پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در منزل بودم. کار زیادی نداشتم. نامه یاسر را تکمیل کردم. مهدی و یاسر از جبهه تلفن کردند. از منطقه ماؤوت به میاندوآب آمدهاند و در پادگان هستند. یاسر از اول تاکنون تلفن نکرده بود. عفت ناراحت بود، داشت دعای مرأه المعین را میخواند. خیلی خوشحال شد.
عصر محسن به همراه گروه موشکی ساصد [= سازمان صنایع دفاع] و دستاندکاران موشک «نازعات» آمدند. گزارش کار دادند و فیلمهایی از صحنه های آزمایش و شلیک در جبهه را نمایش دادند؛ جالب است. درخواست ملاقات با امام را دارند. کار مهمی است. ۸۷ کیلومتر برد دارد و میتوانند برد را بیشتر کنند.
محمد فرزند شهید مطهری آمد. از طریق یک مدعی غیبگوئی از اطراف مشهد و خواب، به این نتیجه رسیده است که وصیت نامهای از پدرش مانده و عمویش محمد تقی آن را در اختیار دارد. برای پیدا کردن وصیت نامه استمداد کرد.
شب، عفت به مراسم سالگرد شهید محلاتی رفت . من و محسن در منزل شام خوردیم: آش رشته مانده از ظهر که صاحبخانه محسن فرستاده بود.
آقای [محسن] کنگرلو آمد. گزارش آخرین مذاکره با فرانسویان را داد؛ پیشرفتی ندارد. آنها نمیتوانند یا نمیخواهند به تعهدات خود عمل کنند.
منبع متن روز شمار : کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۶ « دفاع و سیاست » – دفتر نشر معارف انقلاب
ببخشید؟!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی هر کاری کرده ها:)) موشک نمیدونسیتم که فهمیدیم ایشون توو خط موشکم بوده.
آقای هاشمی در کل پسراش هم عین خودش باحالن:))
یعنی هر کاری کرده ها:)) موشک نمیدونسیتم که فهمیدیم ایشون توو خط موشکم بوده.
آقای هاشمی در کل پسراش هم عین خودش باحالن:))