arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۸۸۵۱
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۷ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۳

بنیاد شهید بالاتر از تامین اجتماعی می‌ایستد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اینکه دولت گذشته بر صدها میلیارددلار درآمد نفتی ایران در هشت‌سال پیش نظارت نداشته، به کنار، حالا وقت محاکمه مسوولان وقت در ماجرای برباد رفتن امیدها و اعتمادهاست. ماجرا تهی‌شدن جیب دولت نه از پول که از سرمایه‌های اجتماعی و انسانی است.

به گزارش ایسنا،‌ در ادامه یادداشت آمنه شیرافکن در شرق آمده است: گاهی دولت‌ها پول و ثروت یک کشور را بار می‌کنند و می‌برند و گاهی اخلاق و اعتماد را. شاید بی‌اعتمادی فزاینده در جامعه امروز در کنار مشکلات دولت‌های گذشته ریشه در ناکارآمدی شعارها و وعده‌های دولت گذشته داشته باشد. البته نه اینکه دولت‌های پیش از آن همگی گل و بلبل بوده‌اند اما آنچه در هشت‌سال گذشته اتفاق افتاد، به تمام معنا تخریب سرانه اعتماد مردم به دولت بود. اعتماد نصف‌ونیمه‌ای که خروجی‌اش با ثبت دوونیم‌میلیون انصراف‌دهنده و 73میلیون متقاضی نشانه خوبی برای کشور نیست. از‌دست‌رفتن برخی معنویات در جامعه بشری آنقدر دیر بازتولید می‌شود و کند است که با بازگشت درآمدهای نفتی مفقود به کشور هم سر و سامانی نخواهد گرفت.

اما سوال این است که در کدام دادگاه می‌شود از فاجعه کاهش سرانه امید و اعتماد اجتماعی در هشت‌سال گذشته شکایت کرد؟ تردیدی نیست که هیچ‌جا نمی‌توان این نوع شکایت‌ها را مطرح کرد اما واقعیت اینکه حادثه‌ای رخ داده و حالا مردم بیشتر از هر دوران دیگر نه‌تنها به یکدیگر که به سازمان، نهاد و دولت کم‌اعتماد شده‌اند. همین است که می‌بینیم مردم حتی به هنگام چاقوخوردن انسان‌ها در خیابان، می‌ایستند و با دوربین موبایل از واقعه فیلم هنری می‌گیرند، بی‌آنکه کسی از میانه جمعیت به فکر همراهی باشد.

گپ‌وگفت ساده با مردم کوچه و خیابان، همان مردمی که خیلی‌هاشان خرداد 92 به دولت تدبیر و امید رای دادند در یک کلام نشان از کاهش اعتماد مردم به دستگاه دولت دارد. خیلی‌ها بی‌لحظه‌ای درنگ به فسادهای مالی صورت‌گرفته در این چند سال اشاره دارند و این جمله را دیگر همه شنیده‌اید که «انصراف بدهیم که پول‌مان برود به جیب بابک زنجانی یا آقای خاوری در کانادا؟» این جمله پر از درد است. دردهایی که در هشت‌سال گذشته زیرپوست شهر آمده و رفتنش به این سادگی‌ها محقق نخواهد شد. وقتی خلاف‌گویی در ابعاد کلان روایت شود، آن وقت همان ادبیات نقل کوچه و میدان خواهد شد.

دولت گذشته در این سال‌ها از بیان ناراستی با مردم این دیار کم نگذاشته‌. ارقام تحقیق و تفحص از بنیاد شهید به‌زودی از تریبون مجلس خوانده خواهد شد؛ حیف و میل مالی که حالا قرار است روی دست سازمان تامین اجتماعی بزند. متاسفانه سبک ویژه اخلاق‌مداری رییس دولت گذشته امروز به خلق آدم‌هایی منتهی شده که مدام از بگم، بگم‌ها می‌گویند و حالا با کمی تفاوت می‌خواهند حاشیه‌های یک فیلم خصوصی از همسر رییس‌جمهوری را رو کنند. آقای احمدی‌نژاد، شما تلاش کردید با پوشیدن لباس رفتگران خودتان را مردمی جلوه دهید. مدام سفرهای استانی- البته همان کمپین‌های مدام تبلیغاتی- برگزار و مدیرانی منصوب کرده که ثمره‌شان امروز برای جامعه چیزی جزعقب‌گرد نیست. این نامه خطاب به دولت گذشته و رییس آن نیست. خطابه‌ای است برای همدردی با دردی که این روزها به جان جامعه‌مان افتاده. انواع گناه‌ها داریم و اقسام تنبیه‌ها، اما درست نمی‌دانم تنبیهی که منجر به توسعه بی‌اخلاقی در جامعه شده باشد، چه خواهد بود. آقای احمدی‌نژاد شما را با وجدانتان تنها می‏گذارم، باشد که لحظه‏‌ا‌ی در آنچه انجام داده‌اید، درنگ کنید.

انتهای پیام

نظرات بینندگان