ایرنا: استرس عمومی مادر، میتواند بر افزایش وزن کودکان و نوجوانان تاثیر بگذارد. به نظر میرسد والدینی که استرس بیشتری را گزارش میکنند در معرض خطر استفاده از شیوههای اجباری و کنترلی مانند فشار برای غذاخوردن، محدودیت و نظارت هستند که کمتر به نشانههای گرسنگی و سیری کودکان پاسخ میدهند.
چاقی در دوران کودکی و نوجوانی به ویژه طی دهه دوم زندگی به عنوان یک پیشبینیکننده قوی چاقی بزرگسالی مطرح است؛ وضعیتی که خود زاینده چالشهای متعدد برای سلامت جسمی و نیز روانی است.
مساله چاقی دانشآموزان
شیوع پاندمی کرونا از اواخر سال ۱۳۹۸ آمار چاقی کودکان را حدود ۸ درصد افزایش داد تا ۳۴ درصد دختران و ۳۱ درصد پسران دانشآموز در ایران با چالش چاقی دست به گریبان شوند
مدیرکل سلامت شهرداری تهران به تازگی اظهار داشته بررسیها نشان داده ۴۸ درصد دانشآموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و ... قرار دارند.
همچنین، بنابر اعلام سرپرست معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش، ۳۳ درصد دانشآموزان کشور از مجموع ۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر دچار مشکلات جدی در زمینه بحران چاقی و مشکلات ساختار قامتی هستند. شیوع پاندمی کرونا از اواخر سال ۱۳۹۸ آمار چاقی کودکان را حدود ۸ درصد افزایش داد تا ۳۴ درصد دختران و ۳۱ درصد پسران دانشآموز در ایران با چالش چاقی دست به گریبان شوند.
در این پیوند و بهمنماه سال گذشته بود که مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با اشاره به شیوع چاقی در گروه سنی کودکان مدرسهای، اظهار داشت: با وزارت آموزش و پرورش در حال برنامهریزی هستیم که همانند برنامه واکسیناسیون دانشآموزان که در بدو ورود به مدرسه الزامی است، غربالگری چاقی و کوتاه قدی هم الزامی باشد.
در کودکان و نوجوانان، پیامدهای درازمدت چاقی ممکن است تا آخر عمر باقی بماند و این موضوع بر اهمیت بررسی بیشتر معضل چاقی کودکان میافزاید.
همچنان که اشاره شد، چاقی در دوران کودکی با طیف گستردهای از پیامدهای فوری و بلندمدت سلامت جسمی و همچنین سلامت روانی اجتماعی همراه است. با توجه به افزایش قابلتوجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران به خصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد.
در این خصوص، «مهشید تیرگر» با کمک چند تن از همکاران در مقالهای با عنوان «مدلیابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روشهای غذادهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزندپروری مادر با شاخص توده بدنی کودک» [۱] به این موضوع پرداختهاند که در ادامه بخشی از آن را میخوانید؛
نقش عوامل ژنتیکی در چاقی کودکان
والدین از طریق فرایندهای متعدد اجتماعی کردن، بر رفتارها، عادتها و نگرشهای کودک تاثیر میگذارند.
تاثیرات این چنینی والدین، رشد مشکلات مربوط به وزن کودکان را هم میتواند گسترش دهد و درک این تأثیرات راه مهمی در پیشگیری و مداخلات برای مشکلات تغذیهای و اضافه وزن کودکان است.
چاقی مادر ممکن است با تغییر در محیط قبل، حین یا بعد از بارداری، خطر اضافه وزن در فرزندان را مستقل از انتقال ژنتیکی به کودک افزایش دهد
خطرات مرتبط با این محیطها ممکن است در خانوادههایی افزایش یابد که والدین در آنها دارای وزن بالاتری هستند. وضعیت چاقی والدین به خصوص مادر میتواند یک ریسک فاکتور باشد، زیرا به عنوان پیشبینیکننده قوی چاقی بزرگسالان در اوایل کودکی مشخص شده است و شاخص توده بدنی هم در مادر و هم در پدر با شاخص توده بدنی در فرزندان مرتبط است.
درحالی که عوامل ژنتیکی در هر دو والد که به فرزندان منتقل شدهاند، ممکن است بخش عمدهای از این ارتباطات فنوتیپی* را توضیح دهد، عوامل محیطی مشترک نیز تا زمانی که آنها در کنار هم زندگی میکنند ممکن است تاثیر داشته باشند.
چاقی مادر ممکن است با تغییر در محیط قبل، حین یا بعد از بارداری، خطر اضافه وزن در فرزندان را مستقل از انتقال ژنتیکی به کودک افزایش دهد. بعلاوه، بخش عمدهای از واریانس** وزن توسط عوامل محیطی ایجاد میشود و ویژگیهای والدین از جمله سبکهای غذا دادن و میزان استرس آنها میتواند بخشی از تأثیر محیط باشد.
الگوهای اشتباه غذادهی به کودکان
تصور میشود شیوههای غذادادن خانواده در انتقال چاقی بین نسلها نقش داشته باشد. شیوههای غذادهی، استراتژیها و اقدامات خاص (چه وقت، چه چیز و چطور) تغذیه کردن کودک است. این روشها شامل فشار برای خوردن، استفاده از غذا به عنوان پاداش، محدودکردن دسترسی به غذا و نظارت است. این شیوهها راهکارهای خاصی است که والدین در طول تعامل با وعدههای غذایی از آنها استفاده می کنند.
غذا دادن در پاسخ به پریشانی هیجانی (غذا دادن عاطفی) و استفاده از غذا به عنوان پاداش (غذا دادن ابزاری) هر دو با کیفیت پایین رژیم غذایی مرتبط بوده و به عنوان عواملی که کودک را تشویق به خوردن غذا با نشانههای غیر از گرسنگی میکند. در نظر گرفته شده که در نتیجه خطر خوردن بیش از نیاز فیزیولوژیکی بدن را افزایش میدهد و میتواند با غلبه بر مکانیسمهای اشتها و سیری منجر به خودتنظیمی ضعیف در مصرف غذا شود؛ در نتیجه خطر اضافه وزن و چاقی در طول چرخه زندگی را افزایش میدهد.
سومین الگوی غذادهی که در این امر دخیل است، برانگیختن یا تشویق بیش از حد به خوردن است که فقط در صورتی که با تشویق به مصرف غذاهای سالمتر همراه باشد میتواند از اضافه وزن جلوگیری کند.
یافتهها حاکی از وجود تفاوتهایی بین والدین دارای اضافه وزن / چاق و وزن سالم در استفاده از برخی شیوههای فرزندپروری مرتبط با غذا است.
پژوهشها نشان دادهاند بین شاخص توده بدنی و افسردگی، استرس و اضطراب زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد
مطابق با مطالعات قبلی، مادران کودکان دارای اضافه وزن / چاقی در مقایسه با مادران کودکان با وزن طبیعی، نگرانیهای بیشتری راجع به وزن کودکان دارند، فشار کمتری برای غذاخوردن به فرزندشان میآورند، دسترسی بیشتر به غذا را محدود کرده و بارها و بارها بر تغذیه آنها نظارت میکنند.
استرس والدین برای کودکان چاقی به دنبال میآورد
میزان استرس والدین با شیوههای فرزندپروری مرتبط با غذا و چاقی کودکان ارتباط دارد. «استرس والدینی» که به عنوان یک واکنش روانشناختی تعریف میشود، زمانی رخ میدهد که والدین با درخواستهایی مواجهه میشوند که با انتظارات آنها یا دیگران ناسازگار هستند یا منابع لازم برای برآورده کردن این خواستهها را ندارند و چالشی است که بسیاری از والدین با آن روبرو هستند.
پژوهشها نشان دادهاند بین شاخص توده بدنی و افسردگی، استرس و اضطراب زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
استرس والدینی و مواجهه با سایر عوامل استرسزا توسط والدین با افزایش احتمال چاقی کودکان همراه هستند.
مطالعات نشان میدهد که کودکان مادرانی که عوامل استرسزای بیشتری تجربه میکنند (از جمله استرس والدینی یا استرس شدید روانی اجتماعی) با احتمال چهار برابر یا بیشتر در معرض خطر چاقی قرار دارند. استرس بیشتر در والدین با سبکهای غذادهی آنها، رفتارهای تغذیهای کودک و افزایش استفاده از فشار برای غذا خوردن و محدود کردن شیوههای غذایی همراه است.
افزایش سطح استرس (خواه استرس عمومی یا والدینی) ممکن است توانایی والدین در تفسیر نشانههای سیری فرزندان خود را کاهش داده و منجر به استفاده بیشتر از کنترل کودک شود. در این شرایط شیوههای تغذیهای مانند فشار برای غذاخوردن، محدودیت و نظارت و ارائه غذاهای ناسالم بیشتر به فرزندان وجود دارند.
چاقی ممکن است ریشههای تحولی داشته باشد. در کنار فضای تغذیهای دوران کودکی و عوامل فیزیولوژیکی مانند ژنها، تجربههای هیجانی منفی نیز منجر به تحول چاقی در دورهای بعدی زندگی میشود
نتایج پژوهش
- چاقی ممکن است ریشههای تحولی داشته باشد. در کنار فضای تغذیهای دوران کودکی و عوامل فیزیولوژیکی مانند ژنها، تجربههای هیجانی منفی نیز منجر به تحول چاقی در دورهای بعدی زندگی میشود.
- چاقی والدین میتواند به شدت با چاقی کودکان ارتباط داشته باشد.
- از میان پیش بینی کنندههای قویتر وزن کودکان، چاقی مادر یک عامل خطر مهم برای پیشرفت چاقی کودکان است.
- چندین مطالعه گزارش کردهاند که از میان والدین، وزن مادر با وزن کودکان بیشتر از وزن پدر مرتبط است.
- به نظر می رسد مادری که خود به اضافه وزن / چاقی مبتلاست، نسبت به سایرین نگرانی بیشتری درمورد وضعیت وزن کودک خود دارد. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا فرزند خود به این مشکل، روش های غذادهی خود را تغییر داده و از روشهای محدود کننده یا کنترلی بیشتری استفاده میکند. در حالی که این روشها، نتیجه معکوس داشته و کودک را به سمت رفتارهای خوردن ناسالمتر به خصوص زمانی که عامل کنترل کننده دیگر وجود ندارد، سوق می دهد.
- استرس والدینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم، با میانجیگری روشهای غذادهی با شاخص توده بدنی کودک ارتباط دارد. والدین، به ویژه مادران، اضطراب قابل توجهی را در رابطه با غذادادن به کودک گزارش میدهند استرس والدینی میتواند به طور غیرمستقیم بر چاقی کودک از طریق پاسخ ناسالم والدینی به عوامل استرس زا تأثیر بگذارد. والدینی که دچار استرس هستند ممکن است درگیر روشهای ناسالم تغذیه مانند کنترل و فشار خوردن غذا و تهیه غذا به عنوان مثال وعده غذایی دور از خانه شوند.
- استرس عمومی مادر، میتواند بر افزایش وزن کودکان و نوجوانان تاثیر بگذارد. به نظر میرسد والدینی که استرس بیشتری را گزارش میکنند در معرض خطر استفاده از شیوههای اجباری و کنترلی مانند فشار برای غذاخوردن، محدودیت و نظارت هستند که کمتر به نشانههای گرسنگی و سیری کودکان پاسخ میدهند.
- براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذا دادن هیجانی، غذا دادن ابزاری، غذا دادن کنترلی و غذا دادن تشویقی به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند.
چندین مطالعه گزارش کردهاند که از میان والدین، وزن مادر با وزن کودکان بیشتر از وزن پدر مرتبط است
- نتایج به دست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی به صورت غیرمستقیم با میانجیگری روشهای غذادهی مادر از جمله غذادادن هیجانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی میکنند. یافته این این پژوهش نشان داد این روابط میتواند به عنوان مدل، چاقی کودکان را پیشبینی کند و به بینشهای مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر شود.
پینوشت
۱- مهشید تیرگر و همکاران، «مدلیابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روش های غذادهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزند پروری مادر با شاخص توده بدنی کودک»، نشریه علمی روانشناسی سلامت، سال یازدهم، شماره چهارم (پیاپی ۴۴)، زمستان ۱۴۰۱، صص ۵۱-۷۲
* رُخنمود یا فنوتیپ (به فرانسوی: phénotype)، ویژگیهای بارز یک جاندار مانند ویژگیهای زیستشیمی و کاراندامشناسی است. بسیاری از موجودات زنده به دلیل قرار گرفتن در شرایط مختلف زیست محیطی دارای فنوتیپهای متنوعی شدهاند.
** واریانس (به انگلیسی: Variance)، در نظریه احتمالات و آمار، نوعی سنجش پراکندگی است.
ایرنا،چاقی در دوران کودکی و نوجوانی به ویژه طی دهه دوم زندگی به عنوان یک پیشبینیکننده قوی چاقی بزرگسالی مطرح است؛ وضعیتی که خود زاینده چالشهای متعدد برای سلامت جسمی و نیز روانی است.
مساله چاقی دانشآموزان
شیوع پاندمی کرونا از اواخر سال ۱۳۹۸ آمار چاقی کودکان را حدود ۸ درصد افزایش داد تا ۳۴ درصد دختران و ۳۱ درصد پسران دانشآموز در ایران با چالش چاقی دست به گریبان شوند
مدیرکل سلامت شهرداری تهران به تازگی اظهار داشته بررسیها نشان داده ۴۸ درصد دانشآموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و ... قرار دارند.
همچنین، بنابر اعلام سرپرست معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش، ۳۳ درصد دانشآموزان کشور از مجموع ۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر دچار مشکلات جدی در زمینه بحران چاقی و مشکلات ساختار قامتی هستند. شیوع پاندمی کرونا از اواخر سال ۱۳۹۸ آمار چاقی کودکان را حدود ۸ درصد افزایش داد تا ۳۴ درصد دختران و ۳۱ درصد پسران دانشآموز در ایران با چالش چاقی دست به گریبان شوند.
در این پیوند و بهمنماه سال گذشته بود که مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با اشاره به شیوع چاقی در گروه سنی کودکان مدرسهای، اظهار داشت: با وزارت آموزش و پرورش در حال برنامهریزی هستیم که همانند برنامه واکسیناسیون دانشآموزان که در بدو ورود به مدرسه الزامی است، غربالگری چاقی و کوتاه قدی هم الزامی باشد.
در کودکان و نوجوانان، پیامدهای درازمدت چاقی ممکن است تا آخر عمر باقی بماند و این موضوع بر اهمیت بررسی بیشتر معضل چاقی کودکان میافزاید.
همچنان که اشاره شد، چاقی در دوران کودکی با طیف گستردهای از پیامدهای فوری و بلندمدت سلامت جسمی و همچنین سلامت روانی اجتماعی همراه است. با توجه به افزایش قابلتوجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران به خصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد.
در این خصوص، «مهشید تیرگر» با کمک چند تن از همکاران در مقالهای با عنوان «مدلیابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روشهای غذادهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزندپروری مادر با شاخص توده بدنی کودک» [۱] به این موضوع پرداختهاند که در ادامه بخشی از آن را میخوانید؛
نقش عوامل ژنتیکی در چاقی کودکان
والدین از طریق فرایندهای متعدد اجتماعی کردن، بر رفتارها، عادتها و نگرشهای کودک تاثیر میگذارند.
تاثیرات این چنینی والدین، رشد مشکلات مربوط به وزن کودکان را هم میتواند گسترش دهد و درک این تأثیرات راه مهمی در پیشگیری و مداخلات برای مشکلات تغذیهای و اضافه وزن کودکان است.
چاقی مادر ممکن است با تغییر در محیط قبل، حین یا بعد از بارداری، خطر اضافه وزن در فرزندان را مستقل از انتقال ژنتیکی به کودک افزایش دهد
خطرات مرتبط با این محیطها ممکن است در خانوادههایی افزایش یابد که والدین در آنها دارای وزن بالاتری هستند. وضعیت چاقی والدین به خصوص مادر میتواند یک ریسک فاکتور باشد، زیرا به عنوان پیشبینیکننده قوی چاقی بزرگسالان در اوایل کودکی مشخص شده است و شاخص توده بدنی هم در مادر و هم در پدر با شاخص توده بدنی در فرزندان مرتبط است.
درحالی که عوامل ژنتیکی در هر دو والد که به فرزندان منتقل شدهاند، ممکن است بخش عمدهای از این ارتباطات فنوتیپی* را توضیح دهد، عوامل محیطی مشترک نیز تا زمانی که آنها در کنار هم زندگی میکنند ممکن است تاثیر داشته باشند.
چاقی مادر ممکن است با تغییر در محیط قبل، حین یا بعد از بارداری، خطر اضافه وزن در فرزندان را مستقل از انتقال ژنتیکی به کودک افزایش دهد. بعلاوه، بخش عمدهای از واریانس** وزن توسط عوامل محیطی ایجاد میشود و ویژگیهای والدین از جمله سبکهای غذا دادن و میزان استرس آنها میتواند بخشی از تأثیر محیط باشد.
الگوهای اشتباه غذادهی به کودکان
تصور میشود شیوههای غذادادن خانواده در انتقال چاقی بین نسلها نقش داشته باشد. شیوههای غذادهی، استراتژیها و اقدامات خاص (چه وقت، چه چیز و چطور) تغذیه کردن کودک است. این روشها شامل فشار برای خوردن، استفاده از غذا به عنوان پاداش، محدودکردن دسترسی به غذا و نظارت است. این شیوهها راهکارهای خاصی است که والدین در طول تعامل با وعدههای غذایی از آنها استفاده می کنند.
غذا دادن در پاسخ به پریشانی هیجانی (غذا دادن عاطفی) و استفاده از غذا به عنوان پاداش (غذا دادن ابزاری) هر دو با کیفیت پایین رژیم غذایی مرتبط بوده و به عنوان عواملی که کودک را تشویق به خوردن غذا با نشانههای غیر از گرسنگی میکند. در نظر گرفته شده که در نتیجه خطر خوردن بیش از نیاز فیزیولوژیکی بدن را افزایش میدهد و میتواند با غلبه بر مکانیسمهای اشتها و سیری منجر به خودتنظیمی ضعیف در مصرف غذا شود؛ در نتیجه خطر اضافه وزن و چاقی در طول چرخه زندگی را افزایش میدهد.
سومین الگوی غذادهی که در این امر دخیل است، برانگیختن یا تشویق بیش از حد به خوردن است که فقط در صورتی که با تشویق به مصرف غذاهای سالمتر همراه باشد میتواند از اضافه وزن جلوگیری کند.
یافتهها حاکی از وجود تفاوتهایی بین والدین دارای اضافه وزن / چاق و وزن سالم در استفاده از برخی شیوههای فرزندپروری مرتبط با غذا است.
پژوهشها نشان دادهاند بین شاخص توده بدنی و افسردگی، استرس و اضطراب زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد
مطابق با مطالعات قبلی، مادران کودکان دارای اضافه وزن / چاقی در مقایسه با مادران کودکان با وزن طبیعی، نگرانیهای بیشتری راجع به وزن کودکان دارند، فشار کمتری برای غذاخوردن به فرزندشان میآورند، دسترسی بیشتر به غذا را محدود کرده و بارها و بارها بر تغذیه آنها نظارت میکنند.
استرس والدین برای کودکان چاقی به دنبال میآورد
میزان استرس والدین با شیوههای فرزندپروری مرتبط با غذا و چاقی کودکان ارتباط دارد. «استرس والدینی» که به عنوان یک واکنش روانشناختی تعریف میشود، زمانی رخ میدهد که والدین با درخواستهایی مواجهه میشوند که با انتظارات آنها یا دیگران ناسازگار هستند یا منابع لازم برای برآورده کردن این خواستهها را ندارند و چالشی است که بسیاری از والدین با آن روبرو هستند.
پژوهشها نشان دادهاند بین شاخص توده بدنی و افسردگی، استرس و اضطراب زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
استرس والدینی و مواجهه با سایر عوامل استرسزا توسط والدین با افزایش احتمال چاقی کودکان همراه هستند.
مطالعات نشان میدهد که کودکان مادرانی که عوامل استرسزای بیشتری تجربه میکنند (از جمله استرس والدینی یا استرس شدید روانی اجتماعی) با احتمال چهار برابر یا بیشتر در معرض خطر چاقی قرار دارند. استرس بیشتر در والدین با سبکهای غذادهی آنها، رفتارهای تغذیهای کودک و افزایش استفاده از فشار برای غذا خوردن و محدود کردن شیوههای غذایی همراه است.
افزایش سطح استرس (خواه استرس عمومی یا والدینی) ممکن است توانایی والدین در تفسیر نشانههای سیری فرزندان خود را کاهش داده و منجر به استفاده بیشتر از کنترل کودک شود. در این شرایط شیوههای تغذیهای مانند فشار برای غذاخوردن، محدودیت و نظارت و ارائه غذاهای ناسالم بیشتر به فرزندان وجود دارند.
چاقی ممکن است ریشههای تحولی داشته باشد. در کنار فضای تغذیهای دوران کودکی و عوامل فیزیولوژیکی مانند ژنها، تجربههای هیجانی منفی نیز منجر به تحول چاقی در دورهای بعدی زندگی میشود
نتایج پژوهش
- چاقی ممکن است ریشههای تحولی داشته باشد. در کنار فضای تغذیهای دوران کودکی و عوامل فیزیولوژیکی مانند ژنها، تجربههای هیجانی منفی نیز منجر به تحول چاقی در دورهای بعدی زندگی میشود.
- چاقی والدین میتواند به شدت با چاقی کودکان ارتباط داشته باشد.
- از میان پیش بینی کنندههای قویتر وزن کودکان، چاقی مادر یک عامل خطر مهم برای پیشرفت چاقی کودکان است.
- چندین مطالعه گزارش کردهاند که از میان والدین، وزن مادر با وزن کودکان بیشتر از وزن پدر مرتبط است.
- به نظر می رسد مادری که خود به اضافه وزن / چاقی مبتلاست، نسبت به سایرین نگرانی بیشتری درمورد وضعیت وزن کودک خود دارد. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا فرزند خود به این مشکل، روش های غذادهی خود را تغییر داده و از روشهای محدود کننده یا کنترلی بیشتری استفاده میکند. در حالی که این روشها، نتیجه معکوس داشته و کودک را به سمت رفتارهای خوردن ناسالمتر به خصوص زمانی که عامل کنترل کننده دیگر وجود ندارد، سوق می دهد.
- استرس والدینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم، با میانجیگری روشهای غذادهی با شاخص توده بدنی کودک ارتباط دارد. والدین، به ویژه مادران، اضطراب قابل توجهی را در رابطه با غذادادن به کودک گزارش میدهند استرس والدینی میتواند به طور غیرمستقیم بر چاقی کودک از طریق پاسخ ناسالم والدینی به عوامل استرس زا تأثیر بگذارد. والدینی که دچار استرس هستند ممکن است درگیر روشهای ناسالم تغذیه مانند کنترل و فشار خوردن غذا و تهیه غذا به عنوان مثال وعده غذایی دور از خانه شوند.
- استرس عمومی مادر، میتواند بر افزایش وزن کودکان و نوجوانان تاثیر بگذارد. به نظر میرسد والدینی که استرس بیشتری را گزارش میکنند در معرض خطر استفاده از شیوههای اجباری و کنترلی مانند فشار برای غذاخوردن، محدودیت و نظارت هستند که کمتر به نشانههای گرسنگی و سیری کودکان پاسخ میدهند.
- براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذا دادن هیجانی، غذا دادن ابزاری، غذا دادن کنترلی و غذا دادن تشویقی به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند.
چندین مطالعه گزارش کردهاند که از میان والدین، وزن مادر با وزن کودکان بیشتر از وزن پدر مرتبط است
- نتایج به دست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی به صورت غیرمستقیم با میانجیگری روشهای غذادهی مادر از جمله غذادادن هیجانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی میکنند. یافته این این پژوهش نشان داد این روابط میتواند به عنوان مدل، چاقی کودکان را پیشبینی کند و به بینشهای مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر شود.
پینوشت
۱- مهشید تیرگر و همکاران، «مدلیابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روش های غذادهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزند پروری مادر با شاخص توده بدنی کودک»، نشریه علمی روانشناسی سلامت، سال یازدهم، شماره چهارم (پیاپی ۴۴)، زمستان ۱۴۰۱، صص ۵۱-۷۲
* رُخنمود یا فنوتیپ (به فرانسوی: phénotype)، ویژگیهای بارز یک جاندار مانند ویژگیهای زیستشیمی و کاراندامشناسی است. بسیاری از موجودات زنده به دلیل قرار گرفتن در شرایط مختلف زیست محیطی دارای فنوتیپهای متنوعی شدهاند.
** واریانس (به انگلیسی: Variance)، در نظریه احتمالات و آمار، نوعی سنجش پراکندگی است.