پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آحاد شهروندانی که 2 سال پیش، پای صندوق رأی «گزینه مذاکره» را به عنوان راهی برای پایان تنگنا و تحریم برگزیدند، اکنون میتوانند در آیینه این مذاکرات عملکرد جناحها و جریانهای سیاسی کشور را به قضاوت نشینند. مسیر مذاکرات هستهای در این مدت حوادث تلخ و شیرین بسیار به خود دیده است. از لحظههای پرغروری که میلیونها ایرانی پای تلویزیون لبخند موفقیت تیم دیپلماتها را چون روزنهای از امید نگریستهاند تا صحنههای تلخ کارشکنی و مقابلهجویی برخی نیروهای داخلی که آثار نگرانی به ذهنها متبادر کرده است.
اما هر چه عقربه زمان به روز دهم تیرماه که موعد پیش بینی شده برای دستیابی به توافق هسته ای است نزدیک تر میشود صحنه سیاسی ایران و صف مدافعان از اقلیت مخالفان شفافیت بیشتری مییابد. از روزی که مذاکره هستهای در کلام رهبری عنوان «سیاست راهبردی نظام» را پیدا کرد طیف مدیران و شخصیتهای درون نظام تردیدهای خود درباره مشروعیت مذاکره و نیز صلاحیت تیم مذاکره کننده را کنار نهادند. صدای حمایت این طیف از اصل مذاکره تا همین لحظه که دیپلماتها برای آغاز دور نهایی گفتوگوها آماده میشوند همچنان به گوش میرسد؛ از پشتیبانی رئیس جامعه مدرسین تا اظهارات مثبت خطیب جمعه تهران.
اما در اردوگاه اقلیت مخالفان، بازی متفاوتی جریان دارد. الگوی رفتار تندروها در این صحنه بازی صفر و صد است و البته صف آنان را از منتقدان دلسوز جدا کرد. مخالفان مذاکره به معنای واقعی به نوعی شرط بندی و قمار سیاسی دست زدهاند. باوجود آنکه روحانی و ظریف بارها تأکید کردهاند که چرخه مذاکره را با الگوی بازی برد - برد برای نیروهای داخل و خارج پیش میبرند اما تندروها با نگاهی عمیقاً بدبینانه پندارند که پیروزی دولت روحانی در این کارزار به حذف و انزوای آنها خواهد انجامید.
تجربه 20 ماه گذشته میگوید که اقلیت مخالف مذاکره از راهی که برای مقابلهجویی و مانع تراشی پیش گرفته دست نخواهد کشید کما اینکه در این مدت همهاندرز و انذار بزرگان نظام به دیواره سخت اذهان آنها برخورد کرد. گروه مخالفان با آنکه بر سر مقابله با توافق متحد شدهاند اما خاستگاه و پایگاهشان متفاوت است. شماری از آنها از زمره شرکای دولت سابق و دارای منصب و موقعیت در امور هستهای آن دولت بودند اما عدهای دیگر از آنها دست در دست مراکز و مؤسساتی دارند که سودهای سرشار از سفره تحریم بردهاند.
گروه مخالفان مذاکره باوجود آنکه کم شمار است اما بر مصادر مهمی از شبکههای رسانهای و تبلیغی تکیه زده است و آهنگ مخالفت آنها با جریان مذاکره بر پشتیبانی کانونهای پنهان قدرت استوار است. در روزهای اخیر که تب درگیری سیاسی این گروه با تیم هستهای بالا گرفته میتوان داد و ستد شبکه رسانهای تندروها با جریانهای پنهان قدرت را به وضوح مشاهده کرد.
ظرف 20 ماه گذشته، این نوع رقابتجویی عاری از اخلاق و آداب به صورت گام به گام به نمایش درآمده است. آنها بعد از هر مرحله ملاقات و مذاکره تیم هستهای یکی از تاکتیکهای تخریبی خویش را به کار بستهاند. کما اینکه از ملاقات و مذاکره نیویورک تا توافق ژنو، آنها سناریوی تردید افکنی در رفتار دیپلماتها و ایجاد بدبینی نسبت به گروه مذاکره کننده را دنبال کردند اما این حرکت خطرناک با تدبیر رهبر انقلاب و رئیس جمهوری ناکام ماند. در مرحله دیگر، بعد از توافق لوزان، پروژه اصلی آنها تحریف و دستکاری در متن مذاکرات و پمپاژ شایعه به افکار عمومی بود. نقطه اوج این تحریفها در بحث مربوط به دسترسی بازرسان آژانس به مراکز هستهای ایران دیده شد؛ آنجا که شبکه شایعه پراکنی تندروها مدعی شدند که طرف ایرانی جواز حضور در مراکز نظامی و امنیتی ایران را به غربیها داده است.
و اکنون همزمان با دور جدید مذاکرات، تندروها با سراسیمگی بدترین روشها را برای تخریب راه مذاکره پیش گرفتهاند؛ استفاده از ادبیات اهانت بار و استهزای بزرگان دیپلماسی اتفاقی است که این روزها بر پیشانی روزنامهها و سایتهای خبری تندروها نقش بسته است و میباید آن را جزو آخرین تیرهای رها شده از کمان بی رمق تندروها به حساب آورد.
* آفرین چیت ساز اول / ایران
تحریم حربه خوبی برای هر دو جناح است چون موقعیت سیاسی خود را بدان وابسته میبینند