پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اعتماد: ظاهرا تحركات جبهه پايداري اين روزها شدت بيشتري گرفته؛ از كشاندن
14 وزير به مجلس در هفته جاري تا تلاش براي برگزاري همايش و ديدار با
آيتالله مصباحيزدي ميتواند نشانههايي از اين ادعا باشد. جبهه پايداري
بعد از شكست در انتخابات 24 خرداد، لحظهيي هم از پا ننشست و مجدانه به
تلاشهاي سياسي خود با همان سبك و سياق سابق ادامه داد. از تندترين نطقها
عليه وزرا در جلسات راي اعتماد تا مجالس «دلواپسي» اخير. چيزي كه حتي صداي
اصولگرايان را نيز درآورده است. آنها از همان جلسات راي اعتماد به تلافي
عنوان «ساكتين فتنه»، تابلوي «كاسبان فتنه» را بر سر در اردوگاه اصولگرايان
تندرو آويزان كردند. هر چه از آن تاريخ گذشته اختلافات طيفهاي سنتي و
تندروي اصولگرا رنگ آشتي به خود نديده است. حالا امير محبيان، تحليلگر و
روزنامهنگار اصولگرا معتقد است كه تندروها راهي جز پيمودن مسير تندروي
ندارند، چرا كه به زعم او اگر طيفهايي چون جبهه پايداري بايستند به سرعت
تجزيه خواهند شد.
اين هفته نمايندگان مجلس 14 وزير دولت را به بهارستان احضار كردهاند. با
توجه به مجموعه روابط دولت و مجلس طي ماههاي گذشته به نظر شما مناسبات اين
دو قوه چه سمت و سويي به خود گرفته و در چه مسيري جلو خواهد رفت؟
پرسش و توضيح خواستن نمايندگان از وزرا حق نمايندگان مردم است و اصولا
نميتوان بر آن ايرادي گرفت، ولي شايد افراط در اعمال يك حق قانوني به لوث
شدن آن بينجامد. طبيعي است وادار كردن وزرا براي حضور در مجلس آن هم در
فواصل كوتاه ممكن است كه به اخلال در امور مديريتي و اجرايي وزارتخانه
متبوعه بينجامد و در ذهن جامعه اين تصور به وجود آيد كه قوه مقننه در كار
قوه مجريه اخلال ميكند. طبيعي است كه هدف نمايندگان كمك به بهبود اوضاع
است ولي شايد بهرهگيري از روشهاي ديگر مثلا فعالتر شدن معاونين پارلماني
بتواند از مشكلات موجود بكاهد. فعلا به نظر ميرسد رياست مجلس با درايت در
حال كنترل مناسب روابط دو قوه است، ولي ساير نمايندگان هم بايد رييس مجلس
را در اين مسير كمك كنند كه به نظر ميرسد هنوز بر سر اين موضوع يك اجماع
كلي در مجلس وجود ندارد.
چه عواملي در داخل و خارج از اين دو قوه ميتوانند مسير مناسبات دولت و مجلس را تغيير دهند؟
كوتهنظري و بيصبري و عدم تشخيص اولويتها ميتواند مشكلآفرين باشد، بعضي
از جريانات اختلافبرانگيز ازاختلافات منفعت ميجويند. اينان دغدغه منافع
خود را دارند و نه دغدغه نظام و مردم را. وزرا نيز بايد در انتخاب معاونين
پارلماني دقت كنند ضمن اينكه حق نمايندگان در پرسش را به رسميت بشناسند.
ارزيابي شما از وضعيت كنوني وزنكشيها در داخل پارلمان چيست؟ اين
وزنكشيها آيا با آنچه كه از بيرون ديده و شنيده ميشود متناسب است يا
اينكه گروههاي تندرو تنها در اين شرايط صداي بلندتري دارند؟
گروههاي تندرو با بدن نحيف اجتماعي فريادهاي بلندي ميكشند. اين نشانه ضعف
منطق و عقل و استدلال گريزي آنان است. اگر فريادهاي بلند ولي فاقد منطق
آنها گوش شنوا پيدا كرد بايد فرهنگ سياسي كشور را مجددا ارزيابي كرد، زيرا
غالب شدن تفكر ارتجاعي عقلستيز نشانه بيماري فرهنگ سياسي خواهد بود.
برداشت من آنست كه عقلانيت و اعتدال در مجلس ما وجه غالب را دارد ولي عقلاي
مجلس و دولت و نخبگان اجتماعي بايد اين غلبه را با درايت حفظ كنند.
لاريجانيها ذاتا افراد معتدلي هستند بايد به آنها كمك كرد كه در اين مسير
در هر دو قوه ادامه دهند و تندرويها، آنها را منفعل نكند.
آيا گروههاي تندرو ميتوانند با فشار به دولت از طريق جايگاهي كه در مجلس
دارند به اهداف سياسي خود برسند؟ اصولا فكر ميكنيد اين اهداف سياسي چه
هستند؟
امكان تاثيرگذاري تندروها هميشه هست، مهم هوشمندي عقلا و آگاهي اجتماعي
است كه فضاي رشد تندروي را از ميان ببرد. دولت هم بايد از دادن بهانه به
دست تندروها جلوگيري كند. اهداف سياسي تندروها پوششي براي اهداف اقتصادي
آنهاست، نبايد در تله تندروها افتاد كه اهداف سياسي را عمده ميكنند.
تندروها با فريادهاي سياسي ميخواهند براي منافع و اهداف اقتصادي خود فضاي
امن ايجاد كنند.
جبهه پايداري قرار است طي هفته آينده يك ديدار با آيتالله
مصباحيزدي داشته باشد. همچنين دبيركل اين مجموعه خبر از برگزاري همايش
جبهه پايداري در آينده نزديك داده است. ارزيابي شما از اين ديدار و شرايط
كلي جبهه پايداري چيست؟
جبهه پايداري مثل هر گروه ديگري نشست و برخاست دارد كه اصالتا هيچ اهميت
ويژهيي ندارد، آنچه كه مهم است آثار منفي تحركات تندروانه آنهاست.
متاسفانه آنها كه نگران تندروي گروههاي اينچنين هستند معمولا بيش از حد
آنها را بازتاب ميدهند و آنها هم وزني بيش از واقعيت براي خود قايل
ميشوند، راه مقابله با تندروها آن است كه هر چه در فضاي سياسي آشوب
ميكنند رقباي خردمند آرام و دقيق به جاي افتادن در تله سياسي و شعاري
آنها، منافع مالي آنها از تندروي را به مردم گوشزد كنند. ترديد نكنيد كه
پشت هر شعار تند سياسي براي بعضيها منافع اقتصادي فراواني نهفته است.
ضعف جبهه پايداري در شرايط كنوني را در چه چيز ميبينيد و به نظر شما تاكتيك جبهه پايداري براي فايق آمدن بر اين ضعف يا ضعفها چيست؟
بزرگترين مشكل جبهه پايداري نخست آن است كه برچسب تندروي برآنها چسبيده و
نميتوانند از آن خلاص شوند. دوم آنكه ميان جليلي و احمدينژاد در نوسانند
ولي فعلا چون مرغ سركنده به اين سو و آن سو ميپرند ولي در واقع هدف دقيقي
نداشته و هدفشان فقط مخالفت است و بس. البته افراد صادق و علاقهمند به
انقلاب در ميان آنان كم نيست ولي آنها هم سوار كشتي بدون قطب نماي پايداري
هستند .
ارزيابي شما از مناسبات جبهه پايداري با ديگر گروههاي تندروي
مخالف دولت چيست و به نظر شما چه نسبتي ميان اين طيفها برقرار است؟ آيا
قايل به ارتباط جبهه پايداري با تيم احمدينژاد هستيد؟
احمدينژاد با هوشمندي با پايداري بازي ميكند و نهايتا ميكوشد آنها را
مثل كاتاليزور بهكار گيرد يعني در فعل و انفعالات هستند ولي در نتيجه
نخواهند بود. از آن طرف پايداري هم هنوز درگير خاطرات دوران احمدينژاد
است. نزديكي مشايي و احمدينژاد در ظاهر براي پايداريها كمي غيرقابل تحمل
بود، اما به هر حال جايگزيني براي او در برنامههايشان نميبينند. به همين
دليل نميتوانند او را از پسزمينه ذهني خود پاك كنند و فكر هم ميكنند كه
گزينههايشان تا اينجا همچون كامران باقري لنكراني و سعيد جليلي هم
نتوانستهاند پتانسيل لازم براي اجماع را از خود نشان دهند.
ارزيابي شما از اختلافات دروني جبهه پايداري چيست؟ اين اختلافات كه
پيشتر با پيدايش طيفهاي تهران و قم در داخل اين جبهه بروز پيدا كرده بود
اكنون چه سمت و سويي به خود گرفته و در چه وضعيتي قرار دارد؟
پايداري ميداند اگر لحظهيي بايستد اختلافات درونش شعله ميكشد لذا براي
ديده نشدن اختلافها فقط با فريادهاي سياسي ميدود. پايداري اگر لحظهيي
بايستد حداقل به سه گروه تقسيم ميشود. به فريادهاي پايداري نبايد گوش داد،
بسياري از فريادها از ترس و نگراني است نه از سر شجاعت!