ایران نوشت: حملات سهمگین ارتش رژیم صهیونیستی به غزه، همچنان ادامه دارد و تا زمان نگارش این یادداشت، نزدیک به 583 فلسطینی کشته و 3 هزار و 640 نفر نیز زخمی شده اند.
به گزارش ایسنا، سعید آقاعلیخانی در یادداشت پنج شنبه خود در ایران افزود: نیروی هوایی رژیم صهیونیستی می گوید که در دو هفته گذشته 3 هزار هدف را در غزه نابود کرده است و این همه در پرتراکم ترین نقطه زمین از حیث سکنه اتفاق می افتد و به چنان فاجعه انسانی منجر می شود که ۱۰ سازمان به اصطلاح حقوق بشری اسرائیل در یک نامه سرگشاده از مقامات این رژیم خواستند که از «نقض قوانین جنگی» و حمله به غیرنظامی ها دست بردارد و تحلیلگران نظامی در رسانه های اسرائیل آن را «خشن ترین تهاجم در تاریخ اسرائیل» می دانند.
تصاویر کودکان تکه تکه شده و مادران بی پناه و پدرانی که در سوز و سوگ فرزندان شان گریبان می درند، البته همان چیزی است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مصاحبه با سی.ان.ان، آن را «تصویرسازی زیبای مرگ و جزئی از شیطنت های حماس» تلقی می کند اما این سخن اکنون چنان مشمئز کننده است که حتی «سیما کدمون»، ستون نویس یدیعوت آحارونوت از آن به عنوان «تصویری واقعی» که تلاش های نتانیاهو و یعلون موفق به پنهان کردن آن نشده، یاد می کند.
از بین بردن کامل تونل های زیرزمینی، سیطره بر منطقه (به عمق 3 کیلومتر از خط فاصل)، ایجاد نفوذ برمناطق مشرف بر خط فاصل غزه و تشکیل منطقه امنیتی و فراهم کردن زمینه نظارت بر نقاط راهبردی غزه جهت جلوگیری از شلیک موشک، مواردی است که اسرائیل به عنوان اهداف تهاجم زمینی خود برمی شمرد (معاریو هفتگی 20/7/2014 گزارشی به قلم عاموس یدلین، شلومو بروم واودی دیکل).
این اهداف با وجود حجم سنگین حملات ارتش به غزه و بنا به اذعان تحلیلگران اسرائیلی در زمان دولت های قبلی محقق نشدند (بن کسبیت- معاریو هفتگی 21/7/2014) و بعید است که دولت نتانیاهو نیز کاری بیش از دولت اولمرت و باراک انجام دهد چنان که در بیانیه دوشنبه گذشته نتانیاهو به صراحت از «لحظات دشوار و عصبی ارتش اسرائیل» سخن به میان آمد.
اما فاحش ترین جنبه شکست نتانیاهو و دولت ائتلافی و تندروی وی، نه در آن سوی مرزها که در محدوده خود دولت عبری است. دولت نتانیاهو این روزها در تلاش برای تفکیک میان حماس و مردم غزه می کوشد تا مردم بی دفاع را قربانیان تندروی حماس و موضوع ناگزیر حملاتی بداند که در مسیر پروسه به اصطلاح مبارزه با تروریسم قرار گرفته است. این تلقی هیچ گاه حتی در داخل اسرائیل جدی گرفته نشده است. چنان که در سال 2012 که دولت ایهود باراک از چنین توجیهی برای حمله به غزه استفاده می کرد «یوری آونری»، فعال و موسس «جنبش صلح اسرائیل» نوشت: «70 سال پیش در طول جنگ جهانی دوم، جنایت نفرت انگیزی در لنینگراد رخ داد. یک گروه تندرو بیشتر از هزار روز میلیون ها شهروند غیرنظامی را به گروگان گرفته و از میان آنها، ارتش آلمان را تحریک می کردند. طوری که برای ارتش آلمان راهی جز بمباران مردم غیرنظامی و محاصره کامل شهر که به کشته شدن صدها هزار نفر منجر شد، نماند. گروه تندروی یادشده ارتش سرخ نام داشت!
هنوز مدت زیادی نگذشته است که در انگلستان نیز یک چنین جنایتی رخ داد. اعضای باند چرچیل خود را میان ساکنین لندن مخفی کرده و به این وسیله میلیون ها شهروند را به سپر دفاعی خود تبدیل کرده بودند و آلمان ها مجبور شدند با استفاده از نیروی هوایی خود لندن را به تلی از خاکستر تبدیل کنند. اینها آن مزخرفاتی بودند که اگر نازی ها فاتح جنگ دوم جهانی بودند، امروز ما در کتاب های تاریخ ناگزیر به خواندنش بودیم! این پوچ و عبث نیست؟ نه پوچ تر و عبث تر از چیزی که رسانه ها آن را با عنوان: استفاده حماس از مردم غزه به عنوان سپر انسانی، تکرار می کنند!» امروز نیز رسانه های اسرائیل آکنده از انتقاداتی است که دولت فریبکار نتانیاهو را متهم می کند که با ارائه تصویری غیر واقعی از جنبشی مردمی، آنان را گروه هایی با مطالبات غیرممکن و عامل اصلی بحران معرفی کند حال آنکه در واقع امر چنین نیست.
کوتاه سخن آنکه؛ دولت ائتلافی و راستگرای نتانیاهو اگرچه بخوبی از تبعات منفی حمله به غزه آگاه است اما اکنون برای ممانعت از واگرایی حزب راستگرای «اسرائیل بیتنو» و اثبات رویکرد افراطی خود چندان وقعی به بازتاب اعمال خود در آینه افکار عمومی جهان نمی گذارد. نقطه اتکای دولت نتانیاهو در این مسیر تنها از طریق توجیه رفتار خود با آنچه «بی مسئولیتی حماس» می نامد، قابل تصور است اما همین بهانه نیز اکنون در رسانه های اسرائیل نیز بشدت متزلزل و سست می نمایاند، سست تا بدان پایه که بی راه نیست اگر بگوییم شکست اسرائیل در دور جدید حمله به غزه، بیش از افکار عمومی جهان، در میان بخش های مختلف جامعه یهودی ساکن در سرزمین های اشغالی رقم خورده است.