پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۴۸: امروز ملاقات های جالب داشتم. اول صبح وینستون چرچیل، نوه وینستون چرچیل بزرگ، پیش من آمد. او فعلاً خبرنگار روزنامه تایمز است. مدتی در نیجریه بود و گزارشات اوست که افکار عمومی انگلیس را بر علیه جنگ داخلی نیجریه برانگیخته است. چون انگلیس به دولت فدرال مرکزی اسلحه می فروشد که علیه بیافرا به کار می برد. به او گفتم که با پدربزرگش دوست بودم...
بعد ( آرماند همر) Armand Hammer رئیس شرکت نفت اکسیدنتال که در لیبی کارمی کار می کند و عجیب ظرف دو سه سال پیش رفته است، پیش من آمد و بعد به حضور شاهنشاه شرفیاب شد. این شخص حرفهای مهمی می زد از جمله این که شما هر چه نفت به قیمت تمام شده از کنسرسیوم بگیرید، من برای شما می فروشم. اگر هم خواستید نصف در کار آنها شریک بشوید، یا نصف منطقه امتیاز را بگیرید، من برای شما عمل می کنم، هیچ نگران نباشید. پیرمرد خیلی زنده دلی بود و حرف های او دل مرا که زنده کرد، زیرا دهم ماه مه که اعضای کنسرسیوم به ایران می آیند تا تصمیم قاطع راجع به اختلافات نفت بگیریم، حرف های او مثل شمشیر برنده در دست ما خواهد بود. ماشاء الله بخت شاهنشاه بلند است وضع عراق که به آن صورت حل شده، و عراقی ها جا زدند. انشاء الله وضع نفت هم به فتح و فیروزی ایران تمام می شود.
بعد از ظهر شرفیاب شدم. دو ساعت طول کشید، زیرا شاهنشاه خاطرات کسی که درباره پدرشان اعلیحضرت فقید، مطالب جالبی نوشته بود می خواندند. خیلی لذت بردند. رضاشاه كبير، واقعاً كبير است، اسم بی مسما نیست.
درباره پیشنهادات همین دکتر همر رئیس اکسیدنتال، مدتی صحبت کردیم و نقشه کشیدیم. باز هم شاه نسبت به زاهدی، وزیر خارجه، اظهار بی مرحمتی کرد. مایه تعجب من شد، هنوز نمی دانم چه پیش آمده است. سر شام بودم مطلبی نبود. شاهنشاه بعد از شام راجع به دفاع هوایی قریب یک ساعت با ارتشبد خاتمی فرمانده نیروی هوایی، که دامادشان نیز هست، مذاکره فرمودند.