررات که مربوط به مسائل
دیگری بوده است، طور دیگری با آن برخورد میشود.
آیا تحریمها در هر صورت باز خواهند گشت؟در
واقع بحث بازگشت پذیری یک مکانیزم متقابل درباره اقدامات طرفین ایجاد شده
است. این هم به این معنا که طرفین بهم اعتماد ندارند و ما هم نمیپذیرفتیم
تعهداتی را به مدت ده سال بدون توجه به اینکه طرف مقابل، تعهدات خود را
اجرا میکند یا خیر انجام بدهیم. لذا ما صریح گفتیم اگر طرف مقابل قانون
جدیدی را وضع کند یا تحت عناوین جدید تحریمها را انجام بدهد، ما هم این را
به معنی نقض میگیریم و مجبور نیستیم دیگر آن روند را ادامه دهیم؛ اما
نکته ای مهم این است که شرایط در حال تغییر است و بازگشت پذیری آن با روندی
که دنیا در حال کار کردن با ایران است برای آنها هزینه دارد همانطور که
در آن موقع فشار بر ایران هم هزینه خواهد داشت.
آیا شما موافق بررسی برجام در مجلس هستید؟ چرا؟من
معتقد هستم که برجام یک توافق بینالمللی نیست که نیاز به تصویب مجلس
داشته باشد. به عنوان یک فردی که چند وقتی حقوق درس داده است عرض میکنم که
"برجام " در واقع نحوه مدیریت تعدادی از قطعنامههای شورای امنیت است که
توسط یک قطعنامه دیگر، قطعنامههای قبلی را لغو کرده و نشان میدهد که الان
باید چه کاری صورت گیرد.
برجام در واقع همانطور که اسمش مشخص است،
برنامه جامع اقدام مشترک است به این دلیل که شما تعدادی قطعنامه دارید که
حالا میخواهید آنها را کنار بگذارید، چگونه؟ به این روش که یک قطعنامه
جدید آمده که بسیاری از قبلیها را کنار گذاشته است و یک قسمتی از این
روشها که در برجام آمده مورد توافق هست و خود قطعنامه هم که خارج از این
توافق است. ولی روشی است که این توافق را اجرایی میکند. لذا از نظر حقوقی
یک توافق نیست. به همین دلیل است که همین دوستانی که میگویند این توافق
بینالمللی است، همانها میگویند چرا این ترجمه فارسی ندارد! اول فرض
کردهاند که این یک توافق بینالمللی است. بله شما وقتی که یک معاهده
دوجانبه دارید یک نسخه فارسی و یک نسخه به زبان دیگر دارید اما این که
آنگونه نبوده. این یک معاهده نبوده که شما یک نسخه فارسی و یک نسخه انگلیسی
داشته باشید. این برنامهای بوده که شما با شش کشور خارجی دیگر نشستید و
به تفاهم رسیدید
دقیقاً نظر مقام معظم رهبری در این خصوص
اجرا شده است و بنده شخصاً خدمت ایشان گزارش دادهام. دوستان نمیدانم چرا
اصرار دارند تا مباحثی را مطرح کنند و از رهبری هزینه کنند، این روش نیازی
نیست، بیایند و مستقیم بگویند که نظر ما این است.
مشکلی که در اجرای تعهدات قبلی شما به عنوان عضو سازمان ملل متحد و
عضوان پی تی وجود داشته (که ما آن مشکلات را غیرقانونی و نامشروع می دانیم)
در قالب یک چارچوب حل کنیم. این چارچوب در واقع چار چوبی است برای حل
مشکلات گذشته و یک توافقنامه بینالمللی نیست که نیاز به تصویب مجلس داشته
باشد.
اما از نظر سیاسی؛ وقتی که هیچ یک از اعضای دیگر ۱+۵ این را
در مجلس خود تصویب نمیکنند چرا ایران باید این را در مجلس تصویب کند؟
دوستان مثال آمریکا را میزنند؛ آمریکا برای تصویب این موضوع آن را به مجلس
خود ارائه نکرده است؛ مجلس آمریکا آمده برای خودش یک حقی قائل شده که
بتواند این را رد بکند که اگر آن را رد بکند هنوز رئیس جمهور میتواند آن
را اجرا کند و این نکته ای است که خیلیها به آن توجه نمیکنند. اگر برجام
را مجلس آمریکا رد کند و آقای اباما نیز آن را وتو کند و وتوی آقای اوباما
را نیز مجلس رد کند هنوز رئیس جمهور حق اجرای این را دارد، فقط حق ندارد
مواردی را که با مصوبه مجلس علیه ایران تحریم صادر شده آنها را متوقف کند؛
یعنی حتی کنگره قرار نیست برجام را تصویب کند. در واقع کنگره نگفته است که
این یک قرارداد بینالمللی است که باید تصویب شود. بلکه گفته است من یکسری
محدودیتهایی برای ایران وضع کردهام که اگر اینها را رد کردم شما
نمیتوانید محدودیتهای کنگره را بردارید.
لذا در این شرایط از نظر
سیاسی این تناظر را بین ما و طرف مقابل ایجاد میکند که هیچ یک از شش کشور
این را در مجالس خود تصویب نمیکند.
بعضیها میگویند این موضوع
برای ایران تعهد ایجاد میکند که اصلاً بحث ما این نیست، بحث ما درواقع
توازن و تناظر بین کارهایی است که ما و آنها انجام میدهیم. ما حتی گفتیم
زمانی پروتکل الحاقی را به مجلس میبریم که شما هم آن را به مجلس ببرید.
حتی عباراتی را که به کار بردهایم یکسان است.
یعنی
مردم ما باید افتخار کنند که ایران همانطوری رفتار میکند که ایالت متحده
رفتار میکند. ما حتی کلماتی را که به کار بردیم عین همان کلماتی است که
آنها برای خودشان به کار بردهاند. لذا شما میخواهید این توازن را با
تصویب مجلس از بین ببرید، ما میگوییم که مصلحت نیست چراکه از نظر حقوقی
نیاز نیست و از لحاظ سیاسی گفتیم مصلحت نیست. چراکه این توازنی که ما در ۲۰
ماه مذاکره با برجام برقرار کردیم با تصویب مجلس آن را بهم بزنید. اگرنه
از نظر سیاسی برای تیم مذاکره کننده بهتر این است که مجلس آن را تصویب کند و
دیگر در آن زمان کسی از ما ایراد نخواهد گرفت. اینجاست که ما باید مصالح
شخصی را کنار بگذاریم و ببینیم منافع ملی کجاست.
پیش بینی شما از تصویب و یا رد آن در مجلس چگونه است؟من
بعید میدانم که توافق به مجلس رفته و تصویب نشود، اما نمیخواهم در مورد
آن پیشبینی کنم چراکه باید در ابتدا تکلیف آن در ایران و آمریکا مشخص شود و
در آن زمان خواهیم دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.
اگر قرار باشد «برجام» در مجلس تصویب شود، آیا به نفع ما است که ما آن را زودتر از کنگره تصویب کنیم یا خیر؟در
مورد این موضوع ممکن است نظرات مختلفی وجود داشته باشد، بعضیها ممکن است
نظر مخالف داشته باشند. من اعتقاد دارم نباید در مجلس تصویب شود چراکه
ماهیتاً نیازی به تصویب آن در مجلس نیست چراکه طرف مقابل نیز قرار نیست که
برجام را تصویب کند. دو قطعنامه یا لایحه در برابر مجلسین آمریکا وجود دارد
که هر دو طرح با امضای بیش از نصف + ۱ خواهان رد این توافق هستند، یعنی
هیچ طرفی نمیگوید که این طرح را مجالس آمریکا باید تصویب کند. هر دو طرحی
که در حال حاضر هم در مجلس سنا و هم در مجلس نمایندگان آمریکا قرار دارد
طرح رد است لذا اصلاً موضوعیت ندارد که بگویند اول شما این طرح را تصویب
کنید و بعد مجلس آمریکا، چراکه اصلاً برای تصویب به کنگره ارائه نشده است.
درباره
وضعیت موشکهای بالستیک و آزمایشهای موشکی در برجام و قطعنامه بفرمائید و
این که اگر ایران بخواهد موشکهای بالستیک را آزمایش کند امکان دارد با
بهانه جوییهای غربیها مواجه شود؟بسیاری از این حرفها با
مزه است! موشکهای بالستیک مگر تازه ابداع شده است؟ قطعنامه ۱۹۲۹ در بند ۹
را بروید بخوانید در مورد موشک بالستیک چه میگوید و همچنین ماده ۳ نامه
ضمیمه درمورد اعضای دائم موشکهای بالستیک را بخوانید. در قطعنامه ۱۹۲۹ تحت
فصل هفت، با عبارت فصل هفتی، آمده: "ایران نباید هیچ موشک بالستیک که
قابلیت حمل سلاح هستهای داشته باشد طراحی یا آزمایش بکند "؛ اما در اینجا
که اولاً خود قطعنامه تحت تأثیر فصل هفت نیست و عباراتی هم که میگوید از
"ایران خواسته میشود نه ایران باید و عبارات الزام آور بکار نمیبرد.
برای همین یک کلمه ما دو سه ماه بحث کردیم و بر اساس نظر متخصصین ما، حتی یک موشک برای حمل سلاح هستهای طراحی نشده است.
شما چطور میتوانید به طرف غربی در این خصوص اطمینان دهید؟اصلاً
اطمینان لازم نیست! آقای کری خود گفته است که بند مربوط به موشک و تسلیحات
جزو برجام نیست و نقض آن نقض برجام نیست. دیگر چه کسی بگوید؟ من که هرچه
میگویم باور نمیکنید! اگر آقای کری بگوید باور میکنید؟؟ خود طرف مذاکره
کننده از روز اول همان حرفی را که ما زدهایم را گفته است که این در برجام
نیست و اگر جزو قطعنامه هست که به مراتب سنگین تر از آن در قطعنامه قبلی
بود. تازه قطعنامه قبلی چیزهای دیگری هم داشت. شما ادامه بند ۹ قطعنامه
۱۹۲۹ را بخوانید که میگوید کشورها موظفاند هر اقدامی انجام دهند تا از
دسترسی ایران به موشکهای بالستیک جلوگیری کنند.
در حال حاضر این
بندها دیگر وجود ندارد، نیست؛ اما قبل از آن میتوانست پایه جنگ باشد! من
نمیخواهم در حال حاضر ۱۹۲۹ را تشریح کنم، زمانی که همه این موارد گذشت
کتابی درمورد ۱۹۲۹ خواهم نوشت که خطرناکترین قطعنامه تاریخ شورای امنیت
است.
زمانی که این قطعنامه بیرون آمد من یک نفر را ندیدم که یک
مقاله در یکی از روزنامههای ایران بنویسد که چه خطری در قطعنامه قبلی بوده
است. حال درباره موشکی که از خطر بالای ۱۰۰ تبدیل به یک محدودیت زیر ۱۰
شده است همان دوستانی که آن را کاغذ پاره میخواندند در حال حاضر وا اسلاما
سر میدهند.
من صریح میگویم که ما هیچ محدودیت موشکی
نپذیرفتهایم، هیچ محدودیت تسلیحاتی را نپذیرفتهایم و در برجام هیچ
محدودیتی در مورد اینها وجود ندارد.
تحریمهای تسلیحاتی و تحریمها
و ممنوعیتهای موشکی و اقدامات خصمانهای که در این زمینهها به کار برد
میشد، اکنون به یک رشته محدودیت در قطعنامه تبدیل شده که آنهم جز برجام
نیست که آقای کری هم گفت نقض آن به معنای نقض برجام نیست و نقض آن
نمیتواند تحریمها را برگرداند. از این صریح تر؟ در صفحه هیجده پاورقی
میگوید: مفاد قطعنامه به منزله مفاد برجام نیست و این نیازی ندارد که جا
بیافتد. البته برخی نمیخواهند اجازه دهند تا جا بیافتد.
آقای کری خودش که دیگر طرف مقابل است در مقابل سوالاتی که از او میپرسند این مورد را شفاف اذعان میکند. من نمیدانم چرا برخی از
این توافق تا عملیاتی شود، زمانی طول خواهد
کشید. شما می دانید که به سود رسیدن یک سرمایه گذاری سالها طول میکشد که
بازگردد، ولی امیدواریم با رفع موانع تأثیر این توافق در زندگی مردم به
تدریج و نه ناگهانی حاصل شود.
دوستان ما بیش از جان کری وکیل مدافع آمریکا هستند؟ آقای کری میگوید
این جزو برجام نیست و مکانیزمهای دیگر داریم که مانع بشویم و ما هم در
مقابل آن مکانیزمها همیشه مقاومت کردهایم و در حال حاضر نیز مقاومت
راحتتر از گذشته خواهد بود.
وضعیت اقلام دوگانهای که قرار است وارد کشور شود و باید لیست آنها اعم از آدرس و مشخصات گیرنده به طرف غربی اعلام شود چگونه است؟میدانید
که این اقلام نه تنها در طول این مدت بلکه سی سال است که ورودش به ایران
ممنوع است و همیشه ما از کانالهای قاچاق میخریدیم و جنس قلابی به ما
میدادند و سر ما را کلاه میگذاشتند و نمیتوانستیم در جایی شکایت کنیم.
در حال حاضر ما آنها را رسماً از مسیر قانونی پیگیری میکنیم و آنها نیز
موظفاند این مسیر را برای ما تسهیل کنند. ضمن اینکه ما میخواستیم بالاخره
از یک تحریم بیرون بیاییم. من نمیگویم این بهترین شرایط است و همیشه هم
گفتهام ما خواستهایم یک شرایط خوب را بوجود آوریم برای همین نمیخواهم با
کسی مناظره کنم زیرا نمیخواهم بگویم چه تحریمهایی بر این کشور اعمال شده
بود! در واقع آن تحریمها رفته و اینکه یک قلم ورود این کالاها به ایران
ممنوع بوده و هرکسی که این کالاها را به ایران میفروخته است میتوانسته
خودش مورد تحریم شورای امنیت قرار گیرد دیگر وجود ندارد. در حال حاضر
دولتها موظفاند در حوزه هستهای با ما همکاری کنند. یک روزی کمک کردن به
برنامه هستهای ایران میتوانست منجر به مجازات شود اما امروز آنها
موظفاند به ما کمک کنند.
شما زمانیکه اقلام دو منظوره میخرید، طبق
مقرراتی که فروشنده دارد، باید بگویید که این اقلام کجا استفاده میشود و
آن فروشنده باید این موضوع را اعلام کند و قبلاً نیز همینطور بوده است. آن
معدود اقلام دو منظورهای که ما میخریدیم خود فروشنده آن را نصب میکرده و
به طور مثال میدانست که در صنعت نفت بکار میرود که این چیز جدیدی نیست.
اینها
در واقع یک محدودیتی است که برای همه دنیا وجود دارد و هر کس در دنیا
اقلام دو منظوره خرید و فروش کند یک مقرراتی فروشنده باید رعایت کند. این
اقلام برای ایران تهیه نشده است بلکه این اقلام لیست ان اس جی است؛ اما
میگویند هزار صفحه لیست است، بله این موضوعی است که برای همه دنیا اعمال
میشود. کشورهای گروه تکنولوژی هستهای یک لیستی دارند و این اقلام دو
منظوره در همان لیست است و آن لیست برای همه دنیا اعمال میشود؛ یعنی هر کس
از آن لیست بخواهد خرید و فروش کند کسی که فروشنده است موظف است که
اطمینان دهد برای اهداف صلح آمیز مصرف میشود. دوستان بحث جدیدی راه
میاندازند که ایران هم موظف است این کار را انجام دهد، بله! تا دیروز این
موضوع ممنوع بود، البته من دوست ندارم هیچ موردی در قطعنامه شورای امنیت
رفته باشد ولی بالاخره گفتیم ما بده بستان کردیم و شما قطعاً یک چیز
گرفتهاید و یک چیز دادهاید.
چرا با تیم مذاکره کننده قبلی مناظره برگذار نمیکنید؟بحث
بین دیدگاههای مختلفی که بین تیم مذاکره کننده قبلی و تیم مذاکره کننده
فعلی وجود دارد، وارد شدن به جزئیاتی است که ما تلاش کردیم هیچگاه وارد آن
نشویم.
شما تا کنون نشنیدهاید که بنده نسبت به روش تیم قبلی
انتقادی کرده باشم و دوست دارم همینطور باقی بماند. ضمن اینکه انتقادات
فراوانی دارم ولی سعی کردهام آنچه که به عنوان سیاست کشور دنبال میشود.
در آن زمان که بنده خارج از محیط اداری و بازنشسته بودم ضرورتی نداشته باشد
که به آن بپردازم. اگر قرار است مناظرهای صورت بگیرد باید همه موضوعات
مورد بررسی قرار بگیرد؛ یعنی باید معلوم شود که ما کجا بودیم و الان کجا
هستیم. من خیلی دوست ندارم وارد این بحثها بشوم ضمن اینکه از نظر فنی و
حقوقی رشته تحصیلی من بوده است و حتی زمانیکه کار دانشگاهی میکردم تمام
قطعنامهها را ریز به ریز دنبال کرده و در کلاسهایم بحث میکردم اما حتی
زمانیکه در دولت قبل مورد مهرورزی قرار گرفتم و در سن چهل و هفت سالگی
بازنشست شدم در محیط عمومی در مورد آن صحبت نکردم. لذا مناظره یک طرفه
میشود که خیلی فایده ندارد و به مصلحت کشور نیست که ما بخواهیم دو دستگی
ایجاد کنیم. ضمن اینکه اعتقاد دارم همه کسانی که برنامه هسته ای را مدیریت
کردهاند هدفشان تأمین حقوق مردم بوده است اما ممکن است من با روش آنها
موافق نباشم و آنها نیز با روش من موافق نیستند.
خیلیها
معتقدند که باید در مذاکرات هستهای مقاومت آقای جلیلی و دیپلماسی آقای
ظریف همراه بود تا مذاکرات خوبی میداشتیم. آیا موافق هستید؟من
بعید میدانم؛ چراکه ما در طول بیست و دو ماه مذاکره در واقع ما در صحنه
بودیم و میجنگیدیم. فرق دارد که شما در منزل بنشینید و بگویید من مقاومت
میکنم با کسی که میرود و در جبهه میجنگد و مقاومت میکند. در گذشته در
بیست و دو ماه سه بار مذاکره میشد اما ما در بیست و دو ماه، بیست و دو ماه
مذاکره کردیم. در واقع شبانه روز مذاکره و مقاومت کردیم. من نمیپذیرم که
کسی بگوید ما مقاومت نکردیم. زمانیکه شما در خانه هستید مقاومتی نیاز
ندارید؛ اما اکنون شما رفتهاید در خط مقدم و طرف مقابل با سنگینی و فشار و
با پشتوانه قطعنامههای شورای امنیت ادعا کردند که برنامه هستهایتان باید
متوقف شده و آب سنگین نداشته باشید و فردو را باید تعطیل کنید و در آنجا
بیست و دو ماه در مقابل آنها مقاومت کردیم که به اینجا رسیدیم چرا که با
قربان صدقه که به اینجا نمیرسیدیم؛ اما مقاومت با زبان منطق باید باشد که
در دنیا بتوانند بگویند جمهوری اسلامی ایران با منطق درحال صحبت کردن است؛
نه مقاومت با زبانی که دنیا را علیه شما تشدید و متحد بکند.
با
توجه به اینکه شروع اجرای توافق مشروط به انجام تعهدات ایران و سپس تأیید
آژانس است، لطفاً بفرمایید اگر ایران تمام تعهدات خود را انجام داد و آژانس
بنا به هر دلیلی که نمونه آن را هم قبلاً دیدهایم، تأیید نکرد، تکلیف ما
چه میشود؟ درباره پیام دی هم لطفاً توضیح دهید.این حرف را
که داور با آنها است را قبول ندارم. همین داور دو سال است دارد همه
اقدامات کمی ما را تحت توافق ژنو اندازهگیری میکند و مشکلی هم نداشته است
و آژانس همان مسئولیتی را در اینجا دارد که در دوسال گذشته داشته است و
مشکلی هم وجود ندارد. ضمن اینکه همانطور که اشاره کردم بازگشت اقدامات ما
به مراتب آسانتر از طرف غربی است. چرا که ما همه چیز را در اختیار داریم و
متعلق به خودمان است، اما طرف غربی باید دوباره بنای تحریمهایی را که آجر
به آجر آنها را در طول ۱۲ سال بنا کرده بود، مجدداً آغاز کند.
موضوعات
باقی مانده از گذشته یا PPR که برای آن هم ما سازوکاری را با کامل و با
دقت تعریف کردیم که حتماً مشکلی برای کشور ایجاد نخواهد کرد.
برخی
می گویند که آمدن هیئتهای اقتصادی به ایران نشانی از قطعی بودن اجرا شدن
توافق است و در مقابل برخی دیگر می گویند، آمدن سراسیمه
من نمیخواهم در حال حاضر ۱۹۲۹ را تشریح
کنم، زمانی که همه این موارد گذشت کتابی درمورد ۱۹۲۹ خواهم نوشت که
خطرناکترین قطعنامه تاریخ شورای امنیت است.
هیئتهای تجاری به خاطر آن اثر عطف ماسبقی است که در توافق درباره تحریم ها ذکر شده. نظر شما در این باره چیست؟یک
نکته مثبتی است که اگر توافقی انجام شود و شروع به اجرا کردن شود و بعد به
بهانه تحریمها بگردد؛ قسمت بازگشت پذیری مربوط نمیشود که این مورد نیز
یک تضمینی است؛ یعنی در حال حاضر بسیاری از شرکتها که میخواهند برای
قراردادشان اقدام کنند، برای سرمایه گذاری اطمینان کامل پیدا کردهاند. جای
تأسف است که برخی از دوستان ادعا میکنند که کدام عاقلی میتواند در ایران
سرمایه گذاری کند، پاسخ این است که در واقع هر عاقلی در ایران
سرمایهگذاری میکند چراکه مطمئن است این سرمایه گذاری امن است. ما معتقدیم
با روشهایی و سیاستهایی که ما دنبال میکنیم اجازه بازگشت تحریمها را
نخواهیم داد.
با توجه به موافقین و مخالفینی که در داخل و خارج از کشور وجود داشت شما چطور توانستید مذاکرات را مدیریت کنید؟در
طول مذاکرات برخی از دوستان حرفهایی میزدند که اصلاً دلگرم کننده نبود.
دو عامل باعث میشد که ما بتوانیم مذاکرات را ادامه دهیم، مهمترین آن
حمایت مردم و مقام معظم رهبری بود. در بزنگاهها و شرایط سخت مذاکرات، مقام
معظم رهبری به نحو غیر قابل سوالی از تیم مذاکره کننده حمایت میکردند و
البته ریاست جمهوری نیز همواره به ما دلگرمی میدادند.
گروههایی
که علیه ما صحبت میکردند همه میدانستند که یک اقلیتی هستند، البته ما یک
جامعه تک صدایی نیستیم و در یک جامعه چند صدایی همه حق دارند نظر خود را
بیان کنند. البته در بعضی موارد دوستان به دنبال تخریب بودند یا اینکه برخی
از علامتهایی را به بدخواهان کشور ارسال میکنند.
ضمن اینکه
همانطور که عرض کردم چند صدایی جامعه نعمت است و ما باید قدر این نعمت را
بدانیم، البته در بسیاری از مواقع شرایط بسیار سخت بود، چراکه هم فشار
خارجی و هم فشار داخلی بود؛ ما در مقابل شش کشور به ظاهر قدرتمند دنیا
نشسته بودیم که این شش کشور خودشان هم نبودند بلکه چندین قطعنامه شورای
امنیت را هم به همراه خود داشتند، قطعنامههایی که شما باید بدون حتی یک
ساعت اجرا کردن آن را لغو کنید. این خواسته بسیار بزرگی بوده که در دنیا بی
سابقه است. برخی کشورها که میخواستند تمام پیچ و مهرههای هستهای را باز
کنند، یک گروهی از همان جمع هم میخواستند نظام را بردارند، همه اینها یک
طرف بود و یک طرف هم حدود شش یا هفت قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت بود؛ که
شما برای یک دقیقه هم آنها را اجرا نکرده بودید و میخواستید همه آنها
لغو شود که این فشار بسیار عظیمی از آن سمت بود و بعضی وقتها نیز فشار
عظیمی از داخل وارد میشد.
شما باید بدانید که برخی از مخالفتها
بخاطر مخالفت مبنایی با دولت است؛ یعنی ربطی به موضوع ندارد و برخی از
دوستان در مجلس صریح میگویند که ما با همه سیاستهای دولت مخالف هستیم و
یک گروهی هم هستند که میگویند نگرانیهایی نسبت به برخی موضوعات دارند که
طبیعی است چراکه این یکی از موضوعاتی است که دوازده سال یکی از مسائل مهم
کشور بوده است و از طرفی حدود سی و چند سال است که ما رابطه خصمانه با
آمریکا داریم و اصلاً اعتمادی به رفتار آمریکا نداریم و همان قدر که برخی
از نمایندگان نسبت به رفتار آمریکاییها بی اعتماد هستند تیم مذاکره کننده
نسبت به آنها بی اعتماد است و این موضوع را میتوان در بند بند توافق دید؛
یعنی ما مجبور بودیم در هر موردی که مذاکره میکنیم با یک عینک بد بینی
مذاکره کرده که این کار را سخت تر میکند. شما اگر نگاه کنید میبینید که
دهها موضوعات بینالمللی لاینحل باقی مانده و این موضوع با سابقه تلخی که
درست کرده است.
لذا این موضوع مهمی که بعد از دو سال حل شده طبیعی
است که انتقادهایی وجود داشته باشد. اگر شما احساس کنید که یک جامعه برای
سلامتش به گرایشهای مختلفی نیازمند است تحملتان بالا میرود ولی این تحمل
باید یک حدودی داشته باشد؛ یعنی مردم سالاری ما زمانی پخته میشود که ما
بتوانیم فاصله بین منافع ملی و جناحی را حفظ کنیم و هیچ گاه نباید اجازه
دهیم بخاطر منافع جناحی منافع ملی در خطر بیافتد.
چرا در
اغلب اوقات آقای عراقچی را به نشستهای مختلف هسته ای میفرستید و خودتان
کمتر مانند جان کری که در سنا یا کنگره میرود، حاضر میشوید؟من
یقین دارم بیشتر از آقای جان کری صحبت کردهام چراکه اینجا درخواستها
برای مصاحبه و گفتگو خیلی زیاد است. البته من در شورای روابط خارجی حدود سه
ساعت صحبت کردم. همچنین نیازی نیست همیشه خودم بروم چراکه اگر شما حضور من
را در تهران و داخل کشور رصد کنید، میبینید که همواره میهمان خارجی دارم.
چرا شما بر خلاف تفاهم لوزان بعد از توافق هستهای شما کمتر به صدا و سیما و مطبوعات آمدهاید؟
من بعد از اینکه مذاکرات تمام شد با یک سیاست از قبل طراحی شده توجه خود
را به سمت موضوعات منطقهای بردم. در فاصله نزدیک به یک ماهی که از مذاکرات
میگذرد تقریباً به کل منطقه سفر کردهام و هنوز نیز ادامه دارد. بالاخره
بیست و دوماه از وقت وزیر امور خارجه معطوف به موضوع هستهای شد و الان
نیاز است که به کارهای دیگر که سیاست خارجی به آنها نیازمند است برسیم؛
اما من هم در صدا و سیما صحبت کردم و بعد از توافق لوزان نیز دو ساعتی در
صدا و سیما صحبت کردم که تفاوتی با الان ندارد. صدا وسیما در حال حاضر بر
اساس سیاستهای خود این موضوع را تبدیل به موضوع روز کرده و به صورت مداوم
در مورد آن گزارش پخش میکند که من احساس میکنم نیازی هم نیست که به آن
میزان پرداختن به موضوع صورت بگیرد.
چه زمانی این توافق را مردم در مسائل اقتصادی احساس میکنند؟این
توافق تا عملیاتی شود، زمانی طول خواهد کشید. شما می دانید که به سود
رسیدن یک سرمایه گذاری سالها طول میکشد که بازگردد، ولی امیدواریم با رفع
موانع تأثیر این توافق در زندگی مردم به تدریج و نه ناگهانی حاصل شود. با
مدیریت صحیح و مقاومت اقتصادی مانع شدیم تا تحریمها افزایش پیدا نکند، ضمن
اینکه باعث شد مقداری نقدینگی به کشور بازگردد. دولت توانست تورم را از ۴۵
درصد به ۱۵ درصد برساند و رکورد را از منهای هفت به مثبت سه رساند.
مهمترین عامل بهبود وضعیت امید مردم است و از منتقدین تقاضا دارم تا امید
مردم را خدشه دار نکنند و اجازه بدهند عزت مردم ایران حفظ شود چراکه همه
دنیا میگوید ایران با عزت مذاکره کرد و حق خود را گرفت. من نمیدانم چرا
برخی از افراد در داخل میخواهند بگویند که ای مردم! در سرتان زدهاند.
من نقد را میپذیرم اما تحقیر را نمیپذیرم. ایرانی را تهدید و تحقیر نکنید.
هر معاهده و توافق وتعهد بین المللی که بار اجرایی داشته باشد باید به تصویب پارلمان برسد.....
انشاءا. . . خداوند رحمان همیشه یاورشان باشد. الهی آمین