صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۲۴۶۱
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۱۹ - ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
میدل ایست آی بررسی کرد:
در ۵ اوت، ابراهیم رئیسی رسماً به عنوان رئیس جمهور جدید ایران معرفی شد. در دو سال گذشته، اقتصاد ایران به دلیل سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا که از زمان خروجش از توافق هسته‌ای در ماه مه ۲۰۱۸ علیه ایران به کار گرفت، دچار رکود شده است.نتیجه مذاکرات هسته ای و مسأله گسترده تر روابط ایران و آمریکا بسیار نامشخص است. این امر دو سوال مهم و تداخلی را مطرح می کند: اصلی ترین درسهایی که قدرت های منطقه می توانند از این تحولات بیاموزند چیست و برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین واشنگتن و تهران و وخامت بیشتر محیط امنیتی خاورمیانه چه باید کرد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جودت بهجت در میدل ایست آی نوشت: در 5 اوت، ابراهیم رئیسی رسماً به عنوان رئیس جمهور جدید ایران معرفی شد. در دو سال گذشته، اقتصاد ایران به دلیل سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا که از زمان خروجش از توافق هسته ای در ماه مه 2018 علیه ایران به کار گرفت، دچار رکود شده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: رئیسی اظهار داشت که لغو تحریم ها و اطمینان از بهبود اقتصادی اولویت های اصلی دولت وی است. در همین حال، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از زمان روی کار آمدن خود در ژانویه متعهد شده است که در صورت توافق واشنگتن و تهران برای بازگشت به توافق 2015، به آن بپیوندد و تحریم ها را لغو کند.

از ماه آوریل، ایران و شش قدرت جهانی که پیمان اصلی را امضا کردند، در حال مذاکره برای بازگرداندن پایبندی کامل ایران و آمریکا به توافق هستند. ششمین دور مذاکرات در 20 ژوئن به تعویق افتاد و ثابت شد که انتظارات برای دستیابی به توافق در دولت روحانی بیش از حد خوش بینانه بوده است.

به احتمال زیاد طرفین در هفته های آینده به میز مذاکره باز می گردند، اما مشخص نیست که دولت رئیسی آنچه را که قبلاً مورد توافق قرار گرفته است، می پذیرد یا این روند را از ابتدا آغاز می کند. اما آنچه واضح است این که اختلاف نظرهای اساسی همچنان پابرجاست. مقامات ارشد آمریکایی و ایرانی از عدم تمایل طرف مقابل برای اتخاذ تصمیمات سخت و ضروری ابراز ناامیدی کرده اند.

حفظ اهرم

دولت بایدن از ایران خواسته است که با تعهد کامل به پیمان هسته ای 2015 بازگردد و مذاکرات بیشتر با هدف محدود کردن توسعه موشکی و نفوذ منطقه ای خود را بپذیرد. در عین حال، واشنگتن پیشنهاد کرده است که تنها تحریم های مربوط به موضوع هسته ای را لغو می کند. در حالی که تحریم های مربوط به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم حفظ خواهد شد.

به بیان دیگر، دولت بایدن به دنبال حفظ برخی اهرم های فشار بر جمهوری اسلامی برای تغییر سیاست های امنیتی و منطقه ای تهران است. آنتوني بلينكن، وزير امور خارجه آمريكا براي افزايش بيشتر فشارها بر تهران هشدار داد كه روند مذاكرات نمي تواند به طور نامحدود ادامه پيدا كند.

از سوی دیگر، پس از یک سال که از خروج ترامپ از برجام گذشت، تهران غنی سازی اورانیوم و ذخیره آن را بسیار فراتر از محدودیت های توافق افزایش داد. همچنین تهران در اقدام مهم دیگری، دسترسی آژانس بین المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته ای خود را محدود کرده است. در این ارتباط مسائل مهمی وجود دارد که در ادامه می آید.

اولاً، زمان لازم برای ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران اگر بخواهد این کار را انجام دهد، کوتاه شده است. بنابراین، تهران در حال نزدیک شدن به ظرفیت تولید بمب است.

ثانیاً، دانش علمی که ایران به طور پیوسته با ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته و آزمایش سطوح بالاتر غنی سازی اورانیوم به دست می آورد، قابل بازگشت نیست. رابرت مالی، مذاکره کننده اصلی آمریکایی در وین هشدار داد که ایرانیان آنقدر دانش به دست می آورند که بازگشت به توافق هسته ای در آینده نزدیک غیرممکن می شود.

سرانجام، آیت الله علی خامنه ای  و دیگر رهبران ارشد ایران از دولت بایدن خواسته اند ضمانت هایی ارائه دهد که دولتها در آینده هرگز نتوانند مانند ترامپ از توافق جدید خارج شوند. با توجه به تأثیر قابل توجه سیاست فشار حداکثری ترامپ بر اقتصاد ایران، این نگرانی معقول است. اما از آنجایی که روسای جمهور آمریکا قدرت تغییر سیاست دولت های قبل از خود را دارند، بایدن نمی تواند چنین تضمینی را ارائه دهد.

نتیجه نامشخص

نتیجه مذاکرات هسته ای و مسأله گسترده تر روابط ایران و آمریکا بسیار نامشخص است. این امر دو سوال مهم و تداخلی را مطرح می کند: اصلی ترین درسهایی که قدرت های منطقه می توانند از این تحولات بیاموزند چیست و برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین واشنگتن و تهران و وخامت بیشتر محیط امنیتی خاورمیانه چه باید کرد؟

خواندن دقیق بیانیه های مقامات ارشد ایرانی و آمریکایی و شیوه هایی که آنها انجام داده اند یا نتوانسته اند انجام دهند، سرنخ هایی را در این ارتباط ارائه می دهد.

اولاً، سیاست ترامپ اعمال فشار اقتصادی زیاد بر ایران بود تا رهبران این کشور مجبور شوند در گزینه های خود تجدید نظر کرده و امتیازات کلیدی در برنامه هسته ای، موشک های بالستیک و سیاست منطقه ای بدهند. این سیاست به طرز فجیعی شکست خورد.

بایدن هشت ماه است که به عنوان رئیس جمهور آمریکا قدرت را در دست دارد، اما تغییری ایجاد نشده است. در واقع، ایران از زمان انقلاب 1979 یعنی بیش از چهار دهه قبل، تحت تحریم های ایالات متحده قرار دارد. 

ثانیاً، ایران ملتی 80 میلیون نفری با ذخایر عظیم هیدروکربن، تمدنی باستانی، هویت ملی قوی و روابط نزدیک با تعدادی از همسایگان خود و سایر قدرتهای جهانی است و یک بازیگر اصلی منطقه ای به شمار می رود. تهران تقریباً در تمامی درگیری های خاورمیانه و مناطق اطرافش شامل افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و یمن دست دارد.

جمهوری اسلامی می تواند بخشی از مشکل یا بخشی از راه حل باشد. با توجه به وسعت، جمعیت زیاد و قابلیت های اقتصادی و نظامی، ایران را نمی توان در حاشیه قرار داد یا منزوی کرد. بنابراین، رونق اقتصادی و ثبات سیاسی در تهران به صلح در خاورمیانه و سراسر جهان کمک می کند.

ثالثاً، واقعیت این است که عدم پیشرفت در مذاکرات هسته ای و تنش های جاری بین واشنگتن و تهران به بحران های شدید در خاورمیانه دامن می زند. قطعاً شکافهای عربی-ایرانی و شیعه-سنی در منطقه وجود دارد، اما این کشورها مدتهاست که با وجود این شکاف ها در کنار هم زندگی می کنند و همچنان با چالشها و جاه طلبی های متقابل روبرو خواهند شد. چالش های فراملی مانند کووید -19، بحران اقتصادی، انتقال انرژی و تغییرات آب و هوایی مستلزم همکاری منطقه ای است. هیچ راه حل ملی برای چنین بحران هایی وجود ندارد.