صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۹۹۶۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۳ - ۱۲ دی ۱۳۹۱
نتیجه یک موج رسانه ای:
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مطلبی  نوشتیم درباره مشکلات خانواده بی بی. مشکل اصلی «بی بی» سرطان سینه خودش، بیماری قلبی و سرطان حنجره دختر35 ساله اش و بیماری قلبی سه نوه اش است که هر سه دختر هستند دخترهای درسخوان و مؤدب. ضمن اینکه یکی از نوه‌ها تومور مغزی هم دارد و همه اینها بدون داشتن سرپرست.

به گزارش قدس مشکل دیگر خانواده بی بی نداشتن سرپناه و هزینه بالای درمان بود و این باعث شد در نوبتی دیگر به فاصله یک ماه دوباره مطلبی درباره این خانواده منتشر شود. چاپ مطلب خانواده بی بی همراه بود با تماس‌های فراوانی که از طرف آدم‌های مهربان شهرمان بود، آدم هایی که نمی‌توانند ببینند بعضی‌ها با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می‌کنند و بی تفاوت از کنار آنها بگذرند و من چه قدر از آشنایی با این گونه آدم‌ها احساس خوشبختی می‌کنم، این‌ها همان آدم هایی هستند که به قول شاعر یادشان رزق روح آدم می‌شود و یادشان قوت زندگی آدم می‌شود و همیشه فکر می‌کنم آدمی که روحش رزق و روزی نداشته باشد چه روح بد بختی است.

مبلغی برای کمک به خانواده بی بی جمع شده بود پولی که البته نمی‌شد با آن برای خانواده بی بی کاری کرد، کاری که لااقل یکی از مشکلات آنها را حل کند بعضی از آنهایی که تماس می‌گرفتند، حتی نمی‌توانستند مبلغ کمی به این مشکل اختصاص دهند و من یادم نمی‌رود پیامکی را که رسیده بود و نوشته بود: «من نمی‌توانم به این خانواده کمک کنم، اما می‌توانم برای حل مشکل آنها کمک کنم.»
البته این را هم فراموش نمی‌کنیم که از جاهایی که انتظار داریم در باره این گونه مطالب تماسی داشته باشیم، دریغ از یک تماس و می‌دانیم این ادارات محترم کافی است برای مطلبی جوابیه ای داشته باشند در کمترین زمان ممکن  تماس می‌گیرند و بشدت پیگیری می‌کنند.
مطلب چاپ شده  را به یکی از مقامهای بالای شهر دادم و از ایشان خواستم در حل این مشکل همکاری کند، چند روز بعد تماسی از دفتر ایشان و در ادامه هم بارها تماس و پیگیری و کشاندن این خانواده به آن اداره محترم و در پایان مبلغ 300 هزار تومان کمک به این خانواده و من دلم گرفته بود از آن چه دیده بودم.
بگذریم، مـن در جریان کمک بـــه خانواده بی بی با آدمهای نازنینی از این شهر آشنا شدم دوستان خوبی در اداره کل راه و شهر سازی خراسان رضوی که حتی اجازه ندادند روز تحویل دادن یک واحد مسکن مهر به خانواده بی بی در تصاویری که عکاس روزنامه می‌گرفت باشند. انسانهای بزرگی که اگر نبود همراهی و همدلی آنها این مشکل حل نمی‌شد، اما آنها برای حل این مشکل سنگ تمام گذاشتند، بیش از آن چه من و دوستانم  توقع و انتظار داشتیم و این چیزی است که نمی‌توان آن را فراموش کرد. یکی دیگر از افرادی که در حل مشکل به صورت جدی به میدان آمدند خانم زوبین و همسر محترمشان بودند. می‌دانم دوست ندارند نامی از آنها در این نوشته آورده شود، اما معتقدم وقتی کار خوبی انجام می‌دهیم، آن را بازگو کنیم تا دیگران هم تشویق شوند و با ما همراهی کنند و من به شخصه در این باره همراهی‌های بسیار خوبی از دوستان و اطرافیانم دیده ام و در کنار این دوستان، خیرین عزیزی که به فراخور توان خود کمک کردند، آن هم از طریق تماس با روزنامه و رساندن کمک خود برای این موضوع و موضوعات مشابه.

حالا بی بی و خانواده اش سرپناهی برای خود دارند، حالا دیگر نوه‌های گل بی بی می‌توانند با آرامش بیشتر درس بخوانند و این کاری است که اگر کمک تک تک شما عزیزان نبود، هرگز شاهد آن نبودیم.

آن روز عصر بود که از شهرک مهرگان بر می‌گشتم، تنها بودم و آهنگ دلنواز پیانو حالم را خوش کرده بود. داشتم به خانواده بی بی فکر می‌کردم، به این که یکی از مشکلات بزرگشان حل شده است، داشتم به لبخند نوه‌های بی بی در لحظه ای که در خانه خودشان بودند فکر می‌کردم، داشتم به این فکر می‌کردم که وقتی آدم‌های مهربان به همدیگر می‌رسند، می‌توانند کارهای خوب و بزرگی انجام دهند، داشتم به این فکر می‌کردم... و از شما چه پنهان این همه حس بهانه ای شد تا صورتم کمی خیس شود.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
یقین بدانید پاداش این افراد در نزد پروردگار محفوظ است
ایزا
|
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
خدایا شکرت. خدایا خودت به ما بفهمون که خودمون باید به فریاد همدیگه برسیم.