arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۱۹۳۵
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۶ - ۳۰ آذر ۱۳۹۲

صادق زیباکلام؛ از خاتمی تا روحانی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صادق زیباکلام در روزنامه شرق نوشت:

پیشنهاد 14ماده‌ای ایران به سازمان‌ملل که در 18دسامبر، 27آذر تحت‌عنوان «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» با اکثریت قریب‌به‌اتفاق به تصویب رسید بیانگر صحت‌نظر و فعل حضرت مولاناست که می‌فرماید: «این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا»

تصویب این قطعنامه یادآور پیشنهاد قبلی ایران است که در سال 79 توسط سیدمحمد خاتمی تحت‌عنوان نامیدن سال 1380 (2001) به‌عنوان «سال گفت‌وگوی تمدن‌ها» به تصویب رسید.

ظرف نزدیک به این یک دهه، نگاه ایران یا دست‌کم مسوولان ایران، تغییری 180درجه‌ای کرد. به‌جای دعوت جهان به گفت‌وگو، مفاهمه و همدلی، به‌جای خواستارشدن «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری»، اندیشه‌ای که در فاصله میان این دو قطعنامه در خود ایران ظهور کرد، نگاهی کاملا متفاوت و مغایر با گذشته بود.

محمود احمدی‌نژاد در نخستین حضور در نیویورک، سخن از مدیریت جهانی، انکار «هولوکاست»، درست‌کردن غرب از یک‌سو زد و از سوی دیگر، بشارت به پایان‌رسیدن تمدن غرب را داد. گفت به سازمان ملل آمده تا با ملت‌ها صحبت کند چون به باور وی، دولت‌های غربی نمایندگی مردمشان را ندارند. بنابراین، رسما اعلام کرد که خطاب وی دولت‌ها نیست بلکه روی صحبتشان با مردمان آنهاست. کار به‌جایی رسید که حضور وی در پشت تریبون مجمع عمومی، با خالی‌شدن اعتراضی صندلی نمایندگان برخی کشورها روبه‌رو شد. این‌روزها اما نحوه برخورد رژیم‌اسراییل با دولت جدید ایران نه‌تنها باعث انزجار بسیاری از مردم جهان حتی در خود آمریکا شده بلکه در خود اسراییل  و رهبران حزب «لیکود» حس می‌کنند کفه محبوبیت بین‌المللی بین ایران و اسراییل از زمان روی‌کارآمدن دولت روحانی، به سود ایران سنگین شده است.

در واقع کار به‌جایی رسیده که نماینده اسراییل، تنها مخالف قطعنامه پیشنهادی ایران بود و درمقابل، نماینده آمریکا از پیشنهاد ایران به‌شدت حمایت کرد. حمایت این کشور و همه اروپایی‌ها، ژاپن، چین و روسیه از پیشنهاد دکتر روحانی، تصویری کاملا مغایر با دوران اصولگرایان است و این همان مصداق بیان حضرت مولاناست که از هر دست که بدهیم، از همان دست می‌گیریم؛ ولو آنکه این «دست‌به‌دست‌شدن» در عرصه بین‌الملل باشد. نگاه به ایران در هشت‌سال گذشته و نگاه به ایران در دوران خاتمی و حالا در دوران تازه‌ای که پس از 24خرداد به‌وجود آمده و ظهور چهره‌هایی چون ظریف و دیگران در عرصه خارجی، مبین آن است که در بسیاری از موارد، ما انعکاس رفتارهای خودمان را در تریبون‌های بین‌المللی دریافت می‌کنیم.

می‌ماند این سوال که تصویب این قطعنامه چه تغییری به‌وجود می‌آورد؟ در پاسخ می‌توان گفت این قطعنامه، الزام‌آور نیست. درواقع، اعضای سازمان ملل به‌واسطه این قطعنامه، مکلف و موظف به انجام اقدامی نخواهند بود و فقط جنبه توصیه دارد. به بیان دیگر، نه الزاما تغییری در وضعیت مردم بحرین به وجود خواهد آمد نه به زندگی مصیبت‌بار 22میلیون سوری و شش‌میلیون آواره آن کشور پایانی داده خواهد شد، نه هزاران مصری بازداشتی طرفدار «اخوان‌المسلمین» بعد از کودتا، آزاد خواهند شد، نه طالبان رضایت خواهند داد که دختران در افغانستان به مدرسه بروند، نه به محاصره غزه پایان داده خواهد شد و نه در سرنوشت ده‌هاهزار انسانی که به جرم افکار و عقاید سیاسی و دینی در کشورهای مختلف در زندان هستند، تغییری به‌وجود می‌آید. قطعنامه پیشنهادی ایران. بنا نیست که الزاما منجر به تغییرات دموکراتیک در کشور یا کشورهایی شود اما تا آنجا که به ایران مربوط می‌شود نفس اینکه ما بانی این قطعنامه هستیم شاید - و فقط هم شاید- منجر به گشایش و بهبودی شرایط سیاسی در داخل شود.
نظرات بینندگان