صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۶۴۸۲۸
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۱۱ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
گزارشی از انتخابات در ایران پسا انقلاب؛ بخش سوم
جناح چپ در سال ۷۵ در پی راضی‌کردن میرحسین موسوی برای نامزدی در انتخابات برآمد، اما موسوی در هفتم آبان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که در انتخابات نامزد نمی‌شود. دو ماه بعد یعنی در بیست‌وسوم دی‌ماه مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد که سید محمد خاتمی، وزیر ارشاد دولت هاشمی، نامزدشان است و در ۱۳ بهمن همان سال قطعی شد که خاتمی در انتخابات نامزد می‌شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

سرویس سیاسی «انتخاب» / مهرشاد ایمانی: در بخش قبلی از مجموعه «انتخابات در ایران پساانقلاب» تا تشکیل مجلس پنجم در سال ۷۴ را بررسی کردیم و از تغیر و تحولات رخ‌داده در طیف‌های بندی‌های سیاسی سخن گفتیم و حالا می‌رسیم به انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۷۶ و آغاز دولت اول اصلاحات.

*آغاز عصر اصلاحات
برای بازخوانی انتخابات سال ۷۶ و روی کار آمدن دولت اصلاحات باید زمینه‌هایی بررسی شود. از منظر اجتماعی شاهد تحول نسلی بودیم؛ به این معنی که جنگ تمام شده بود، گفتمان ایدئولوژیک راست و چپ‌ها دیگر به شکل سابق در جامعه مورد اقبال قرار نداشت و نسلی جوان تازه‌ای بدنه اصلی جامعه را تشکیل می‌دادند که مطالباتی متفاوت از شعار‌های پیشین طلب می‌کردند. جناح چپ در سال ۷۵ در پی راضی‌کردن میرحسین موسوی برای نامزدی در انتخابات برآمد، اما موسوی در هفتم آبان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که در انتخابات نامزد نمی‌شود. دو ماه بعد یعنی در بیست‌وسوم دی‌ماه مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد که سید محمد خاتمی، وزیر ارشاد دولت هاشمی، نامزدشان است و در ۱۳ بهمن همان سال قطعی شد که خاتمی در انتخابات نامزد می‌شود.

در آن سو جناح راست نامزد قطعی خود را علی‌اکبر ناطق نوری که هم‌زمان رئیس مجلس بود، معرفی کرده بود. ناطق، نماد کامل جناح راست محسوب می‌شود و در بدنه اصلی حاکمیت رأی قابل توجهی داشت تا حدی که خود چپ‌ها هم تصور می‌کردند ناطق پیروز انتخابات خواهد شد.

خاتمی با سخنانی متفاوت از جمله برقراری ارتباط با دنیا و حتی ارتباط با آمریکا به سه شرط «عزت»، «مصلحت» و «حکمت» و البته تأکید او بر آزادی‌های سیاسی-اجتماعی توانست اقشار زیادی از روشنفکران و دانشگاهیان را همراه خود کند.

در آن انتخابات در نهایت سید محمد خاتمی، علی‌اکبر ناطق نوری، محمد ری‌شهری و سید رضا زواره‌ای تأییدصلاحیت شدند و البته افراد سرشناسی مانند ابراهیم یزدی، حبیب‌الله پیمان، عزت‌الله سحابی و اعظم طالقانی ردصلاحیت شدند. در انتخابات سال ۷۶ تقریبا یک شگفتی رقم خورد؛ خاتمی با ۲۰ میلیون و ۷۸ هزار و ۱۷۸ رأی برنده قطعی انتخابات شد.

*نخستین شورا؛ از حجاریان و نوری تا اصغرزاده و وسمقی
هفتم اسفند ۷۷ بود. جناح چپ که دیگر نام اصلاح‌طلبان را به خود گرفته بودند دست بالا را در قدرت سیاسی داشتند. قانون شورا‌ها که سال‌ها بود اجرا نشده بود باید اجرایی می‌شد و گام نخست آن تشکیل شورا‌ها بود. انتخابات شورا‌ها در سراسر کشور برگزار شد، اما قدرتی که شورا‌ها به جبهه اصلاحات داد، ماحصل پیروزی قاطع آن‌ها در شورای شهر تهران بود. در تهران اصلاح‌طلبان و کارگزاران به پیروزی حداکثری رسیدند و افرادی که بعد‌ها دیگر چندان نتوانستند در عرصه سیاست رسمی حضور داشته باشند در آن شورا انتخاب شدند؛ افرادی مانند عبدالله نوری، سعید حجاریان، جمیله کدیو، فاطمه جلایی‌پور، ابراهیم اصغرزاده، محمد عطریانفر، احمد حکیمی‌پور، صدیقه وسمقی و...

*مجلس ششم و اوج اقتدار اصلاح‌طلبان
اصلاح‌طلبان توانستند بعد از فتح کرسی دولت، اکثریت قریب به اتفاق کرسی‌های مجلس را هم فتح کنند تا ایده حجاریان در این ۲۹ بهمن سال ۷۸ و با انتخاات مجلس ششم جامه عمل بپوشد.

در جریان انتخابات مجلس ششم چند حزب نقش‌آفرینان اصلی بودند که حزب مشارکت در رأس آن‌ها قرار داشت؛ حزبی به ریاست محمدرضا خاتمی، برادر رئیس‌جمهور و حامی رسمی دولت. حزب کارگزاران هم متشکل‌تر شده بود و همچنان با اصلاح‌طلبان هم‌پیمان بود. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم سال‌ها در انزوا به سر می‌برد حالا خود را تقویت کرده بود و به میدان آمده بود. اکبر هاشمی رفسنجانی هم حتی از حزب کارگزاران نامزد انتخابات شده بود. آن سوی میدان جامعه روحانیت میداندار انتخابات بود با نفراتی مانند حسن روحانی.

پیروزی قاطع اصلاح‌طلبان در تهران باعث شد که شورای نگهبان مدعی تخلف وسیع از در برگزاری انتخابات شد که وزارت کشور دولت خاتمی زیر بار پذیرش این ادعا نمی‌رفت. در نهایت با دستور رهبری مقرر شد صندوق‌هایی که مخدوش‌بودن آن‌ها به تأیید شورای نگهبان رسیده است، بازشماری شود. همین هم شد و در پی‌اش حدادعادل و محتشمی‌پور به مجلس آمدند.

مهدی کروبی در هر چهارسال مجلس بر کرسی ریاست تکیه زد و مشارکتی‌ها اداره هیئت‌رئیسه را در اختیار گرفتند و محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی نائب‌رئیسان مجلس شدند.

در جریان مجلس ششم اتفاقات مهمی در کشور و جهان رخ داد؛ از توقیف گسترده مطبوعات در کشور تا آغاز پرونده هسته‌ای ایران در سال ۸۱ و واقعه یازده سپتامبر. در خود مجلس هم اتفاقات پرحاشیه‌ای رخ داد. یکی از مهم‌ترین‌هایش لوایح دوقلوی دولت بود. بررسی قانون مطبوعات هم یکی دیگر موضوعات حاشیه‌ساز بود.

*و حالا آمده‌ام با تکیه بر همان عهد پیشین
حوادث و اتفاق در دولت اول خاتمی کم رخ نداد؛ از اعتراضات دانشجویی به توقیف روزنامه سلام و در پی‌اش حمله به کوی دانشگاه گرفته تا قتل‌های زنجیره‌ای، استعفای دری نجف‌آبادی، وزیر اطلاعات وقت در پی قتل‌های زنجیره‌ای، طرح استیضاح و سپس استعفای عطالله مهاجرانی، استیضاح عبدالله نوری، ترور سعید حجاریان و... همه این‌ها دولت خاتمی را به شدت تحت فشار قرار داده بود. طیفی از اصلاح‌طلبان حتی طرح عبور از خاتمی را مطرح می‌کردند و بخش‌هایی از سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان هم می‌گفتند خاتمی در همه این حوادث و اتفاقات محافظه‌کارانه رفتار کرده است. طیف راست اصلاحات هم از این سمت می‌گفتند که خاتمی نباید نامزد شود؛ چنانکه غلامحسین کرباسچی ادامه دولت خاتمی را به ضرر انقلاب دانسته بود. اما در میان همه این فشار‌های سیاسی، همه می‌دانستند که مردم هنوز خاتمی را دوست دارند.

خاتمی بار دیگر نامزد انتخابات شد و در وزارت کشور لحظه ثبت نام مقابل خبرنگاران با بغض گفت: «و حالا آمده‌ام با تکیه بر همان عزم پیشین». در آن انتخابات احمد توکلی، علی شمخانی، عبدالله جاسبی، سید محمود کاشانی و حسن غفوری‌فرد نامزد شدند که هیچ‌یک حتی از نظر رقابت نزدیک به خاتمی هم نبودند.

*کنار زدن اصلاح‌طلبان، بازگشت اصولگرایان
گرچه خود مجلس هفتم نه کار خاصی کرد و نه حاشیه خاصی داشت، اما حتما برگزاری انتخابات آن پر حاشیه‌ترین انتخابات در طول تاریخ بعد از انقلاب بود. اواخر سال ۸۲ بود و بسیاری از نمایندگان مجلس در انتخابات مجلس هفتم نامزد شدند، اما در کمال ناباوری بیش از ۸۰ نفر آن‌ها ردصلاحیت شدند؛ اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت -هرچند بعد از سال‌ها و در جریان انتخابات مجلس مجلس یازدهم رکورد تازه‌ای خلق شد و تعداد بیشتری از نمایندگان ردصلاحیت شدند- باری؛ بعد از چنین ردصلاحیت گسترده‌ای حدود ۱۴۰ نفر از نمایندگان دست به اعتراض زدند و گروهی از آن‌ها از ۲۱ دی تا ۱۷ بهمن همان سال در راهرو‌های مجلس دست به تحصن زدند. گروهی از نمایندگان تحصن‌کننده هم از سِمت نمایندگی خود به طور دسته‌جمعی استعفا دادند.

جناح راست واکنش تندی به تحصن نمایندگان نشان داد؛ چنانکه مصباح یزدی آن را «حادثه شوم در خانه ملت» تلقی کرد. در این انتخابات، اما اصولگرایان دست بالا را داشتند و و ائتلاف آبادگران که یک سال قبلش و در جریان انتخابات شورا‌های دوم شکل گرفته بود، توانست در انتخابات مجلس هفتم هر ۳۰ کرسی تهران را به دست آورد. حداد عادل چهارسال بر کرسی ریاست این مجلس نشست و مجلس هفتم به آغاز دور تازه‌ای از قدرت اصولگرایان در کشور تبدیل شد. در همین دوره مجلس بود که ساختمان مجلس هم از ساختمان قدیم به میدان بهارستان منتقل شد.