** روابط ایران و عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟ تلقی تان از نقش الکاظمی نخست وزیر این کشور برای بهبود روابط تهران و ریاض چیست؟
در ابتدا باید بگویم که روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق خارج از تحولات داخلی این کشور قابل ارزیابی است چرا که در رابطه با حضور الکاظمی در پست نخست وزیری و انتخاب او توسط پارلمان عراق کشمکشها و نارضایتیهایی درعراق از سوی برخی از مردم، گروه های مقاومت، شیعیان، سنی ها و حتی اکراد وجود دارد. آنها معترض سیاست های اقتصادی، امنیتی، منطقه ای و بین المللی آقای الکاظمی هستند. اما در رابطه با روابط دو کشور موفقیت هایی در کارنامه آقای الکاظمی وجود دارد. مخصوصا در رابطه با بازپرداخت بخشی از بدهایهای دولت عراق به ایران. او توانست مجوز ویژه ای از خزانه داری آمریکا دریافت کند و براساس آن ۹ قلم از کالای اساسی مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران را از طریق استفاده از طلب های کشورمان در بانک تجارت عراق تامین کند. مجموع طلب های ایران از عراق در حدود ۶ میلیارد دلار است-. کالاهایی مانند گندم، جو، روغن، سویا و دیگر کالاهای اساسی و حتی واکسن کرونا در ازای مطالبات جمهوری اسلامی ایران از عراق، وارد کشور شد. او با همین سیستم بیش از ۲ میلیارد دلار از طلبهای ایران به کشورهای دیگر را هم از محل همان دارایی کشورمان در بانک های عراق پرداخت کرده است. این امر نشان دهنده جدیت آقای کاظمی در گسترش روابط با ایران است. علاوه براین در حوزه دیپلماسی و بهبود روابط ایران با کشورهای منطقه نیز تلاشهایی انجام می دهد تا هم میان عراق و کشورهای همسایه وهم این کشورها با جمهوری اسلامی ایران یک حسن روابطی ایجاد شود که شما به موضوع عربستان سعودی در سووال تان اشاره کردید. بنابراین می توانیم بگویم نخست وزیر عراق هم در رابطه با بازپرداخت طلب های جمهوری اسلامی ایران اقدامات ارزنده ای را انجام داده و نماینده ویژه ای را در این موضوعات تعییین کرده است ( یکی از مشاورین ویژه نخست وزیر عراق به نام آقای دکتر رشید ماموری، مامور رسیدگی به موضوع بازپرداخت طلب های ایران شده است.) و هم بخشی از طلب های برخی از کشورهای منطقه از ایران را، با دریافت مجوزهای موردنیاز از آمریکا وصول کرده است و این گام مهمی در راستای تحکیم روابط دو کشور است. برداشته شدن روادید ورود به عراق و ایران در مرزهای هوایی دو کشور اقدام ارزنده دیگری بود که که در زمان حضور آقای رئیسی در سمت رئیس دستگاه قضا و توافق او با آقای کاظمی صورت گرفت. این موضوع در کنار انتقال محکومین ایرانی زندان های عراق به کشورمان و انتقال محکومین عراقی زندانی در ایران به کشورشان، امر شایان توجه دیگری بود که در همان سفر رئیس وقت دستگاه قضای ایران به عراق مورد توافق قرار گرفت. تنظیم نقاط مرزی ایران و عراق و اجرای پروژه راه آهن شلمچه به بصره که در سفر رستم قاسمی وزیر راه و ترابری کشورمان به عراق و دیدار با آقای کاظمی و مسوولین ذی ربط این کشور صورت گرفت از جمله موارد شایان توجه در بهبود روابط تجاری ایران و عراق است. در رابطه با مبادلات تجاری مرزی دو کشور نیز چه از طریق مرز سلیمانیه و چه چزابه و شلمچه بسیاری از کالاها به صورت روان به عراق منتقل می شود و اخیرا هم با باز شدن مرز شلمچه به سمت بصره مبادلات تجاری، مواد غذایی و مصالح ساختمانی به شکل خوبی در حال ارسال است؛ مبادلات سالیانه دو کشور در حال حاضر بالغ بر ۹ میلیارد دلار است و بنا بر برنامه ریزی های صورت گرفته قرار است که حجم آن به 20 میلیارد دلار برسد که فکر میکنم با سرعت فعلی بتوانیم به آن دست پیدا کنیم. علاوه براین ما در رابطه با قرادادهای نفتی و بهره برداری از میادین مشترک و موضوعات اینچنینی هم همکاری های در خور توجهی با طرف عراقی داریم.
** به تلاشهای آقای کاظمی در رابطه با کاهش تنشهای منطقه ای اشاره کردید و البته ما طی ماه های اخیر شاهد میانجیگری ایشان در رابطه با ازسرگیری روابط ایران و عربستان هم هستیم. آیا اتفاق نظری میان خاندان سعودی برای بهبود رابطه با ایران وجود دارد؟
متاسفانه زمانی که ملک سلمان پادشاه عربستان و ولیعهد او محمد بن سلمان به قدرت رسیدند در هیات حاکمه عربستان یک حالت خصمانهای در رابطه با ادامه رابطه با ایران ایجاد شد. پادشاه عربستان با این تصور که باید علیه نفوذ گسترده ایران در منطقه کاری انجام دهد وارد عمل شد مخصوصا در عراق، یمن، لبنان و البته سوریه و حتی در بحث فلسطین مقامات سعودی از روابط گسترده جمهوری اسلامی ایران با مردم، دولت ها و مسوولان منطقه ای ناراضی بودند و آن را برخلاف سلطه منطقه ای ریاض و عملکرد پایگاه های منطقه ای عربستان تلقی می کردند. آنها مدعی بودند این امر مزاحمتی و دخالت در امور داخلی کشورهای عربی است. ملک سلمان تنها چندماه پس از به قدرت رسیدن ایران را تهدید کرد و گفت سعی خواهم کرد درگیری را از منطقه به داخل تهران هدایت کند و به بحث امام زمان (ع) هم اشاره کرد و گفت اینها اعتقاد به امام زمان دارند و معتقدند او از حجاز و مکه و مدینه ظاهر می شود و این دخالت در امور داخلی ما است. لذا سیاست های بسیار خصمانه ای را علیه ایران اعمال کردند. از جمله اینکه حملات بیرحمانه ای را علیه ملت یمن آغاز کردند. هفت سال پیش این جنگ شروع شد و براساس برآورد خودشان باید در عرض دو تا سه هفته کار صنعا تمام می شود اما میبینیم هنوز که هنوز است این جنگ برقرار است. ما در رابطه با تمامی این موارد و البته راهکارهای بازگشایی کنسولگری و سفارت خانه های دو کشور به منظور صدور روادید ایرانیان برای حضور در مراسم حج و همچنین حل و فصل اختلافات دوجانبه در رابطه با موضوعات فی مابین و منطقه ای در نشست های پنجگانه با سعودیها مذاکره کردهایم.
دلیل تعلیق مذاکرات ایران و عربستان
**سعودی ها مدعی هستند که دور پنجم مذاکرات بنابرخواست ایران به تعویق افتاده بود. اما از سوی دیگر مقامات ایرانی هم تاکید می کنند پس از سفر وزیرخارجه عربستان به آمریکا، تعویق مذاکرات با تمایل ریاض صورت گرفته بود. دلیل اصلی تعویق هفت ماهه دور پنجم مذاکرات چه بود؟
ما پیش از اعدام های اخیر عربستان، یعنی سر بریده شدن ۴۰ تن از نوجوانان و جوانان شیعه، خواستار برگزاری دور پنجم مذاکرات بودیم. تا پیش از این فاجعه که یک ماه پیش صورت پذیرفت جمهوری اسلامی ایران آماده برگزاری مذاکرات بود اما سعودی ها پای میز مذاکرات حاضر نمی شدند و روزی که این افراد اعدام شدند (به خاطر می آورم که این افراد در روز یکشنبه و یا دوشنبه اعدام شدند و قرار بود که در چهارشنبه همان هفته مذاکرات برگزار شود) هم شرایط جمهوری اسلامی به لحاظ روانی و همبستگی با خانواده های این اعدامیان بیگناه مساعد نبود. این افراد بعضا بسیار کم سن و سال بودند و تنها به جهت اینکه در شعائر امام حسین (ع) در مناطق شرقی عربستان و درمراسم مذهبی عمومی حضور پیدا کرده بودند به این سرنوشت عجیب دچار و متاسفانه به صورت وحشیانه ای در خیابان سر بریده شدند. جمهوری اسلامی ایران در آن شرایط به لحاظ روحی و معنوی آمادگی برای مذاکره نداشت و این مذاکرات چند هفتهای عقب افتاد اما همانطور که گفتم پیش از این کشتار جمهوری اسلامی ایران آمادگی ملاقات با طرف سعودی را داشت اما مقامات ریاض پای میز مذاکره حاضر نمی شدند. اما با گذشت چند هفته این مذاکرات مجددا در سطح امنیتی برگزار شد. خوشبختانه به جهت حل و فصل اکثر مشکلات و مسائل بین دو کشور، مقرر شد تا دور بعدی مذاکرات در سطح امنیتی برگزار نشود. در این میان ذکر این نکته جایز است که از سوی ایران، شورای عالی امنیت ملی کشورمان نقش بسیار خوبی را ایفا کرد و از سوی سعودی ها هم سیستم امنیتی این کشور در سطوح بالا وارد میدان شدند و ظاهرا توافق شده است بعد از این، گفت و گوها به سمت حوزه دیپلماسی هدایت شود و پیش بینی می کنم در صورت اعمال هماهنگیهای مطروحه، حضور وزرای خارجه ایران و عربستان در بغداد محتمل باشد.
** چه زمانی ؟
پیش بینی میکنم در همین روزها و پیش از برگزاری مراسم حج باشد. فکر نمیکنم مشکل خاصی هم در میان باشد. دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان سه خصوصیت داشت. ابتدا اینکه طرف سعودی بسیار منطقی تر در پای میز مذاکرات حاضر شد. بعد در این دور، نقش عراق بسیار برجسته تر بود و برخی از جلسات با حضور شخص آقای کاظمی، نخست وزیر این کشور برگزار شد. در نهایت هم اراده طرفین مذاکره کننده بود که معتقدند تفاهم باید به سرعت انجام گیرد. به همین دلیل براساس اخبار رسیده طرفین توافق کردند از این پس، گفت و گوها در سطوح بالاتر و در قالب دیپلماسی و به صورت علنی در بغداد برگزار شود. اگر دو وزیر در بغداد حاضر شوند مراسم امضای یک توافق یا تفاهمنامه هم میان دو کشور برای ازسرگیری روابط در دستور کار خواهد بود و یک تحول بزرگی در منطقه صورت می گیرد که هم برای عراق خوب است. هم برای لبنان. هم برای سوریه و یمن و بحرین و البته پیش از همه دو کشور ایران و عربستان.
**بازگشایی سفارت خانه ها چه زمانی صورت می پذیرد ؟ این مساله بسیار مهمی است.
معتقدم از همان روز نخست که ایران اقدام به عذرخواهی کرد باید این روابط ازسرگرفته و سفارت خانه ها هم باز میشد. به هر حال گروهی خودسر دست به این اقدام زدند که محاکمه و محکوم هم شدند. مقامات رسمی کشورمان هم عذرخواهی کردند لذا عربستان نباید این قضیه را تا این اندازه بزرگ می کرد و این بهانهای برای ایجاد یک درگیری بی فایده میان تهران و ریاض شد. البته فشار (دولت وقت آمریکا) و برخی از کشورهای عربی و غربی در تشدید این مساله هم تاثیرگذار بود و محمدبن سلمان هم در اوج غرور دست به این اقدام زد. در حال حاضر هم تقریبا شرایط به نفع عربستان نیست لذا اینبار با روش منطقی تر پای میز مذاکره حاضر شده اند. بن سلمان به دنبال اجرای طرح نئوم ۲۰۳۰ است و قرار است در جزیره ای در دریای سرخ آن را پیاده سازی کند و برای اجرای آن نیازمند کاهش تنشهای خود با کشورهای منطقه است. از سوی دیگر ریاض شاهد پیشرفت سریع کشور قطر است. همینطور امارات. آرامشی که در مسقط و سلطان نشین عمان وجود دارد موجب حرکت رو به جلو این کشور است و کویت هم در حال حرکت برای دستیابی به اهداف خود است اما عربستان به جهت کشمکش های منطقه ای عقب مانده است . می خواهم بگویم کشورها برای اجرای برنامه هایشان، دست به اقدامات اساسی در سیاست هایشان زدند. مثلا همین امارات دخالت های منطقه ای خود را کاهش داد. از لیبی و سوریه و حتی تا حدودی از یمن عقب نشینی کرد و دست به بازسازی روابطش با دمشق زد، سفر شیخ محمد بن زاید به سوریه و در مقابل هم سفر بشار اسد به ابوظبی در همین راستا صورت گرفت. عربستان هم می خواهد از طریق ایران، مشکلش با یمن را حل و فصل کند. واقعا یمنیها مشکل خاصی در این کشور ندارند. انصارالله تنها میخواهد در قدرت سهمی داشته باشد. عربستانیها که در ابتدا تلاش کرده بودند تا این گروه را وابسته به ایران معرفی کنند زمانیکه دیدند اعضای انصارالله بر گفت و گوهای بین یمنی تاکید دارند در نهایت پس از گذشت هفت سال به این نتیجه رسیدند که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با آنها در مسقط و مناطق دیگر مذاکره کنند. از دیگر مواردی که بهبود روابط تهران و ریاض می تواند به ایجاد آرامش در آن کمک کند اوضاع کشور لبنان است. در حال حاضر شرایط لبنان خیلی پیچیده است. پس از اعمال قانون قیصر که با اعمال آن، تحریم های آمریکا علیه لبنانی ها و سوری ها تشدید شد وضعیت نابسامانی در لبنان حکمفرما شده است و هر گونه تفاهم میان تهران و ریاض می تواند موجب بازگشت آرامش به این کشور هم بشود.
عربستان در استان های مرزی پول خرج می کند
**ایران و عربستان همواره یکدیگر را متهم به دخالت در امور داخلی خود کرده اند. حتی گفته می شود که یکی از دلایل برگزاری مذاکرات در سطح امنیتی هم به همین دلیل بوده است. دیدگاهتان در رابطه با این موضوع چیست؟
بله همینطور است و در رابطه با ایران، این موضوع منحصر به یک شهر و یک استان نبوده است. یعنی علاوه بر خوزستان در سیستان و بلوچستان و حتی در تهران بعضی از حرکت های موذیانهای انجام شده است. به هر حال سیستم امنیتی ایران موارد بسیار زیادی را در این مدت کشف کرده است که نتیجه منفی برای عربستان داشته است و در پرونده های مذاکراتی به بعضی از آنها هم اشاره شده است. معتقدم اگر این مصالحه صورت بگیرد، در گام نخست به بحث تبلیغات ( اخبار) توجه می شود. دو طرف باید تبلیغات خود را آرام کنند تا شرایط سیاسی برای ازسرگیری روابط فراهم شود. چه در رابطه با شبکه فارسی زبانی که از سوی عربستان راه اندازی شده است و چه شبکه های عربی زبان این کشور. عملکرد شبکه های عربی زبان که علیه جمهوری اسلامی ایران برنامه سازی می کنند بسیار بیشتراز شبکه فارسی زبان است. برنامه های این شبکه ها در ایجاد دید منفی جهان عرب علیه جمهوری اسلامی تاثیرگذار بوده است. تلاش کرده اند تا با ایران هراسی، جمهوری اسلامی ایران را بدنام کنند. لذا فکر می کنم یکی از مسائل مورد توافق تعدیل فعالیت های تبلیغاتی باشد. البته بحث آزادی بیان در برنامه های تلوزیرونی هم هست اما باید از حجم این تهمت ها و مبالغه هایی که چه در رسانه های جمهوری اسلامی ایران و چه رسانه های وابسته به عربستان سعودی وجود دارد، کاسته شود.
** در پاسخ به سووال من گفتید که سیستم امنیتی ایران موارد بسیار زیادی را از دخالت عربستان در کشورمان کشف کرده است.
بله اعترافات بسیار خطرناکی وجود دارد که بسیاری از آنها پخش نشده است. سیستم امنیتی در جریان بسیاری از آنها است. پولهای هنگفتی صرف شده است تلاش های بسیار زیادی صورت گرفته است و با پولهای صرف شده نیروها را بردند و آموزش دادند. پایگاه های آموزشی شان مشخص شده است. خیلی از اسناد و مدارک در دسترس است اما اینها با مشکل جدی در اجرای نقشه هایشان مواجه شده اند که همان عدم حمایت های مردمی است. میخواهم از طریق رسانه شما از مردم سیستان و بلوچستان و خوزستان و کردستان تشکر کنم که همکاری لازم را با این نیروها نداشتند چرا که به نقشه شوم آنها پی بردند. نقشه آنها برای از هم پاشیدن کشور و ایجاد ناامنی در ایران است. این امنیتی که در کشور وجود دارد خون بهای گرانی داشته است. چه در جنگ تحمیلی و چه بعد از آن. لذا من فکر می کنم که نتوانستند . تلاشهای بسیار زیادی در چند عملیاتی که در سیستان و بلوچستان و اهواز و جاهای دیگر داشتند، به عمل آوردند. حملات تروریستی و خونینی که تنها با جذب افرادی اندک و البته مزدور توانستند نقشه هایشان را به پیش ببرند. این عملیات ها تماما توسط نیروهای مردمی خنثی شدند. علما و مشایخ در سیستان و بلوچستان، افرادی مانند مولانا شیخ عبدالحمید نقش ارزنده ای در این خنثی سازی داشت . شیوخ عشایر در خوزستان نقش بسیار خوبی را ایفا کردند و مانع نفوذ عربستان و تروریست ها در این مناطق شدند. علاوه براین، این نیروها به دنبال ناامنی و جلوگیری از صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران هم بودند که موفق نشدند. این افراد می خواستند در پالایشگاه ها و نقاط مرزی ایران اقدامات خرابکارانه انجام دهند که مردم آنها را خنثی کردند. البته تشکیلات امنیتی نیز کار خود را به خوبی انجام داد و توانست در مقابل این حرکت های تروریستی بایستند والا امارات و عربستان حرکت های بسیار زننده ای انجام دادند که مدارک آنها به مسوولین هر دو کشور ارائه شده است. در کل فکر میکنم این موضوع به ضرر آنها تمام شد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران بی کار نمی نشیند. ما به آنها هشدار دادیم. ادر حال حاضر هم نمی توانیم بگوییم کارشان را کاملا متوقف کرده اند اما در سطح بسیار کمتری دنبال می شود.
کردستان عراق به اسراییل نفت میدهد
**موضوع دیگر در اربیل اتفاق افتاد و گفته می شد به دلیل نفوذ اسرائیل در اقلیم کردستان عراق، ایران دست به انجام حملاتی در این اقلیم زده است. رویترز هم در گزارشی مدعی شده بود که حملات ایران از آن جهت انجام شد که اسرائیل در تامین گاز منطقه اقلیم کردستان عراق نقش داشته است
بحث گاز که مطرح نیست . شمال عراق گازی برای صادر کردن ندارد
**نه! میگفتند اسرائیل گاز این منطقه را تامین می کند
رژیم صهیونیستی در این حد امکانات ندارد و به صورت کلی به تازگی هم به این دستاورد رسیده و در دریا مشغول استخراج شده است. الان کردستان عراق از طریق ترکیه برای رژیم صهیونیستی نفت صادر میکند و متاسفانه این حرکت را ادامه هم داده است. همین آقایی که ملک او در اربیل مورد هدف قرار گرفت یعنی «شیخ باز» صادر کننده نفت به اسرائیل است که در وزارت نفت عراق هم ثبت شده است. او در کردستان نیز شخصیت معروفی است و در ملک او جلساتی علیه منافع ایران تشکیل می شد و پایگاه بسیار خطرناک تجسسی علیه کشورمان بود. عملیاتی که صهیونیست ها با پهبادهایشان در کرمانشاه انجام دادند و کارخانه تولید هواپیماهای بدون سرنشین ایران را هدف قرار دادند از همین نقطه و منزل همین شخص برنامه ریزی شده بود. ما به دولت اقلیم عراق هشدارهای لازم را دادیم. حتی به دولت عراق هشدارهایی داده شد اما متاسفانه جدی نگرفتند و نتوانستند با این اطلاعات وارد عمل شوند و این حمله صورت گرفت. ما نیز با پهبادهای نقطه زن مان توانستیم شخصیت صهیونیستی که باید مورد هدف قرار می گرفت را بزنیم ( سیستم امنیتی ایران از پیش، از حضور این فرد در خانه شیخ باز اطلاع داشت) فکر میکنم این قدرت امنیتی جمهوری اسلامی ایران و تسلط منطقه ای ما را نشان می دهد. البته در این منطقه پایگاه های دیگری هم بود که هشدارهای لازم به اقلیم کردستان و دولت آقای بارزانی داده شد و فکر میکنم همکاری خوبی صورت گرفت تا ما شاهد تکرار این حملات نباشیم. الان روابط رژیم صهیونیستی با برخی از کشورهای منطقه از طرف جمهوری اسلامی ایران محکوم است اما اینکه این کشورها به پایگاهی علیه امنیت ملی کشور ما تبدیل شوند به هیچ وجه قابل تسامح نیست. این هشدارها هم به اربیل و هم امارات و هم بحرین داده شده است و حتی آذربایجان. اینکه این کشورها سرزمین شان را در اختیار صهیونیست ها قرار دهند و صهیونیست ها بخواهند علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی وارد عمل شوند پذیرفتنی نیست. البته در این میان برخی از قدرت ها هشدارها را جدی گرفتند و برخی نه از هشدارها چشم پوشی کردند که ایران هم برخورد کرده است.
چرا ریزگردها از عراق میآیند
**سووال آخر من به موضوع محیط زیست البته در حوزه بین الملل باز می گردد. ما و عراقی ها با مشکل اساسی در حوزه ریزگردها مواجه هستیم که تا حدودی به سیاست سدسازی ترک ها باز می گردد. به نظر می رسد که در دولت صدام اقداماتی در صحراهای مجاور ایران انجام می شد و البته ترکیه نیز سیاست سدسازی خود را تا این اندازه گسترش نداده بود. این روزها ریزگردها نه تنها شهرهای جنوبی ایران بلکه تا پایتخت هم رسیده اند. آیا مقامات ایرانی اعتراضی به ترک ها و حتی عراقی ها داشته اند؟
جنگ کویت در بروز این وضعیت بسیار تاثیرگذار بوده است. پیش از این جنگ، موادی در صحراهای غرب عراق ریخته می شد اما بعد از جنگ کویت با رفت وآمد تانکها و ماشین آلات سنگین وضعیت زیست محیطی این بیایانها دچار مشکلاتی شد. از سوی دیگر از زمان محاصره عراق یعنی از سال ۱۹۹۰تا پیش از سقوط صدام برای ۱۲ سال، به جهت اعمال تحریم ها و فلج شدن اقتصاد عراق و پس از آن یعنی از زمان ورود آمریکایی ها به این کشور و برای بیست سال و در مجموع ۳۲ سال هیچگونه بازسازی جدی در عراق صورت نگرفته است. براساس قراداد الجزایر، عراق باید سیاست سدسازی خود را به سمت استان دیالا ادامه می داد و آبهای فصلی و بارانی را با ساخت سد جمع آوری می کرد که نکرد. این در حالی است که در این سوی مرز و در داخل ایران، سدسازی هایی براساس توافق الجزایر انجام شد. اما عراقی ها نه در زمان صدام و نه بعد از سرنگونی او این کار را انجام ندادند و یکی از مشکلات جدی در بروز ریزگردها بر همین اساس است. یکی این امر است و دیگری همان موضوعی است که شما به آن اشاره کردید. سدسازی های ترکیه هم بر روی دجله و فرات و هم ارس موجب شده است تا آب در ایران به حداقل برسد. در این میان قرار بود تا در دوره نخست وزیری آقای عبدالمهدی توافقنامه مهمی با چینی ها امضا شود که دولت او به جهت همین توافق سرنگون شد. در این توافق نامه علاوه بر آباد کردن شهرهای نفت خیز عراق، قرار بود یک کمربند سبز از بصره تا موصل به صورت هلال وار ایجاد شود که این موضوع در جلوگیری از انتشار ریزگردها بسیار موثر بود. الان اوضاع محیط زیستی در عراق مقوله رها شده ای است. هم شن های بیابان های شمال عربستان به سمت عراق می آید و هم شرق اردن و هم بیابان های استان الانبار که به طور کلی پوشیده از بیابان و خاک هایی به اصطلاح پودری است. متاسفانه با کمترین بادی که از این منطقه برمی خیزد شن ها و طوفان به سمت شرق و ایران می آیند. شاید اگر ایران و عراق از بودجه کافی برخوردار بودند می توانستند در همکاری های فیمابین کارهای اساسی در غرب عراق انجام دهند. چه با مواد نفتی که به صورت زمینی و هوایی در منطقه پخش می شد و چه ایجاد کمربندهای سبز که حداقل ریزگردها کمتر به سوی ایران رهسپار شوند. این اقدام نیازمند عزم جدی و سرمایه گذاری بزرگ دو کشور است که متاسفانه نه دولت عراق سرمایه موردنظر را دارد و نه جمهوری اسلامی ایران در شرایطی است که این کار را برای عراق انجام دهند. دولت عراق باید تلاش کند تا توافقنامه با چین را احیا کند. در مقابل ۱۰۰هزار بشکه در روز چینی ها می توانند کارهای مهمی در عراق انجام دهند البته اگر مقامات آمریکایی دست از اعمال فشار بر دولت عراق بردارند. مصطفی کاظمی هم از ترس مبتلا شدن به سرنوشت آقای عبدالمهدی جرات اجرای این طرح را ندارد. برخی از کشورهای غربی و عربی اجازه نمی دهند پروژه های اینچنینی در عراق اجرا شود چرا که خیرخواه این کشور نیستند. متاسفانه در حال حاضر تمامی شرایط بد و اسفناک عراق به نام ایران تمام می شود. آب فرات را ترک ها با سدسازی کم کرده اند و اصلا ارتباطی به ایران ندارد اما ایران را مقصر می دانند یا منطقه مشخاب در استان نجف که کشتزار برنج مرغوبی دارد با کمبود آب مواجه شده است و کشاورزان دست به تظاهرات زده اند و علیه ایران شعار می دهند و ما را متهم می کنند . همه این موارد به واسطه تبلیغات منفی است که علیه جمهوری اسلامی ایران منتشر می کنند و ما را مسبب شرایط فعلی می دانند. متاسفانه برخی از مقامات عراقی به جهت، درگیری های داخلی شان علیه ایران موضعگیری می کنند و می خواهند دوستان ایران در حکومت را در شرایط سختی قرار دهند. این شرایط حتی در رابطه با موضوع صادرات برق و گاز هم هست. با اینکه ایران سهم عراق از صادرات برق و گاز را افزایش داده است اما باز هم به این شکل برخورد می کنند؛ هم اکنون ایران روزانه ۴۵ میلیون مترمکعب گاز به عراق صادر می کند و در رابطه با برق هم، آن را از ۵۰۰ مگاوات به هزار تا ۱۵۰۰ مگاوات افزایش داده است. اما متاسفانه ما قربانی تسویه حساب های سیاسی در عراق شده ایم این در حالی است که تسویه حساب های سیاسی گروه های عراقی به ما ارتباطی ندارد. ما باید موضوعاتی اینچنین را هم برای مردم عراق و هم مردم خودمان تبیین کنیم. دلیل این تظاهرات، سواستفاده هایی است که اصحاب قدرت در عراق دارند و به عملکرد ایران در صادرات گاز و برق به این کشور ارتباطی ندارد.