پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سیدعلی خرم- استاد حقوق بینالملل در روزنامه شرق نوشت: سال گذشته در آخرین لحظات امضای توافق ژنو، سروکله لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه پیدا شد و در تلاشی مذبوحانه سعی کرد قطار مذاکرات هستهای را بهمنظور خدمت به اسراییل از ریل خارج کند. بنابراین با اشکالتراشی در مذاکرات، اظهار کرد توافق هنوز مطلوب نیست.
مذاکراتی که به پایان رسیده بود، اجبارا برای شنیدن نظرات فابیوس متوقف شد تا اینکه ظرف دوهفته جان کری توانست او را مجددا تنظیم کند و مذاکرات طبق روال قبل به کار خود ادامه داد و توافق ژنو (برنامه اقدام مشترک) به امضا رسید. اکنون هم در آخرین لحظات، همان سناریو قدیمی تکرار شده و در سهروز گذشته وزیر خارجه فرانسه با اعلام اینکه نظراتی دارد، از وزرای خارجه آمریکا و دیگر اعضای گروه ١+٥ دعوت کرده که به مشورت درمورد توافق آمریکا و ایران بپردازند.
نتانیاهو همانطور که چهارماه پیش قسم خورده بود اجازه ندهد هرگونه توافقی بین ایران و آمریکا در موضوع هستهای صورت بگیرد، به نقشآفرینی تخریبی خود بسنده نکرده و از یاران قدیمی خود در فرانسه نظیر لوران فابیوس استفاده میکند تا با طرح شبهات، از درون، سطح انتظارات گروه ١+٥ را آنقدر بالا ببرد که به توافق موجود بین ایران و آمریکا تن درندهد.
آنچه از کنفرانس مطبوعاتی جان کری و لوران فابیوس در پاریس برمیآید، نشان میدهد جان کری مجبور شده با فابیوس همراهی کرده و توپ انتظارات را در زمین ایران بیندازد، هرچند این سخنان نمیتواند تغییر موضع وزیرخارجه آمریکا تلقی شود. شاید جان کری در این موقعیت، بیعلاقه به چنین سنگاندازیها نباشد زیرا میتواند به ایران بگوید آمریکا چگونه از درون و بیرون تحت فشار است و بخواهد از ایران امتیازگیری کند.
بااینحال آمریکا هم به پایان موفقیتآمیز این مذاکرات نیاز دارد بنابراین ایران و آمریکا باید نقش تخریبی لوران فابیوس را همچون سال قبل به خوبی مدیریت کنند. بههرحال در طی نشستهای فشرده ایران و آمریکا بهمنظور غلبه بر مشکلات و اختلافات فنی، حقوقی و سیاسی، جهان اطمینان نسبی پیدا کرد که ایجاد فضای توافق و تفاهم بین دو کشور امکانپذیر است و چنانچه گامهای باقیمانده بهخوبی برداشته شود، میتوان در مهلت دادهشده تا پایان ١٠فروردین٩٤، تفاهمات اصولی را اعلام کرد و در باقیمانده وقت تا ١٠تیرماه٩٤ به نگارش متن برنامه جامع هستهای پرداخت.
ناگفته نماند که در این میان حسننیت و انعطافپذیری دوطرف در کسب این دستاورد بسیار موثر بوده است. جمهوریاسلامیایران در بحثهای فنی با ارایه راهحلهای گوناگون توانست احتمال هر بنبستی در موضوعات غنیسازی، رآکتور آب سنگین اراک، فردو و اندوختههای مواد غنیشده را به حداقل رسانده و زمینه تفاهمات اصولی را فراهم کد.
اما همانطور که قبلا هم گفته شده بود، مخالفان، معاندان و بدخواهان توافق هستهای و بهبود روابط ایران و آمریکا بیکار ننشستهاند و حداکثر تلاش خود را برای تخریب در تفاهمات بهوجودآمده به کار بستهاند. نتانیاهو در راس همه آنها با افق مشترکی که با عربستان و برخی دیگر پیدا کرد، سعی کرد از تندروهای جمهوریخواه و لابی خود در مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا بهرهبرداری لازم را کرده و فضای مذاکرات هستهای را غبارآلود کند.
این تلاش نتانیاهو موجب درگیری سیاسی بین آمریکا و اسراییل شد که در نوع خود بینظیر و برای اولینبار است که در تاریخ روابط دو کشور دارد صورت میگیرد. نتانیاهو یکسالونیم پیش در مجمععمومی سازمانمللمتحد با ترسیم شمای یک بمب هستهای، جهانیان را ترساند که ایران در مراحل آخر ساخت بمب قرار دارد و ٩٠درصد آن آماده است و ظرف شش تا ٩ماه این بمب آزمایش میشود. وقتی که موساد افشا کرد که همانموقع گزارشی زیر نظر نتانیاهو به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس داده بود که «ایران در حال ساخت بمب نیست»، تازه جهان بیدار شد که با چه فریبکاری روبهروست که خودش مرتبا در حال ساخت سلاح هستهای است، ولی جهان را از ایران که در اندیشه ساخت بمب نبوده، میترساند.
این دروغگویی نتانیاهو و سپس ورود غیردیپلماتیک وی به واشنگتن، که موجب واکنش رییسجمهور و وزیر امورخارجه آمریکا شد خیلی بیشتر چهره دغلباز وی را به جامعه آمریکا نشان داد. بهترتیبی که رسانههای معروف آمریکایی همچون نیویورکتایمز و واشنگتنپست - که نوعی سمپاتی سنتی نسبت به اسراییل داشتند- شروع به انتقاد از نتانیاهو کرده و سفر وی به واشنگتن را کماهمیت و بلااثر معرفی کردند. آنچه نتانیاهو درباره پرونده هستهای انجام داده، جدای از فریبکاری و دغلبازی وی، باعث شده شخص وی و اسراییل در جهان منزویتر شوند و جهان در انتظار نخستوزیر دیگری برای اسراییل قرار بگیرد.
نتانیاهو سعی کرد با تحریک نمایندگان سنا و کنگره، غیرمستقیم به آنها القا کند که آنها نمیفهمند و ممنون نتانیاهو باشند که دارد آنها را نسبت به ماهیت توافقات دولت اوباما با ایران بیدار میکند. این در جای خود توهین آشکاری به نمایندگان آمریکاست که اگر خوب درک کنند، نبایستی زیر بار چنین توهینی بروند.
اما افراطیگریهای اسراییل که بیش از ٦٠سال است سیاست خارجی آمریکا را گروگان خود گرفته و بهویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران توانسته منافع و امنیت ملی خود را به سیاست خارجی آمریکا تحمیل نماید، در سالهای اخیر و بهخصوص بعد از رویکارآمدن اوباما، باعث شده دولتمردان، سیاستمداران، سیاستسازان، دانشگاهیان و حتی افکار عمومی آمریکا از خواب گران بیدار شوند که چگونه از آمریکا و امکاناتش سالهاست سوءاستفاده نموده و در عوض آمریکا را سپر بلای خود کرده که وقایع تروریستی ١١سپتامبر٢٠٠١ و سایر حوادث مشابه دامنگیر مردم آمریکا شده است.
گفته میشود نتانیاهو همه این گردوخاکها را برای انتخابات قریبالوقوع اسراییل انجام میدهد تا با ترساندن مردم اسراییل، خود را تنها ناجی آنها معرفی کند ولی یقینا مردم اسراییل هم متوجه ترفند این دغلکار شده و از هماکنون باران انتقاد داخلی بر سر نتانیاهو باریدن گرفته که منافع و امنیت ملی اسراییل را فدای منافع شخصی خود میکند. تظاهرات عظیم مخالفان نتانیاهو در تلآویو، مظهر نگرانی مردم و جناحهای معتدل از عملکرد نتانیاهو است.