صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۶۸۷۳۲
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۰ - ۱۶ اسفند ۱۴۰۲
عباس عبدی در یادداشتی نوشت: دعوت از معین برای بازگشت اقدامی نمایشی و عجیب است، شاید مثل انتخابات شده است، چون اگر راه برای بازگشت باز باشد، می‌توان بدون دعوت عمل کرد و هر کدام از آنان که می‌خواهند بازگردند و حتی نیازی به استقبال در فرودگاه ندارند، پس چرا آنان علی‌رغم علاقه به بازگشت و حتی اظهار حسرت‌انگیز این علاقه، از بازگشت پرهیز می‌کنند؟ بیایید خود را جای فرد دعوت شده بگذاریم. هنگامی که می‌بینند بزرگ‌ترین تشکل هنرمندان در چارچوب «خانه هنرمندان ایران» در دو سال گذشته تحت مضیقه و فشارهای شدید قرار گرفته و حتی برای درآمدهای اندک آنان نیز مانع ایجاد می‌کنند، در این صورت دعوت از خود را چگونه تحلیل خواهند کرد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «آزمونی برای طبقه متوسط» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها یکی از خبرهایی که سعی می‌کنند آن را برجسته نمایند، دعوت از آقای معین خواننده ایرانی مقیم ایالات‌متحده است. دعوتی که از سوی مقامات وزارت فرهنگ و ارشاد تکرار می‌شود. امیدواریم که وضعیت جامعه به گونه‌ای باشد که نیازمند دعوت از ایرانیان به ویژه هنرمندان و کارشناسان و پزشکان و مهندسان و صاحبان سرمایه برای بازگشت به کشور نباشد و هر کس که خواست بدون دعوت برگردد، چون که ایران خانه آنان است.  کسی را به خانه خود دعوت نمی‌کنند، همچنان‌که دعوت به شرکت در انتخابات نیز زاید بود، چون انتخابات بهترین مسیر برای تعیین سرنوشت مردم است و هر کس به صورت عادی پا در این مسیر خواهد گذاشت، مگر آنچه به نام انتخابات گفته می‌شود، فقط به صورت اسمی باشد و نه تنها سرنوشتی را تعیین نکند، بلکه سرنوشت ما را از دست خودمان خارج کند.
 
بگذریم! دعوت از ایشان برای بازگشت اقدامی نمایشی و عجیب است، شاید مثل انتخابات شده است، چون اگر راه برای بازگشت باز باشد، می‌توان بدون دعوت عمل کرد و هر کدام از آنان که می‌خواهند بازگردند و حتی نیازی به استقبال در فرودگاه ندارند، پس چرا آنان علی‌رغم علاقه به بازگشت و حتی اظهار حسرت‌انگیز این علاقه، از بازگشت پرهیز می‌کنند؟ بیایید خود را جای فرد دعوت شده بگذاریم. هنگامی که می‌بینند بزرگ‌ترین تشکل هنرمندان در چارچوب «خانه هنرمندان ایران» در دو سال گذشته تحت مضیقه و فشارهای شدید قرار گرفته و حتی برای درآمدهای اندک آنان نیز مانع ایجاد می‌کنند، در این صورت دعوت از خود را چگونه تحلیل خواهند کرد؟ روشن است که آن را صادقانه ارزیابی نمی‌کنند. هزاران هنرمندی که در انواع هنرهای تجسمی و موسیقی و... در چارچوب نهاد واحد و جامع در حال فعالیت هستند، به جای آنکه احترام ببینند و قدر دانسته شوند و بودجه مقرر آنان که از پرداختی به یک نهاد کوچک مورد حمایت حکومت هم کمتر است، تحت فشار قرار می‌گیرند، طبعا نسبت به چنین دعوت‌هایی دچار ابهام و تردید می‌شوند و آن را یا نمایشی صوری یا فریب تلقی خواهند کرد. متاسفانه پیش‌تر نیز سیاست مشابهی را با خانه اندیشمندان انجام داده‌اند. 
 
اکنون «خانه هنرمندان ایران» در وضعیت بغرنج و فشار مالی قرار گرفته است، به ظاهر راه‌های رسمی برای تامین این نیازها ره به جایی نبرده. برای پرداخت مبالغ بسیار اندک هم خواهان نشانه رفتن شخصیت حقیقی و حقوقی آنان هستند، بنابراین چاره‌ای دیگر باید اندیشید. این وضعیت برای همه نهادهای مدنی که قصد دارند مستقل باشند، به وجود آمده است. حکومتی که این نهادها را می‌زند، هنگام انتخابات که می‌رسد، دنبال کسب تاییدیه آنان برای مشارکت است. اگر قوه عاقله‌ای در آنان بود می‌دانستند که این نهادهای مدنی قدرتمند و مستقل در روزگاری به کمک حکومت‌ها می‌آیند که به ‌شدت به آن نیاز دارند و قرار نیست در شرایط عادی ابزار حکومت باشند.
 
اکنون که به هر دلیلی ساختار سیاسی علاقه‌ای به کمک‌های رسمی به این نهادها ندارد و بدتر اینکه مانع از دستیابی آنان به منابع مالی پایدار است، باید همه افراد، به ویژه کسانی که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد آستین همت را بالا بزنند و برای کمک به هم‌سرنوشتان خود وارد عرصه و میدان شوند. خانه هنرمندان ایران تصمیم گرفته است که برای خلاصی از این محدودیت‌ها برنامه‌ای را با عنوان «گلریزان هنر ایران» از فردا تا ۲۵ اسفند در محل خانه هنرمندان ایران برگزار نماید. این برنامه شامل فروش آثار هنری مجموعه‌ای از هنرمندان معاصر زنده و درگذشته است که جزو مفاخر هنری هستند. هنگامی که متوجه اندازه به غایت کوچک نیازهای مالی این مجموعه می‌شویم تا با تامین آن به حیات خود ادامه دهند، به اهمیت کوتاهی‌های خود پی می‌بریم. 
 
طبقه متوسط باید آینده‌نگری داشته باشد. توسعه کشور بدون تقویت این طبقه ممکن نیست. آنان که شمشیر خود را علیه این طبقه از رو بسته‌اند نیز زیان‌کننده این ستیزه‌جویی ناعادلانه و نابخردانه هستند، ولی خود این طبقه نیز نیازمند ارتقای آگاهی‌ها و همبستگی‌های خود برای حفظ و ارتقای جایگاه خویش است. این نمایشگاه بزرگ، الگوی موفقی خواهد بود. در واقع بسیاری از هنرمندان برجسته کشور پا به عرصه گذاشته‌اند و با از خود گذشتگی بخشی از درآمدهای خود را به خانه خویش اختصاص داده‌اند و اکنون نوبت متنعمان این طبقه است که گام بعدی را بردارند، با خرید این آثار، ضمن انجام وظیفه مسوولیت اجتماعی خویش، اقدام به سرمایه‌گذاری پربازده و مولد نیز بنمایند. این آزمون مهمی برای کسانی است که دل در گرو و سربلندی کشور و استقلال نهادهای مدنی دارند.