پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تابناک نوشت: مسافران معترض که از این همه نابسامانی در این عرصه دلگیر و ناراحت هستند، وقتی میبینند که ماحصل پرداخت هزینه های سنگین مسافرت هوایی، جز حضور طولانی مدت در فرودگاه و بر هم خوردن ریتم عادی زندگی خودشان و احتمالا خانوادهشان نیست و در ازای این مشکلات بوجود آمده، هیچ حمایتی از ایشان به عمل نمیآید، چارهای جز اقدام عملی ندارند.
حالا که کسی به فکر احیای حقوق از دست رفته ما نیست، باید خودمان دست به کار شویم و کاری کنیم که حساب کار دست متخلفان بیاید و فکر نکنند تا همیشه قرار است چشم بر روی قصورشان ببندیم و دست روی دست بگذاریم!
به فاصله یک ماه و چند روز از بروز واکنش جالب توجه مسافران شرکت هواپیمایی ایران ایر به تاخیر طولانی در پرواز، حالا این رویداد بار دیگر تکرار شده تا کسی نتواند واکنش های بروز کرده را جرقهای گذرا خوانده و از کنار آن به سادگی عبور کند.
این در حالی است که اگر آن روز مسافران عتبات عالیات که قصد بازگشت از سفر اربعین به کشور را داشتند، تاخیر طولانی مدت در پرواز رفت و متعاقب آن، تاخیر هفت ساعته در پرواز بازگشت را بهترین دلیل برای تحصن در هواپیما و نشان دادن اعتراض خود به مدیران این شرکت هواپیمایی و حتی مسئولان هواپیمایی کشوری میدانستند، اکنون به نظر میرسد صبوری مسافران نسبت به تاخیرها کاهش یافته است.
حکایت از این قرار است که مسافران پرواز مشهد-تهران شرکت هواپیمایی «آتا» که قرار بود نیمه شب جمعه، ساعت 22:40 انجام شود، با چهار ساعت تأخیر در ساعت 02:40 شنبه به سمت تهران راهی شدند تا بی توجهی مسئولان شرکت و تاخیر طولانی را دستمایه اعتراض کرده و در مقصد، از هواپیما پیاده نشوند.
این اتفاق از این رو جالب توجه است که میدانیم تاخیرهای طولانی مدت در انجام پروازهای داخلی و خارجی در کشورمان، همواره یکی از اساسی ترین اشکالاتی بوده که این شیوه مدرن حمل و نقل در کشورمان با آن دست به گریبان بوده ولی هیچ اقدامی برای بهبود آن یا به کار بسته نشده، یا ثمر نداده، یا پشتوانه اجرایی مناسبی نداشته که دست کم از طریق سیستم تنبیه، به اصلاح روند منجر شود.
بدین ترتیب مسافران معترض که از این همه نابسامانی در این عرصه دلگیر و ناراحت هستند، وقتی میبینند که ماحصل پرداخت هزینه های سنگین مسافرت هوایی، جز حضور طولانی مدت در فرودگاه و بر هم خوردن ریتم عادی زندگی خودشان و احتمالا خانوادهشان نیست و در ازای این مشکلات بوجود آمده، هیچ حمایتی از ایشان به عمل نمیآید، چه بسا چارهای جز اقدام عملی ندارند.
با این رویکرد میتوان دریافت که آنچه این دسته از مسافران را -که از قضا وسع مالی بهتری به نسبت دیگر مسافران دارند و به دلایل مختلفی، به نظر همسو شدنشان در حرکت های اعتراضی عجیب به نظر میرسد،- را به تحصن در هواپیما و طولانی تر شدن تاخیر در رسیدن به مقصد مجاب میکند، قصور نهادهای نظارتی است؛ قصوری که حالا به وضوح فریاد زده میشود تا بلکه دیده شده و چاره جویی شود.
این در حالی است که میدانیم تبعات پیاده نشدن مسافران از هواپیما، برای شرکت های هواپیمایی سنگین است چراکه ایشان را به مشکلات متعددی دچار خواهد کرد که از جمله آنها، تسری تاخیر رخ داده به دیگر پروازهایی است که قرار است با هواپیمایی که در آن تحصن رخ داده انجام شود!
البته ممکن است این مشکل در قیاس با مشکلات دیگری که برای شرکت های هواپیمایی رخ میدهد قابل اغماض باشد و صرف اثر منفی ای که اخبار تحصن، بر حسن شهرت شرکت هواپیمایی میگذارد، برای محاسبه ضرر شرکت های هواپیمایی در این شیوه اعتراض کافی باشد اما ماجرا به اینجا هم ختم نمیشود.
کافی است به این مهم توجه کنیم که اعتراضی مدنی شکل گرفته به تاخیرهای همیشگی در پروازها، حکم به صدا در آمدن زنگ هشداری در موارد مشابه دارد تا با یک حساب سرانگشتی بتوانیم دریابیم که اگر هر قصوری از طرف نهادهای نظارتی با توبیخ اینچنینی توسط مردم مواجه شود، آن زمان چه حجمی از اعتراض ها، تحصن ها و اعتراضات مدنی را میبایست انتظار بکشیم؟
اینجاست که به نظر میرسد میبایست از یکسو یادآوری مشکلاتی چون فقدان نظارت و بی توجهی به حقوق گیرندگان خدمت را با چنین جنبشهای مدرنی به فال نیک گرفت و از اینکه اعتراضات رخ داده به بهترین، آرام ترین و بی حاشیه ترین شیوه ممکن رخ داده، به خود بالید و از سوی دیگر از مسئولان خواست که برای پاسخ دادن به این درخواست عمومی، با تمام توان وارد میدان شده و آن گونه عمل کنند که دیگر نیاز نباشد مردم وظایف مغفول مانده را با تحصن، یادآور شوند!