صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۹۴۴۸۳
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۰۰ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مرحوم دکترحسن حبیبی انقلابی‌ای بود که از بسیاری جهات با انقلابیون دیگر تفاوت‌هایی داشت. نخستین ویژگی دکترحبیبی مظلوم بودنش بود. او نه‌تنها مظلوم مبارزه می‌کرد، بعد از انقلاب هم مظلوم کار می‌کرد و مظلوم هم فوت شد.

شاید اگر کسی دیروز صبح در جلوی فرهنگستان که در تمام سال‌های کاری به آن عشق می‌ورزید کار کردن برای آن را به هر کار اجرایی دیگر ترجیح می‌داد، حاضر شود اصلاً در جریان فوت حسن حبیبی قرار نمی‌گرفت.

رادیو و تلویزیون ترجیح داد که همان برنامه‌های خودش را ادامه دهد و چندان وقتی برای انعکاس این خبر تخصیص ندهد. رسانه‌های دیگر هم خیلی اصراری نداشتند که مرگ حبیبی را در بوق و کرنا کنند.حبیبی به هر حال تا آخرین روزی که زنده بود به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وفادار ماند بنابراین از دید برخی رسانه‌ها او خیلی مرده‌ای نبود که برایش ویژه برنامه بگذارند و در مراسم از دست رفتنش مویه و سوگواری به راه بیاندازند.

این فقط داخلی‌ها نیستند که طاق شال ترمه را فقط برای برخی پهن می‌کنند. اما «سیاسی‌کاری» به کنار، حسن حبیبی انسانی فرهیخته، بزرگوار و به تمامت نجیب بود. از بزرگواری و صداقتش همین بس که برخلاف خیلی از چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی که به هر حال در طول عمر سیاسی‌شان درگیر کشمکش‌های سیاسی، خطی، جناحی و جنگ قدرت می‌شوند، حسن حبیبی انصافاً این‌گونه نبود.

از سال‌های اواخر دهه 1330 وارد مبارزات سیاسی شد. ملی بود به‌معنای پیروی از دکترمحمد مصدق. در اروپا هم از بانیان و موسسین مبارزات خارج از کشور علیه رژیم شاه بود. با محصلین و دانشجویان ایرانی در خارج از کشور حشر و نشر داشت. حسن حبیبی هم به‌تدریج و با به راه افتادن امواج اسلامگرایی انقلابی و سیاسی از اواسط دهه 1340 از جبهه ملی و کنفدراسیون فاصله گرفته و به سمت جریانات اسلامگرا رفت. آشنایی با مرحوم دکتر علی شریعتی در نیمه دوم دهه 1340 بر حسن حبیبی تاثیر زیادی گذارد.

حبیبی اگرچه تمایلات زیادی به اسلام انقلابی دهه 1340 که توسط سازمان‌های انقلابی اسلامگرا و دکتر علی شریعتی به راه افتاده پیدا کرد، اما به لحاظ منش مباررزاتی همچنان روشش با شریعتی وحتی فعالین انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا تاحدودی متفاوت بود. همین تفاوت در منش و روش زندگی بود که او ضمن دوستی عمیق با صادق خطیب‌زاده، صادق طباطبایی و بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌های دیگر سبک و سیاق خودش را داشت. به‌علاوه آن سبک و سیاق مظلوم، آرام، متین و شاید بالاتر از همه اهل مطالعه و محقق بودن، سبب شد تا او با شخصیت‌های دیگر نهضت از جمله مرحوم شهید بهشتی، مرحوم مهندس بازرگان و بالاتر از همه آیت‌الله طالقانی هم نزدیک شود.

آیت‌الله طالقانی را در حد پدر و برادر بزرگ‌تر دوست می‌داشت و نسبت به مرحوم بازرگان هم احترام عمیقی قائل بود. سبک و سیاق اجتماعی و سیاسی حسن حبیبی سبب می‌شد تا درحالی که بسیاری در دوران انقلاب در پاریس سرگرم امور روزمره مبارزه باشند، او به فکر تدوین و تنظیم قانون اساسی نظام اسلامی جدید باشد.

او به همراه یکی، دو نفر دیگر و با هماهنگی با
امام خمینی(ره) مقدمات تدوین پیش‌نویس قانون اساسی جدید را از همان زمانی که امام در پاریس بود، شروع می‌کند. بعد از انقلاب تدوین پیش‌نویس قانون اساسی جدی‌تر می‌شود و حسن حبیبی به همراه آیت‌الله بهشتی، دکتر ناصر کاتوزیان، ناصر مینایی و جمعی دیگر پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تدوین کرده و به امام می‌دهند.

حسن حبیبی یک چند ازراه و روش و سبک و سیاق معمولی‌اش فاصله گرفت و در انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری نامزد شد. اما به زودی دریافت که او برای آن قبیل امور خلق نشده. آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی نخستین رهبر سیاسی بود که حسن حبیبی و توانایی‌های ساکت اما عمیق او را کشف کرد. با اینکه کابینه هاشمی نیز کابینه تکنوکرات بود، اما آقای هاشمی متوجه شد که حسن حبیبی معاون اول بسیار توانمند، فرهیخته، باسواد و با فرهنگی می‌تواند باشد. هاشمی متوجه شد که حسن حبیبی ازمرحوم فروغی چیزی کم ندارد. با این تفاوت که بسیار مذهبی و متدین است. سیر تحولات، کارکرد و کارآیی حسن حبیبی به هاشمی‌رفسنجانی نشان داد که او در انتخاب او درست تشخیص داده است.

به‌رغم تردیدهای بسیاری از اطرافیان و نزدیکان آقای هاشمی، هر روز که از همکاری حسن حبیبی با آقای هاشمی می‌گذشت، حسن انتخاب حسن حبیبی در پست معاون اولی بیشتر و بیشتر هویدا می‌شد. بنابراین تصادفی نبود که رئیس دولت اصلاحات هم پا جای پای هاشمی گذارد و همچنان مرحوم دکتر حسن حبیبی را دست‌کم در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش درهمان سمت معاون اولی نگه داشت. اما در دور دوم هم به دلیل وضع مزاجی دکتر حبیبی و هم اینکه بعد از 12 سال کار مداوم معاون اولی احساس می‌کرد که نیاز به آرامش و سبک‌تر نمودن کارهای اجرایی دارد، با وساطت آقای هاشمی و موافقت رئیس‌جمهور جای خود را به دکتر محمدرضا عارف داد.

از سال 80 به بعد نیز عمده وقتش را در فرهنگستان گذراند. کاری که به آن عشق می‌ورزید و کاری که با طبع و خلقیات فکری و فرهنگی او نیز دمخور بود. سال‌های دهه 1380 برای آن مرحوم نیز یادآور دهه 1340 زندگی‌اش بود. از یک سو تحولات سیاسی ایران را می‌نگریست و از سوی دیگر به تعصبات فکری، فرهنگی و مطالعاتی که به آن عشق می‌ورزید مشغول بود. کامل‌ترین جمله‌ای که در مورد مرحوم دکتر حسن حبیبی می‌توان گفت این است که حبیبی بدون تردیدیک انقلابی بود، میهنی انقلابی که پیش از آن که به تفنگ مسلح باشد، به کتاب و تفکر مسلح بود. روحش شاد.