arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۱۱۲۷
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۰ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۳

مردي كه «صادق» بود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خبر درگذشت دكتر سيد صادق طباطبايي خبري بسيار اسف‌انگيز است و شايد اسف‌انگيزترين خبري كه در اين سال و روزهاي پاياني آن دريافت كرده‌ایم و بايد عبارت جاودانه بيهقي را در حق او به كار ببریم كه: مرگ چنين خواجه، نه كاري است خُرد.

دكتر صادق طباطبايي از چندين حيث، شخصيتي ممتاز و كم‌مانند بود. برخاستن از تباري ريشه‌دار و اصيل و بهره‌مندي از تعاليم تباري كه عالماني بزرگ و نام‌آور در خود پرورده بود، نخستين فضيلت و مزيت وجودي آن مرحوم بود، اما علاوه بر اين كه و فراتر از اين قابل اشارت و توضيح است، مشخصات شخصي و خصوصيات فردي دكتر طباطبايي است كه در كمتر كسي تا اين حد قابل مشاهده بود.

در ساليان گذشته، توفيق داشته‌ام كه آن جناب را بارها از نزديك ملاقات كنم و از فيض حضور و سخنش در كنار دوستاني ديگر بهره‌ها ببرم. انصاف اقتضا مي‌كند كه بگوييم دكتر طباطبايي جمع‌گاه فضايلي بسيار بود. جمال زيبا، صداي زيبا و خصال زيبا، از او مردي دوست‌داشتني ساخته بود كه هر بيننده‌اي را مي‌توانست به سوي او جلب و جذب كند، اما مهمتر از اين‌ها، به طور مشخص موضوع ادب و تواضع دكتر طباطبايي است كه به گمانم بهت آور بود. او مردي شريف، آزاده، انسان دوست و خليق بود كه از دريچه مهرباني به جهان مي‌نگريست.

در دفعات ملاقات، او را مردي كم سخن، اما دقيق گو يافتم كه بجا و به موقع سخن مي‌گفت و در سخنش بسيار منصف و محتاط و دقيق بود. تجربه‌هايي ممتد داشت كه نقل بيان هر يك از آنها مي‌توانست وزن وجودي او را در هر جلسه‌اي، از همگان بالاتر ببرد ولي او چنين دأبي نداشت كه ديگران را در ظلّ و ذيل خود ببينند شنونده بود و مطلقاً اهل خودنمايي نبود. با اين كه در رشته خودش دانشمندي درسخوانده بود و رتبه‌اي بالا داشت، اما مطلقاً، در نشست و برخاست او، كمترين نشانه‌اي از كبر و نخوت و تفرعن ـ از نوع تفرعن‌هاي علمي ـ محسوس و مشهود نبود. گمان مي‌كنم، دكتر صادق طباطبايي جزء معدود كساني بود كه نسل جوان شيفته او بودند.

او مردي پاك زيست بود كه در يكي از حساس‌ترين برهه‌هاي سياسي ايران در اول پيروزي انقلاب ايفاي نقش كرده بود و توانسته بود با سلامت نفس از دوره‌‌اي بس خطير عبور كند. بعد از آن دوره، او بروز و ظهور سياسي چنداني نداشت، هر چند كه به حكم سوابق استثنايي خودش مي‌توانست ظهور و حضوري بسيارپررنگ داشته، عرصه را بر بسياري كسان تنگ كند. اشتباه نخواهد بود اگر بگوييم او در واقع، رسالت سياسي خود را انجام يافته تلقي مي‌كرد و طبيعي بود كه به تاملات علمي و انديشه‌اي روي بياورد و از هنر نيز غافل نماند.

پس از انتشار مجموعه 3 جلدي خاطرات سياسي و اجتماعي معلوم شد كه اين انسان سياسي و آكادميك،‌ علايق هنري نيز داشته است. او به طور خاص به موسيقي علاقمند بود و با شاگردي در نزد كسي چون مرحوم مشكاتيان توانسته بود حد و رسمي قابل اعتنا براي خودش تدارك ببيند. دكتر طباطبايي كه صاحب ناب‌ترين و ارزشمندترين خاطرات از شريف‌ترين انسان‌هاي روزگار همچون مرحوم پدرش آيت‌الله سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي، دايي‌اش آقا موسي صدر، مرحوم محمدباقر صدر و ده‌ها شخصيت برجسته ديگر بود، با نگارش كتاب خاطرات سياسي و اجتماعي به‌طور مشخص خدمت مهمي انجام داد و اثر ماندگار و ارجمندي از خود برجاي گذاشت كه جزو ارزشمندترين كتاب‌هاي خاطرات معاصر است و مي‌توان گفت كه از عالي‌ترين سنديت و اعتبار برخوردار است.

بعد از انتشار اين كتاب، به ذهنم رسيد كه آن را ارزيابي و تحليل و نقد كنم. پس از مطالعه‌اي نسبتاً دقيق چنين نيز كردم كه شايد به سايقه جواني، خالي از تندي‌هايي هم نبود، اما چند روز بعداز انتشار آن‌ نقد، دكتر طباطبايي در حضور جمعي از دوستان از من تقدير كرد كه نشان از بزرگواري و بلندنظري و سماحت او داشت و مهمتر از آن، همه نقدهايم را وارد دانست و گفت: نقد شما را در اختيار دوستان مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني گذاشتم تا در چاپ‌هاي بعدي كتاب، آنها را اعمال كنند. قاعدتاٌ من هيچ‌وقت چنين انتظاري نداشتم ولي اين رفتار، نشان‌دهنده اخلاقي ارزشمند بود كه از شما چه پنهان اين روزها يا كم يافت مي‌شود يا اصلاً يافت نمي‌شود. دريغ از آن همه خوبي و صداقت و آن اندازه ظرافت و خوش محضري. او ويژه‌ترين اسرار را در سينه داشت.

در جريان نگارش جلد سوم كتاب «زندگي و بس» هم دكتر طباطبايي از جمله كساني بود كه براي پرسيدن معناي زندگي به سراغش رفتم. با بزرگواري پذيرفت و اين گفتگوي فراموش نشدني در منزل شخصي او، در كتابخانه‌اش انجام شد، افسوس كه توفيق چاپ و انتشار آن مجموعه كه حاوي گفتگو با

30 استاد بزرگ بود حاصل نشد.

اگر روزي متن آن گفتگو يا شكل ضبط شده آن را پيدا كنم، حتماً آن را منتشر مي‌كنم تا نشاني باشد از ديدگاه‌هاي ارزشمند يك متفكر صادق و يك سالك اخلاقي درباره زندگي و مسائل كلي و جزئي آن. آنچه از آن گفتگو به خاطر مي‌آورم اين است كه وقتي از دكتر طباطبايي درباره هدف زندگي سؤال كردم، اين عبارت را برايم خواند: انّما الحياة عقيدة و جهاد. چه بايد گفت در حق مردي كه درست تربيت شده بود و انساني بود خود ساخته؟ چه بايد گفت در حق انساني كه هيچ گاه از مرزها و معيارهاي اصيل عبور نكرد و هيچ چيزي باعث خروج او از چارچوب‌هاي اخلاقي و انساني نشد؟

چه بايد گفت از مردي كه رازهاي مهم ايران در 50 سال گذشته را در سينه داشت و موسي صدر وار، مصداق اتم رازداري بود و نرنجيدن و نرنجاندن؟ دكتر صادق طباطبايي، در يك كلام، سفير صادق تعهد و اخلاق مداري در عرصة سياست و علم بود، هر چند كه بعد از يك دورة حساس از سپهر سياست به سپهر علم و انديشه برگشته بود و نمي‌انديشيد مگر به آنچه مصداق علم بود و اخلاق و فضيلت. روحش شاد باد.

*كريم فيضي
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
7
86
همه ما روزی از دنیا میریم اما اون صفاتی که ما رو با اونها به یاد می اورند همیشه باقی می مونه و این همه صفات ارزشمندی که از ایشون یاد کردید، انشاءالله مورد تایید حضرت حق هم هست و عاقبت الی الابد ایشون رو درخشان می کنه
ساکت
|
Finland
|
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
5
94
روحش شاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
1
46
بعد از مرگ افراد میفهمیم و میگویند خیلی خیلی بزرگ بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
0
33
خداوندرحمتش كنه وصحنه سياست رو زود ترك كرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
0
22
چرا ما بعد از مرگ از بزرگان یاد می کنیم
ناصر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
4
32
صداوسیماخیلی کم لطفی کرد
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
2
33
تسلیت به شخصیت بی نظیرعزیزان ملت خانم دکترفاطمه طباطبائی وحضرت آیت الله حاج سیدحسن خمینی
ابوطالب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
0
26
قابل توجه بعضی ها که فکر می کنند دنیا برای آنها تا ابد ادامه دارد و برای رسیدن به مقاصد خود به هر اقدامی دست می یازند. خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
چون بدین نقطه رسد مسکین است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
2
17
چرا پس از آنکه کسی میمیرد اینقدر خوب میشود ؟؟؟؟؟

ظاهراً در فرهنگ ما ایرانیان انسانهای مرده جایگاه بالاتری نسبت به انسانهای زنده دارند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
2
20
خیلی تاسف بار بود خدا رحمتش کند میتوان گفت یک شخصیت انقلابی گمنام
نظرات بینندگان