پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اکونومیست نوشت: در سال های اخیر کاخ یا ارگ ریاست جمهوری در کابل، قلعه ای از آرامش در شهری شلوغ و عصبی بوده است. برای رسیدن به آنجا، بازدیدکنندگان توسط ایست بازرسی ای که با نیروهای کماندوی ارتش افغانستان مسلح شده است، مورد سوال و جواب قرار می گیرند. در داخل حیاط این کاخ، مقامات دولتی افغانستان در یک کافه هوشمند که توسط باغ های مرتب محاصره شده است، نوشیدنی می نوشیدند و در مورد سیاست هایی که از بیرون در مورد افغانستان اعمال می شد، بحث می کردند. هنگامی که خبرنگاران آخرین بار با مقامات شورای امنیت ملی افغانستان دیدار کردند، توضیح دادند که از نظر آنها، طالبان ضعیف هستند. از نظر این مقامات، تنها دلیلی که طالبان توسط ارتش افغانستان شکست داده نشده است، این بود که دولت افغانستان نمی خواست با درگیر شدن با طالبان، غیرنظامیان را به خطر بیندازد. یکی از مقامات گفت: آنها نمی توانند یک پیروزی نظامی کسب کنند. نیروهای ویژه ما بسیار قوی هستند. طالبان ها فقط می توانند ضربه بزنند و فرار کنند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در پانزدهم آگوست، هلیکوپترها به سمت ارگ حرکت و همان مقامات را از آنجا دور می کردند. با سوزاندن اسناد حساس، دود از سفارت آمریکا بیرون آمد. تقریباً یک ماه پس از آنکه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که هیچ دلیلی وجود ندارد که شما افراد را از پشت بام سوار هلیکوپتر کنید و فراری دهید، دقیقاً همین اتفاق رخ داد. همانطور که در سایگون، پایتخت ویتنام در سال 1975، هلیکوپترها در بالای ساختمان ها پرواز و دیپلمات ها را به فرودگاه منتقل کردند.
در همین حال، ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در دوحه، پایتخت قطر، جایی که شبه نظامیان تجهیزات دیپلماتیک و سیاسی خود را دارند، با «بزرگواری» اعلام کرد که نیروهای طالبان پیشروی خود را در دروازه شهر متوقف می کنند، در حالی که مذاکرات برای تسلیم ادامه دارد. گفته می شود اشرف غنی که از سال 2014 رئیس جمهور افغانستان است، با نزدیکترین دستیاران خود از این کشور فرار کرده است. به نظر می رسد دولت افغانستان که در طول دو دهه با تریلیون ها دلار ساخته شده است، دود شد و به هوا رفت. حال سوال این است که چگونه دولتی با 350 هزار سرباز که توسط بهترین ارتشهای جهان آموزش دیده و مجهز شده اند، به این سرعت سقوط کرد؟ در سال 1975 ارتش ویتنام شمالی با حمایت یک ابرقدرت، ماه ها طول کشید تا از طریق ویتنام جنوبی پیشروی کند و برای به دست آوردن سرزمین ها جنگ های سختی را پشت سر گذاشت. طالبان، تصور می شود بیشتر از 200 هزار سرباز ندارد که بیشتر آنها با تجهیزاتی که از دشمنان خود گرفته اند، مسلح شده اند، اما در بیشتر از یک هفته تمام مراکز شهری افغانستان را عموماً بدون مقاومت زیادی تصرف کردند. به نظر می رسد پاسخ این است که طالبان کمبود نیروی خود را با تفکر، عزم و زیرکی سیاسی جبران کرد.
در سال گذشته، دیپلمات های دوحه امیدوار بودند که طالبان بتواند با دولت آقای غنی مذاکره کند تا به نوعی توافق تقسیم قدرت برسد. شورشیان آشکارا متوجه شده اند که مذاکره با زیر دستان آقای غنی به صورت شهر به شهر سودمندتر است.
از این رو در هرات، به عنوان شهری مهم در نزدیکی مرز ایران، اسماعیل خان، فرمانده جنگی ای که در سال 2001 شهر را از طالبان پس گرفت، پس از چندین روز استقامت، تسلیم شد. در قندهار، شهری در جنوب افغانستان و زادگاه اصلی طالبان، فرماندار شهر را به همتای طالبان خود تحویل داد. در جلال آباد، در شرق، طالبان پس از مذاکره با بزرگان شهر برای تسلیم، بدون شلیک گلوله وارد شهر شدند. مزار شریف، شهری شمالی که زمانی در دهه 1990 میلادی به عنوان سنگر مقاومت ضد طالبان عمل می کرد، به همین ترتیب به تصرف طالبان ها در آمد.
در تمامی موارد، ستیزه جویان وعده های گسترده ای در ازای تسلیم داده اند تا جائیکه قرار شد کسانی را که در دولت مورد حمایت آمریکا خدمت کرده اند، ببخشند. در قندهار، به سربازان سابق تسلیم شده مدارکی داده شده است که می توانند در ایست های بازرسی طالبان نشان دهند. در آنجا، جمعه شب صدای تیراندازی در سراسر شهر پیچید. به گفته ساکنان، این شلیک ها بیشتر در مراسم جشن انجام شد.
به نظر می رسد ارتش افغانستان با وجود تمام قدرت ظاهری خود دچار سندرم یوساریان و توهم خودمرده پنداری شده است. در این ارتباط، واشنگتن پست به نقل از یکی از افسران افغان توضیح داد که چرا سربازانش جلوی طالبان را نمی گیرند. وی گفت: برادر، وقتی هیچ کس دیگری نمی جنگد، چرا من باید بجنگم؟ بحران مالی دولت که باعث شده بود، ماه ها پرداخت دستمزد کارکنان و نیروهای دولتی به تعویق بیفتد نیز در از بین بردن روحیه ارتش افغانستان بی تاثیر نبود.
تسلط طالبان به چه معناست؟ با وجود وعده های طالبان مبنی بر بخشش در صورت پیروزی، تعداد کمی از نخبگان روشنفکر افغانستان در این زمینه مطمئن هستند. شواهد نیز تردید آنها را تأیید می کند. به طور مثال، پس از آنکه شبه نظامیان اسپین بولدک، شهری در مرز پاکستان را که یکی از اولین شهرهایی بود که در اواخر ژوئیه سقوط کرد، تصرف کردند، گزارش های موثقی در مورد قتل عام ده ها تن از حامیان دولت در آن منتشر شد. در قندهار در اواخر ژوئیه، هنگامی که شبه نظامیان شروع به تصرف حومه شهر کردند، نظر محمد، کمدین مشهور را ربودند و او را به قتل رساندند. گزارش ها از قندهار می گویند که طالبان مسلح خانه به خانه به دنبال افرادی می گشتند که برای دولت های غربی کار می کردند. در هفته های اخیر، هزاران پناهجو در پارک های کابل جمع شده اند. صدها نفر به مراکز صدور ویزا حمله کرده اند و امیدوارند بتوانند با ساز و کار لحظه آخری که توسط قدرت های غربی برای تخلیه ی افراد از افغانستان سازماندهی شده است، این کشور را ترک کنند.
بازوی سیاسی طالبان در دوحه مدعی شده است که آنها دیگر آن تندروهای خونین نیستند که از 1996 تا 2001 بر افغانستان حکومت می کردند، زمانی که جنایتکاران علناً در زمین های فوتبال کابل اعدام می شدند، از جمله زنانی که به دلیل زنای محصنه سنگسار شدند. مذاکره کنندگان آنها تاکید کرده اند که به عنوان مثال در اسلام هیچ قانونی علیه آموزش زنان وجود ندارد. با این حال، در حال حاضر شکاف عظیمی میان اظهارات طالبان ها در قطر و آنچه فرماندهان این گروه مسلح در افغانستان انجام می دهند، وجود دارد. گفته می شود در هرات، جایی که 60 درصد از دانشجویان دانشگاه زن بودند، به آنها دستور داده شده است که به خانه های خود برگردند. به کارمندان زن گفته شده است که کار خود را به بستگان مرد بسپارند. در مورد تحصیل دختران نیز مواضع طالبان در مصاحبه ای که بی بی سی با یکی از فرماندهان طالبان انجام داد، کاملاً واضح است. وی گفت: حتی یک دختر در روستای ما و منطقه ما به مدرسه نرفته است. امکانات موجود نیست و ما به هر حال اجازه ی این کار را نمی دهیم.
حتی جایی که رهبری طالبان تصمیم می گیرد نشان دهد که در اصلاحات جدی است، نتایج مبهم به نظر می رسد. به طور حتم، دولت افغانستان تنها در ارتقای کیفیت زندگی عادی افغانها پیشرفت داشته است. حتی در شهرهایی که کنترل آنها به مراتب بیشتر از مناطق روستایی بوده، فساد آن عمیق و تاسف بار است و بدون شک بخشی از دلایلی که طالبان توانستند کشور را به نحو موثری فتح کنند، به همین مسائل بر می گردد. تصاویری از سربازان طالبان در حال گذر از فضای داخلی مجلل خانه عبدالرشید دوستم، جنگ سالار و معاون رئیس جمهور سابق که گفته می شود به ازبکستان فرار کرده است، بر فساد دولت تاکید می کند. با این حال، دولت افغانستان در سایه ی کمک های مالی خارجی، مردم را تحت آموزش قرار داد و کمک کرد که آنها از گرسنگی نجات پیدا کنند. با روی کار آمدن طالبان، بسته شدن سفارتخانه ها و فرار خارجی ها، مطمئناً کمکهایی که اقتصاد کشور را تداوم بخشیده و به آموزش فرزندان آن از جمله دختران کمک کرده است، از بین می رود. به این ترتیب، فاجعه انسانی می تواند به سرعت در افغانستان رخ دهد.