جام جم: در روزهای اخیر تخلفات آشکار درگاههای پخش آثار ویدئویی با عرضه سریالهای بدون مجوز بالا گرفت. موضوعی که باعث شد بررسی دیگر تخلفات این عرصه مورد توجه قرار گیرد. در این میان« ساترا» نهاد نظارتی بر این فضا، فرصتی را برای متخلفان ایجاد کرد تا در اصلاح عملکرد خود اقدام عاجل کنند.
این اقدام از جمله زمینه پخش سریال «شهرک کلیله و دمنه» ساخته مرضیه برومند که پیشتر بدون مجوز پخش شده بود را فراهم کرد تا در ساختاری قانونمند و تحت نظارت این سازمان به پخش خود ادامه دهد. گفتوگوی سعید مقیسه رئیس «ساترا» هویت، ماموریت، عملکرد، مسوولیتها، اختیارات، ضرورتها، انتظارات و موانع موجود در مسیر فعالیت سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفته است. این گفتوگو پیش روی شماست.
* زمانی که ساترا پایهگذاری شد تا همین چند وقت پیش، شاید تعداد زیادی از مردم درباره جایگاه و شیوه عملکرد سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی اطلاعات درستی نداشتند. پس ابتدای بحث را با پرسش درباره شرح وظایف این سازمان شروع میکنیم که این روزها بیش از گذشته نامش در اخبار رسانه شنیده میشود.سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی که به صورت مخفف ساترا نامیده میشود، برای تنظیمگری و نظارت بر رسانههای تولیدکننده محتوا در فضای مجازی تشکیل شد که این رسالت از اسم سازمان هم مشخص است. تعداد زیادی از تولیدکنندگان محتوا هماکنون از سازمان مجوز دارند. تعدادی هم منتظر هستند که به زودی مجوزهای لازم برای فعالیتشان صادر شود. ساترا چه نوع مجوزهایی را صادر میکند؟
سه نوع مجوز در فرآیند تنظیمگری رسانهها صادر میشود؛ یکی مجوز ایجاد پلتفرم ( سکوی انتشار محتوا ) است. رسانهها با داشتن شرایط اولیه حق دارند در فضای مجازی با رویکرد فراگیر، تولید و انتشار محتوا داشته باشند. لذا یکی از مجوزهای لازمه فعالیتشان، مجوز تاسیس پلتفرم است که مدتی به صورت آزمایشی و بعد از آن به صورت دائمی داده میشود.
برای گرفتن این مجوز به درگاه ملی مشترک برای همه مجوزهای کشور میتوانند مراجعه کنند. لینکش در سایت ساترا هم وجود دارد. مجوز دومی که لازم است برای محتوای تولیدی گرفته شود، مجوز تولید است که در این خصوص یک شورا در صداوسیما به نام شورای الماس وجود دارد.
کسانی که میخواهند اقدام به تولید محتوای حرفهای در فضای مجازی کنند، طرح اولیه و سپس فیلمنامه را ارائه میکنند. آنجا کارگردانها، خبرگان فرهنگی و کارشناسان متبحر و باسابقهای حضور دارند که بررسی میکنند و نکاتی که بعدا در تولید ممکن است گروه را دچار مشکل کند یا بعدا هنگام انتشار اشکالاتی را به وجود بیاورد، در مرحله فیلمنامه تذکر میدهند.
سومین مجوز، پروانه انتشار است. این مجوز برای سریالها، برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که قرار است از رسانههای صوت و تصویر فراگیر پخش شود توسط ساترا صادر میشود. فرآیندش هم به این ترتیب است که بعد از گرفتن مجوز تولید، اثر نهایی به ساترا ارائه، بازبینی و ملاحظات محتوایی اعلام میشود. احیانا اگر مشکلی وجود داشته باشد، برطرف و پروانه انتشار برایش صادر میشود. این مجوزهایی است که فعلا ساترا صادر میکند.
بخش تولید قاعدتا روند قابل مدیریت دارد. پرسش درباره آثاری است که میخواهند مجوز پخش بگیرند. در حوزه نظارت، کارشناسانی دارید که علاوه بر تسلط بر وجوه ظاهری و نظارت، به حوزه فرهنگ و تاریخ تسلط داشته باشند تا مباحث حساسیتبرانگیز و ضد نظام فرهنگی کشور را در حوزه فرامتنی هم تشخیص دهند؟
قبلا این گونه بود که ممیزی ساترا به شرکتهای برونسازمانی سپرده شده بود. از ابتدای سال جاری توسط ارزیابهای سازمان صداوسیما بررسی میشود. لذا درجه بالاتری از اعتبار و کارشناسی را شاهد خواهیم بود. مثلا برای تولیدات تاریخی لازم است کارشناس متخصص تاریخ هم اعلام نظر کند یا در مورد موضوعات پزشکی هم به همین صورت.
یعنی قرار است تغییراتی از نظر ظاهری و محتوا در آثار شاهد باشیم؟ چون تا امروز تفاوتهایی میان آثار پخششده از تلویزیون و آثاری که در دیگر پلتفرمها پخش میشود، وجود دارد.
ملاحظات محتوایی دارای یک طیف است. همان طور که در سازمان صداوسیما، شبکه قرآن را داریم که بایستههای متفاوتی نسبت به دیگر شبکهها دارد و شبکه نسیم، نمایش و دیگر شبکهها را داریم که به دلایل اقتضای محتوای شبکه و مخاطبانشان ممکن است نوع الزامات تولید در آنها متفاوت باشد.
کلا انتشار محتوا و فرامتن دریافت شده توسط مخاطب به شرایط زمان، پلتفرم یا درگاه اینترنتی انتشار اثر، محیط و رویدادهای همزمان با پخش بستگی دارد.طرف قرارداد یا متعلق به سازمان هم امکان دارد در صداوسیما به خاطر اینکه مخاطب عام دارد و رده سنی در آن دشوارتر از پلتفرمها است، با یکسری موضوعات، مخصوصا موضوعات مرتبط با خشونت و جلوههایی از این جنس که دارای رده سنی هستند، سختگیرانهتر رفتار شود و در بیرون صداوسیما در پلتفرمهایی که امکان کنترل والدین بر آنها وجود دارد، آسانتر گرفته شود. به طور کلی ممیزی، فهم اجتماعی - رسانهای لازم دارد که این مهارت در ارزیابهای سازمان بیشتر نهادینه شده است. الان به جای اینکه پلتفرمها هزینه بپردازند تا توسط شرکتهای بیرونی کار ممیزیشان انجام شود، به صورت رایگان توسط ارزیابهای سازمان صداوسیما انجام میشود.
پس شرکتهای واسط حذف شدند؟
بله. تسلط ارزیابهای سازمان بیشتر است و به اقتضای نوع آثار ممکن است ملاحظات متفاوتی داشته باشد.
تاثیرگذاری نوع فعالیت پلتفرم در نوع صدور مجوز دقیقا به چه صورت است؟
سه نوع پلتفرم یا سکوی انتشار محتوا داریم. یکسری رسانهها متعلق به سازمان صداوسیما هستند. مثل تلوبیون، سپهر، ایرانصدا و امثالهم که صددرصد مالکیت و مدیریتشان برای رسانه ملی است. اینها واحد سازمانی محسوب میشوند.
سازمان در شبکههای خودش محتواهایی را منتشر میکند. این پلتفرمها، هم بازنشر تولیدات سازمان را دارند و هم تولیدات اختصاصی خودشان را. نوع دوم سکوهای انتشار محتوا که ما به آنها «آیپیتیوی»های طرف قرارداد میگوییم، فعلا پنج تا هستند؛ لنز، تیوا، آیو، فام و تیوینت. این پنج تا با سازمان قرارداد دارند.
مبتنی بر آن قرارداد، ضمانتهایی نزد سازمان در زمینه فنی و حقوقی وجود دارد. به اینها اختیارات بیشتری داده شده است؛ ازجمله اینکه محتوای سازمان را میتوانند بازپخش کنند و پخش زنده و شبکه خطی داشته باشند.
مجموعه فضای مجازی سازمان بیش از ۳۰ شبکه توسط این دو بخش دارد. به غیر از شبکههای برودکست که از این پلتفرمها پخش میشوند. نوع سوم پلتفرمها یا سکوهای انتشار محتوا، به «ویاودی»ها مشهور هستند که تعدادشان فعلا بیش از ۳۰۰ رسانه است.
محتوای بعضی، توسط عوامل رسانه بارگزاری شده و توسط کاربران به اشتراک گذاشته میشود که به آنها رسانههای کاربرمحور اطلاق میشود. اینها مجوز پخش زنده و شبکه خطی ندارند. به ازای هرکدام از این مدلهای مختلف سکوهای انتشار محتوا، نوع ارزیابی، حمایت و ممیزی تغییر میکند. حتی در هرکدام از این بخشها به اقتضای نظام رتبهبندی که بینشان برقرار است، حمایتهایی که سازمان برایشان در نظر میگیرد، تغییر میکند.
چه حمایتهایی را شامل میشود؟
حدود ۴۰،۵۰ نوع حمایت لیست کردیم که به مرور باید شرایطش را فراهم کنیم. همه آنها آماده ارائه نیست، اما تعدادی عرضه شده و تعدادی دیگر در حال فراهمشدن شرایط است. مثلا اینکه ممیزی رسانههای قبلا پولی بود و باید vodها هزینه مربوطه را میپرداختند. الان رایگان شده است و پرداخت هزینه توسط سازمان انجام میشود. حمایت دیگری که ایجاد شده در مورد محتوای سازمانی است. مثلا در ابتدای امسال، ۹۸ قسمت فیلم و سریال در اختیار متقاضیان «ویاودی»ها قرار دادیم که تعدادی از آنها را پخش کردند. تا آخر خرداد هم وقت داشتند پخش کنند. بستههای حمایتی دیگری هم در راه است.
این موارد هم رایگان است؟
بله. حتی بعضی آثار تولید صداوسیما نبوده و حقوق انتشار در فضای مجازی را از تولیدکنندگان مربوطه خریدیم و به صورت رایگان برای انتشار در اختیار پلتفرمها قرار دادیم. حتی الزام نکردیم آنها هم باید به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهند و میتوانند در این زمینه با همدیگر رقابت کنند.
حمایت دیگر این است که به پلتفرمها اجازه داده شده به اقتضای مناسبت یا درخواستشان، و مبتنی بر نظام رتبهبندی آیفریم شبکههای صداوسیما را پخش کنند تا سبد محصولشان کامل شود. مثلا یک «ویاودی» که محتوای قرآنی دارد، میتواند شبکه قرآن را هم به صورت زنده پخش کند. اصطلاحا به آن «آیفریم» یا قاب اختصاصی میدهیم. پلتفرمی که موضوعش ورزشی است میتواند شبکههای ورزشی صداوسیما را پخش کند. آن که موضوعش نمایش است میتواند شبکههای مربوط به این محتوا را پخش کند. امکان ویژهای است. به خصوص در پخش زنده فوتبال که مخاطبان زیادی دارد و همزمان از شبکههای صداوسیما هم پخش میشود.
این امکانی است که تا الان مقدور نبوده. البته هنوز هم اگر پلتفرمی متخلف باشد و از ضوابط صداوسیما تبعیت نکند، ممکن است از حمایتها محروم شود. ولی به هر میزان که عملکرد خوبی داشته باشند، حمایت بیشتری دریافت میکنند.
اشارهای به بحث زمان در اجازه پخش آثار داشتید. یعنی به اثری در دامنه زمانی مشخص اجازه پخش میدهید و ممکن است همین اثر اگر قبلا مراجعه میکرد همان مجوز را نگیرد. این فرآیند به چه شکل اتفاق میافتد؟
البته این اتفاق رایج نبوده ولی ممکن است.
مجوزهایی که الان داده میشود، عام یا مشمول زمان است؟
به طور کلی مجوزها عام است و استثنا اعلام میشود. ممکن است همزمانی یک اتفاق بیرونی در جامعه با یک محتوا، چالشی را در جامعه ایجاد کند. لذا گفته میشود این محتوا الان قابل پخش نیست و صبر کنید وقت دیگری پخشش کنید.
نکته دیگری که بیان کردید درباره حضور کارشناس یا ناظر تاریخی برای نظارت بر آثاری مرتبط با این فضا بود؛ اما دنیا به سمتی رفته که بهترین راهبردهای فرهنگی – سیاسیاش را در آثاری برای مخاطب عام مستتر میکند. یعنی در لایههای زیرین یک کار اکشن، پیامهای سیاسی میدهد. با وجود گستره وسیعی از آثار و مراجعهکنندگان به شما، آیا تعداد مورد نیاز ناظران باکفایت در این خصوص تامین شده است؟
ناظران و تحلیلگران محتوای صداوسیما جزو متبحرترین کارشناسان کشور هستند. ساترا هم از حضور همین افراد استفاده میکند. ناظران ما اکثرا همان ارزیابهای صداوسیما هستند.
اشاره داشتید برخی تفاوتهایی که در آثار صداوسیما با پلتفرمهای زیر نظر ساترا میبینیم، به دلیل اقتضای مخاطب گسترده صداوسیما یا مواردی از این دست است. ولی به جز محتوا، در پوشش بازیگران و مجریان هم در این رسانهها تفاوت دیده میشود. چرا؟
ما قائل به آثاری که بدون مجوز از ساترا پخش شدند، نیستیم. حدود ارزیابیها لزوما با رده سنی درست نمیشود که بگوییم همه چیز وقتی وارد پلتفرم شود، قابل پخش است. شاید شرایط فرهنگی برخی کشورها به شکلی باشد که بسیاری از موضوعات، فقط با ردهبندی سنی قابل پخش باشد. ولی شرایط فرهنگی ما این گونه نیست. برخی موضوعات اصولا و با هر ردهبندی سنی غیرقابل پخش است.
برای روشنترشدن موضوع مصداق بیان کنید.
مثلا مشروبخواری و ترویج آن اشکال دارد؛ چه در شبکههای صداوسیما، چه در «آیپیتیوی»های صداوسیما، چه در «آیپیتیوی»های طرف قرارداد و چه در «ویاودیها» و.... با تغییر پلتفرم امکان نمایش ندارد. موضوع کلا اشکال دارد. خط اصلی ممیزی ما برای VODها و فضای مجازی فراگیر، رویه شبکههای سراسری سیماست. آنچه عموما در شبکهها دیده میشود، میتواند به فضای مجازی تعمیم پیدا کند. پس خطوط قرمز به ویژه خطوط اخلاقی و دینی و فرهنگی در فضای مجازی از خطوط قرمز در شبکههای صداوسیما بازتر نیست. اگر چه در صداوسیما هم شبکههای مختلف به اقتضای جامعه هدف و مخاطب تعیین شده میتواند ارزیابیهای متفاوتی داشته باشد. اما بالاخره یک چارچوب کلی بر آن حاکم است.
به کیفیت نظارت اشاره کردیم، اما باید در مورد کمیت آن هم صحبت شود. بعضی پلتفرمها ادعا میکنند دلیل پخش بدون مجوز برخی آثار تاخیر در پاسخگویی است. مثلا میگویند هفت ماه است از سوی ساترا جوابی دریافت نکردهاند. آیا این ادعا واقعیت دارد؟ اگر دارد، برای تسریع روند چه کردهاید؟
باور نداریم پلتفرمی محتوایش را برای بازبینی ارائه داده و چندین ماه در نوبت مانده باشد. لااقل در دوره اخیر نداشتیم. شاید آنچه شما شنیدهاید مربوط به مجوز تولید است. مجوز تولید اصولا زمانبرتر است. چون بحث فیلمنامه است و آدمهای حرفهای باید مدتها وقت بگذارند تا بفهمند نتیجه این فیلمنامه چه اثری خواهد داشت. این یک فرآیند مدتدار، گران و تخصصی است. زمانبربودن آن هم نزد اهل فن قابل قبول است.