صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۷۷۸۱۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۵ - ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
بررسی تحولات و سیر تنش‌های اخیر بین ایران و اسرائیل تحلیلگران را به این نتیجه رسانده است که کنش و واکنش مستقیم ایران و اسرائیل در مقطع کنونی به پایان رسیده و تنش‌ها در حال کاهش است؛ اما هم‌اکنون بیشتر از همه اهمیت دارد این است که حمله گسترده ایران به اسرائیل و واکنش اسرائیل چه وضعیتی ایجاد کرده و چه نکاتی از آن قابل دریافت است؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سید حمزه صالحی/ سرویس سیاست خارجی ایران: مرور رخداد‌ها نشان می‌دهد که اسرائیل در سال‌های اخیر یک‌روند تهاجمی علیه ایران و منافع آن در پیش‌گرفته بود. بعد از جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳ که ضربه بسیار سنگینی به هیبت اطلاعاتی اسرائیل وارد آمد رفتار تهاجمی این رژیم علیه ایران و گروه‌های نزدیک به آن به اوج خود رسید و حملات متعددی علیه نیرو‌های مستشاری ایران در سوریه انجام شد. در این مدت به نظر می‌رسید ایران متناسب با شرایط پیچیده منطقه و اهداف بلندمدت خود سیاست «صبر استراتژیک» را در پیش‌گرفته است؛ اما وضعیت از مانی متفاوت شد که اسرائیل در روز ۱۳ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ با عبور از تمامی خطوط قرمز‌ها کنسولگری ایران در دمشق را هدف حمله موشکی قرار داد و ۷ نفر از نظامیان ایران ازجمله سردار زاهدی از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه قدس را که به‌صورت مستشاری در سوریه حضور داشتند ترور کرد.

ایران این حمله اسرائیل را عبور از همه خطوط قرمز توصیف کرد و با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک، آن را به‌نوعی حمله به خاک خود قلمداد کرد و به‌صورت علنی وعده داد که به این حمله پاسخ خواهد و یا به عبارت دقیق‌تر اسرائیل را تنبیه خواهد کرد. ایران در ابتدا با افزایش تعاملات دیپلماتیک به کشور‌های منطقه اطمینان خاطر داد که ایران علیه منافع آن‌ها اقدامی نخواهد کرد و سرانجام در ساعات پایانی ۲۵ فروردین و بامداد شب ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ طی عملیات «وعده صادق» با ده‌ها پهپاد و موشک اهدافی را در داخل اسرائیل مورد هدف قرار داد. اخبار این حمله به‌سرعت سراسر دنیا را فراگرفت و موردتوجه محافل رسمی و تحلیلی جهان قرار گرفت.

 گفته می‌شود حمله ایران به اسرائیل تاکنون بزرگ‌ترین حمله پهپادی تاریخ بوده است، حمله ایران ساعاتی به طول انجامید و اسرائیل نه‌تن‌ها تمام توان پدافندی خود را برای مهار آن به کار گرفت، بلکه آمریکا، انگلیس، فرانسه و چند کشور منطقه هم برای ردیابی و انهدام پهپاد‌ها و موشک‌ها به این رژیم کمک کردند. ایران در پیامی آشکار پایگاه هوایی که هواپیمای اسرائیلی از آن بلند شده بود و کنسولگری را هدف قرار داده بود را به‌طور خاص موردحمله قرار داد و اعلام کرد توانسته خسارت بزرگی به اسرائیل وارد کند؛ اما ارتش اسرائیل مدعی شد ایران حدود ۱۷۰ پهپاد، ۳۰ موشک کروز و ۱۲۰ موشک بالستیک شلیک کرده که پدافند این کشور توانسته است ۹۹ درصد آن‌ها را ره‌گیری و منهدم کند؛ البته چند روز بعد روزنامه اسرائیلی معاریو با رد ادعای ارتش این رژیم مدعی شد با بررسی‌هایی که انجام‌شده مشخص‌شده که اسرائیل ۸۴ درصد پهپاد‌ها و موشک‌ها را ره‌گیری کرده است. اگرچه قابل‌ذکر است که ایران چنین ادعا‌هایی را نادرست می‌داند و معتقد است درحالی‌که سلاح‌های پیشرفته خود استفاده نکرده توانسته با عبور از گنبد آهنین اهداف موردنظر را مورد اصابت قرار دهد.

بااین‌حال گذشته از اظهارات طرفین به نظر می‌رسید آنچه اهمیت داشت این بود که ایران توانسته بود اراده عملی خود را در پایبندی به خطور قرمز تعیین‌شده نشان دهد؛ واقعیت این است حمله ایران شگفتی بسیاری از ناظرین و تحلیلگرانی که تصور نمی‌کردند ایران مستقیم به اسرائیل حمله کند و یا حداقل تصور چنین حمله گسترده‌ای را نداشتند باعث شده است.

اگرچه از همان ساعات ابتدایی تلاش‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش و جلوگیری از واکنش اسرائیل انجام شد؛ اما این رژیم مدعی شد که با حمله ایران واکنش نشان خواهد داد تا اینکه در بامداد ۳۱ فرودین صدای انفجار در اطراف پایگاه هشتم شکاری اصفهان به گوش رسید و ادعا شد این حملات از جانب اسرائیل و در پاسخ به حمله ایران انجام‌شده است. ایران هم اعلام کرد که «شنیده شدن صدای نسبتاً شدید در شرق اصفهان، مربوط به شلیک پدافند هوایی اصفهان به یک شیء مشکوک بوده و هیچ خسارت و حادثه‌ای نداشته‌ایم.» درهرصورت بررسی تحولات و سیر تنش‌های اخیر بین ایران و اسرائیل تحلیلگران را به این نتیجه رسانده است که کنش و واکنش مستقیم ایران و اسرائیل در مقطع کنونی به پایان رسیده و تنش‌ها در حال کاهش است؛ اما هم‌اکنون بیشتر از همه اهمیت دارد این است که حمله گسترده ایران به اسرائیل و واکنش اسرائیل چه وضعیتی ایجاد کرده و چه نکاتی از آن قابل دریافت است؟ به نظر می‌رسد با توجه به آنچه رخ داد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

۱- به نظر می‌رسد ایران هنگام طرح‌ریزی حمله تلاش داشته است تا ضمن جلوگیری از ورود کشور به یک جنگ فراگیر منطقه‌ای، اراده و توانایی خود را در پایبندی به خطوط قرمز و حفاظت از منافع خود را به رخ بکشد تا با احیای توان بازدارندگی خود توازن منطقه‌ای را برقرار کند. با توجه به سطح و گستردگی حمله و نیز اطلاع‌رسانی به کشور‌های منطقه ۷۲ ساعت قبل از حمله می‌توان گفت ایران توانسته اهداف خود را محقق کند.

۲- حمله ایران محدودیت‌های این موضوع را آشکار کرد که توان بازدارندگی اسرائیل در مقابل ایران (بدون در نظر گرفتن توان هسته‌ای اسرائیل) چندان بالا نیست و اسرائیل بدون کمک آمریکا و غرب در مقابل حملات ایران بسیار آسیب‌پذیر است. این می‌تواند باعث تمرکز اسرائیل بر گسترش عملیات خرابکارانه برای ضربه زدن به ایران منجر شود، همان‌طور که حمله اخیر به اصفهان چنین چیزی را نشان می‌داد.

۳- این حمله همچنین این موضوع را برای ایران روشن کرد که در صورت هرگونه درگیری و جنگ بین ایران و اسرائیل دخالت علنی و عملی آمریکا و کشور‌های غربی و حتی برخی کشور‌های عربی منطقه به نفع اسرائیل حتمی است. اگرچه چنین موضوعی از قبل تا حدودی قابل حدس بوده؛ ولی این بار به‌صورت عملی و عینی روشن شد که ایران در صورت هرگونه تنش و درگیری با اسرائیل باید دخالت و حمایت همه‌جانبه آمریکا و متحدانش را از اسرائیل قطعی و مسلم فرض کند. تلاش‌ها و فشار آمریکا برای بازداشتن اسرائیل از پاسخ گسترده به ایران به‌روشنی گواه این است که واشنگتن آغاز جنگ فراگیر اسرائیل با ایران را به‌منزله ورود خودکار خود به جنگ فرض می‌کند.

۴- ایران با این حمله جدی توانست ضمن یک ارزیابی دقیق از توان پهپادی و موشکی خود تصویر دقیق‌تری از قدرت پدافندی اسرائیل به دست آورد؛ همان‌طور که اسرائیل هم متقابلاً از توان موشکی و ضعف پدافندی خود بیشتر از قبل آگاه شده است و این موضوع رقابت بازدارندگی دو کشور را وارد مرحله تازه‌ای خواهد کرد.

۵- به نظر می‌رسد این حمله زمینه مساعدی برای تقویت قدرت نرم ایران در بین مردم کشور‌های مسلمان به‌خصوص در بین جوامع عربی که از انفعال و حتی همراهی دولت‌های خود با جنایت‌های اسرائیل در غزه احساس تحقیر می‌کنند فراهم کرده است. در صورت استفاده مؤثر از این فرصت ایران می‌تواند آسیبی که در چند سال اخیر به تصویر ایران وارد آمده بود تا حد مناسبی‌ترمیم کند.

۶-، اما یکی از مهم‌ترین اثرات مثبت حمله ایران به اسرائیل پیام غیرمستقیم آن به سایر کشور‌های منطقه بود که در سال‌های گذشته با توجه به تحریم ایران و افزایش تهدید‌های امنیتی علیه کشور تحرکات ضد ایرانی خود را افزایش داده بودند. برای مثال در سال‌های اخیر تحرکات الحاق‌گرایانه جمهوری باکو علیه ایران با تحریک مستقیم سرویس جاسوسی اسرائیل شدت گرفته است، این کشور در گام اول باسیاست توسعه‌طلبانه در پی قطع مرز ایران با ارمنستان است تا در ابتدا ایران را دچار خفگی ژئوپلیتیک کند و سپس اهداف تجزیه‌طلبانه خود را دنبال کند. ایران هم بار‌ها به‌صراحت تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه و از بین رفتن مرز‌های بین‌المللی را خط قرمز خود اعلام کرده است؛ بنابراین حمله به اسرائیل پیام آشکاری بود که اراده عملی ایران در پایبندی به خطوط قرمز خود خدشه‌ناپذیر است و کشور‌ها باید خطوط قرمز تعیین‌شده ایران را جدی بگیرند.

درنهایت به نظر می‌رسد در پی رخداد‌هایی که در طی یک ماه گذشته رخ‌داده است هم‌اکنون فرصت بسیار خوبی شکل‌گرفته است که ایران بتواند از یک موضع مناسب وارد تعاملات و مذاکرات بین‌المللی برای استفاده از شرایط موجود در جهت تأمین منافع ملی شود، البته حراست و بهره‌گیری از چنین فرصتی باید به‌موقع و با مدیریت دقیق و هم‌زمان وضعیت داخلی و بین‌المللی همراه باشد؛ زیرا اتخاذ سیاست‌های داخلی ناسازگار با تحولات منطقه‌ای ممکن است امکان بهره‌گیری از چنین فرصتی را محدود کند.