پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حجت الاسلام محمد خیری می گوید: ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عده ای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در آن شرکت نمی کنند.
حجت الاسلام محمد خیری، مدرس حوزه و دانشگاه و صاحب کتاب های«دوست خدا» و «اخلاق در عاشورا» در گفت و گو با شفقنا می گوید: علما همانطور که افکار و اعتقادات و شیوه های درست زندگی کردن را رهبری می کنند باید شیوه های صحیح کاربردی شاد بودن را هم گسترش دهند و اعلام کنند همانگونه که مراسم عزای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) شعائر دینی است شادی اهل بیت(ع) هم جزو شعائر دینی است. خلاصه این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
* یکی دیگر از نتایج شادی نزدیک شدن دل ها به یکدیگر است به این معنا که علاوه بر اینکه من خود انسان شادی هستم دیگران را هم شاد می کنم و همین شادی بهانه محبت، عاطفه و احترام در جامعه بشریت است. از بین رفتن ترس، بدگمانی، احساس ناکامی و نگرانی از دیگر فواید شادی در وجود انسان است؛ در حقیقت این احساسات، اختلالات و امراضی که بر شمرده شد سبب می شود انسان در زندگی خویش احساس شکست کرده و دست به کاری نزند و به فردی بدون استفاده تبدیل شود. می توان اینگونه نتیجه گرفت که یکی از آثار مهم شاد بودن کاهش سطح بزهکاری، اشتباهات و جلوگیری از خطاهای جامعه می باشد.
* شادی در روح، جسم و روان آدمی تاثیرگذار است؛ به عنوان مثال ما در روایات داریم که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: به همسرتان ابراز محبت کنید و بگویید دوستش دارید چون در قلبش می ماند. این روایت به خوبی می رساند که این شادی در لفظ، احساس پیروزی و خوشایندی برای فرد به ارمغان می آورد یا در روایت دیگری داریم که «اگر به فرزندتان ابراز محبت کنید عبادت محسوب می شود» و باز در دنبال همین رواین آمده است «اگر پدری دست نوازش به سر فرزندش بکشد عبادت کرده است» لذا می بینیم که در حوزه دین بر روی شادی بیشتر از حوزه روانشناسی تاکید شده است به گونه ای که آن را معادل عبادت کردن می داند.
* در حوزه احکام اسلامی،فروعات دین دستوراتی برای شاد بودن و شاد کردن دیگران دارد به عنوان مثال در دستورات اسلام داریم که می گوید تفاخر نکنید و یا دل دیگران را نشکنید یا در اخلاقیات داریم که مومن شادیش در صورتش و ناراحتیش در قلبش است؛ همه این ها نشان دهنده آن است که اسلام از نظر اخلاقی برای شادی اهمیت زیادی قائل است به عنوان نمونه می توان به روابطی که در منزل برای پدر و مادر و فرزند ترسیم می کند اشاره کرد و همه این ها موجب شادی انسان می شود. کتابی از شهید ثانی در مورد تعلیم و تعلم است و شامل دستورات و آداب آموزش و پرورش و وظیفه متقابل شاگرد و استاد می شود مطالعه این کتاب گویای این است که می خواهد یک محیط شاد و فرح بخش علمی درست کند.
* شهید مطهری در صحبت های خود دارد که اسلام واقعی اسلام آن مقدس مآب ها و به ظاهر مومن ها که مخالف شادی اند، نیست بلکه در آیات و روایات فراوانی بر مسافرت کردن، دیدار یگدیگر و مهمانی به عنوان یکی از نمونه های شادی تاکید فراوان شده است. در حدیث علوی داریم که امیرالمومنین(ع) می فرمایند «انسان در مدیریت زمان باید سه زمان برای خودش قرار دهد؛ ساعتی برای مناجات با خدا، ساعتی برای کسب و کار و امرار معاش و ساعتی برای لذّت های حلال و زیبا» لذا می بینیم در سیره معصومین هم بر شادبودن و لذّت بردن تصریح شده است.
* در مورد شادکردن دیگران هم حدیث معروفی داریم که می فرماید: «محبوب ترین اعمال نزد خداوند شاد کردن دل مومن است». البته شادکردن به معنای گفتن سخنان بیهوده و لغو یا هجویات نیست بلکه می توان به وسیله اعمال نیز مومنی را شاد کرد مثل اینکه خواسته مومنی را برآورده کرده یا مشکل مومنی را برطرف نماییم. پس دعوت اسلام به این است که انسان هم خودش شاد باشد و هم دیگران را شاد کند.
* در اسلام شادی به معنای این است که انسان به شادی ها و لذّت ها و خوشی های خودش با ملاک قراردادن رضایت خداوند متعال برسد یعنی من شاد باشم برای رضای خدا یا کسی را شاد کنم آنگونه که مرضی رضای خداست. حدیثی است از امیرالمومنین(ع) که «با نیکی هایی که برای آخرت خود می فرستی، شاد شو و با آن لحظاتی که نتوانستی با آن نیکی خلق کنی و برای آخرت بفرستی افسرده و محزون شو» یعنی شادی از دیدگاه اسلام این است که من خداوند را راضی کنم و آخرتم را بسازم و زمانی ناراحت شوم که زمان حال را برای نیکی کردن از دست داده باشم.
* در بحارالانوار روایت زیبایی آمده است به این مضمون که «در قیامت بنده ای می آید که زمان ها و ساعات عمر خود را به صورت جعبه هایی به او تحویل می دهند؛ وقتی درب بعضی از جعبه ها را باز می کند خیلی شاد می شود چون در آن ساعت خیلی عبادت و بندگی خداوند را کرده است، درب بعضی از قوطی ها را بر می دارد خیلی ناراحت می شود چون معصیت خداوند را کرده است، درب قوطی های دسته سوم را که باز می کند به قدری ناراحت می شود که اگر حزن و ناراحتی این فرد را بین بهشتیان تقسیم کنند، لذت های بهشتی دیگر برایشان لذت ندارد چون آن جعبه خالی هستند و وقتی دلیل آن را می پرسند، خداوند می گوید چون زمانت را به بطالت گذراندی یعنی نه گناهی کردی و نه ثوابی بردی. به همین دلیل است که اسلام می گوید لهو و لعب حرام است.
* دسته دیگری از شادی ها هست که پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی می فرماید: «ای علی برای مومن در دنیا سه خوشحالی است: اول. دیدار برادر مومن، دوم. افطار از روزه، سوم. شب زنده داری». دسته بعدی از این قبیل شادی ها تلاش در حل مشکلات علمی و کسب علم است. در روایت داریم که وقتی خداوند می خواهد به بنده ای خیر دهد به او علم دین و فهم دین می دهد.
* دسته دیگر از شادی های پسندیده، شاد شدن از رهگذر شاد کردن دیگران است که اسلام روی آن تاکید بسیار دارد و این شادی در قالب های مختلفی می تواند بروز و ظهور کند مثل خریدن هدیه برای فرزندان یا آموختن علم به دیگران. دسته بعدی شادی، شادی اهل بیت(ع) است و در روایت داریم که «شیعیان ما به شادی ما شاد و در حزن و اندوه ما، محزون هستند.» به خوبی هویداست که شادی در اسلام جایگاه بالایی دارد لذا اول روایت سخن از شادی و سپس اندوه آمده است چون شادی انگیزه انسان برای زندگی است.
* یکی از آفت های جامعه ما این است که ما شادی و سرورهای صحیح و مورد تایید اسلام نداریم؛ بسیاری از مداحی ها و مجالس شادی ما دچار آفت هستند و دلیل آن هم اهمیت پایین به این مجالس است. از سوی دیگر ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عده ای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در آن شرکت نمی کنند و از طرفی هم تنوع شادی از سوی کارشناسان و علما باید طرح و عنوان شود مثلا همانگونه که علما به بزرگداشت فاطمیه و نحوه عزاداری محرم پیشنهاد می دهند در مورد نحوه شادی به مناسبتهای مذهبی هم پیشنهاد دهند.
* البته تهاجم دشمن در کمرنگ شدن مراسم های جشن اهل بیت(ع) هم بی تاثیر نیست. ما در برهه ای از تاریخ داریم که علمای شیعه بیشتر وقتشان را به پاسخگویی به شبهات اهل تسنن اختصاص دادند در حالی که در بقیه حوزه ها سرمایه گذاری نکردند؛ در حال حاضر نیز هجمه دشمن به عزاداری های ماست لذا برای اینکه این مساله را توجیه کنیم از بقیه مسایل غافل مانده ایم.
* امروزه می بینیم که روش های شادبودن از جانب دشمن بسیار پیشنهاد می شود؛ کانال های مختلف ماهواره ای، سایت های متعدد اینترنتی، انواع موسیقی ها و خواننده های مختلف، ابزارهای رسانه ای و... اعتقادات شیعه را هدف گرفته اند و به ارائه قالب های شادی می پردازند. مسلّم است که ما شیوه های شاد بودن را پیشنهاد نکردیم اما آنها با شناسایی این خلاها، شیوه های کاربردی شاد بودن را پیشنهاد می کنند و این سبب می شود در جامعه ما شادبودن از نگاه اسلام مورد غفلت واقع شود.
* متاسفانه در جامعه ما به شادی خیلی کم پرداخته شده است در حالی که در بطن دستورات اسلام، شادی نهفته است. مثلا همین اطاعت از خداوند، شادی آور است یا اینکه جمعه به عنوان عید اسلامی اعلام شده است یعنی اینکه هر فرد مسلمان یک روز در هفته را فارغ از کار و مشغله می تواند به شادی سپری کند. در روایت هم داریم که روزی که در ان گناه نشود، عید است اما متاسفانه جامعه امروز ما در حفظ شعائر اسلامی به عزاداری صرف اکتفا می کند البته عزاداری برای اهل بیت(ع) شعائر اسلامی است و در آن شکّی نیست اما در روایت داریم که شاد شدن به شادی اهل بیت(ع) از جمله شادی های مورد پسند از دیدگاه اسلام است.
* متاسفانه جامعه ما شادی را به سویی نهاده است در حالی که باید به همان اندازه که برای محرم و صفر و بقیه مناسبت ها، مجالس عزاداری برپا می کنیم، برای مجالس سرور و شادی اهل بیت(ع) باید مجلس جشن برپا کنیم. یکی دیگر از آسیب های جامعه این است که جامعه اسلامی هستیم اما تنها عید نوروز را مایه شادی می دانیم در حالی که مهمتر از آن عید غدیر و قربان را داریم یا مهمتر از آن روزهای جمعه است که در روایات عید ما شیعیان عنوان شده است.
* علما باید همدوش عزا، شادی ها را هم معرفی کنند و حتی اگر لازم باشد سرمایه گذاری مالی نمایند. تاسیس موسسه پژوهشی و تحقیقاتی در این زمینه می تواند گره گشا باشد تا محققانی به امر پژوهش در این عرصه پرداخته و ارائه طریق کنند.
* ما در دایره المعارف اسلامی هم داریم که کف زدن مطلقا حرام نیست و حتی در رساله های عملیه علما دیده نشده که عالمی یا مرجعی، کف زدن را مطلقا حرام اعلام کند یا در زمینه موسیقی هم همین رویه است. از سوی دیگر شیوه ای با این دقت و جزییات نداریم که دو انگشتی کف بزنید حتی در رساله های عملیه از علما، آلات موسیقی را دو دسته لهو و لعب و آثار مشترک تقسیم می کنند به این معنا که وسایلی هستند که می توان با آنها موسیقی حلال نواخت که این از نظر اسلام هیچ ایرادی ندارد مثلا آیت الله العظمی بهجت با دقت بالایی که دارند در زمینه دور بودن از موسیقی های لهوی، می گوید« موسیقی هایی که مارش نظامی است و برای انقلاب اسلامی زده می شود، اشکالی ندارد» پس این اشتباه است که بگوییم کف زدن حرام است یا حتما باید دو انگشتی باشد؛ شیوه ای به این ترتیب در اسلام نیامده است.
منبع : خبرآنلاین