صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۱۳۲۴
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۱۴ - ۱۳ مرداد ۱۴۰۰
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

آریو نیازی: حدودا در سال ۱۳۸۰ یک از دوستان از اروپا اومده بود ، می گفت : اونجا تاکسی که سوار میشی همش هواست میره به تاکسی متر، چون داره هی اضافه میشه و نگران کننده، است، اینجا هم در باربر ی ها همین طور شده، حالا داستان از قرار بود ، به بعضی باربری ها زنگ می زنی هزینه رو واقع اعلام نمی کنند و فقط می خواهن بار رو بگیرن،
آقا سلام یک ماشین می خواهم، از مرکز تهران به کرج میز و صندلی دست دوم ، باربری :بله در خدمتیم یک ماشین ۵۰۰ هزار تومان و سه نفر کارگر با راننده نفری ۹۰ هزار تومان جمعا ۷۷۰ هزار تومان، گفتم :بفرستید ماشین و کارگر ها آمدند ، بدون هیچ صحبتی مشغول کار شدن ، مقداری از وسایل ها را بارگیری کردند ،بعد از مدتی راننده در کاغذی نوشت و به من توصیح داد ساعت اول این قیمته و هر ساعت این مبلغ اضافه میشه گفتم :چرا اولش اعلام نکردن راننده گفت : الان اعلام شد ، من هم دیدم کارگران مقداری از بارها را بارگیری کردند گفتم : راضی نیستم ولی به خاطر کارگران که تا اینجا اومدن دیگه اشغالی نداره و قول دادن سریع کار رو جم‌و‌جور کنند وبه سرعت به سمت مقصد حرکت کنند، که هزینه ها زیاد نشه،کار با یک ساعت جمع شد ، حرکت کردند تا ما برسیم به مقصد راه ۲ ساعت را ۳ ساعت اومدن و در پایان یک فاکتور ۶/۵۰۰ میلیون تحویل دادن ، خیلی اون موقع دوست داشتم بگم وسایل ها برای خودتون ، ولی لازم داشتم وسایل ها رو ،به اتحادیه زنگ زده بودم بین راه ولی کسی پاسخ گو نبود، پلیس هم کار های مهمی داره ، در گیرش نکنیم تاز هم بیاید میگه برید دادسرا، خلاصه با ناراحتی گفتم چطوری حساب کردی گفتن : با رند کردن ۴م تومان کارگری و ماشین ، حق قدم گفتم این دیکه چیه گفتن مسافت محل بارگیری با ماشین ، بعدی بیمه بار ۵۰۰ هزار تومان باز گفتم مگه من گفتم : این بار با ارزش نیست گفتند دست ما نیست از بار بری گفتن، یک صندوق هم داشتی و..... شانس اوردی بدون پله بودی ، زنگ زدم به دفتر بار بری و یک آقای گفت اگر نا راضی بودی باید ماشین را خالی و برگشت می زدی، گفتم دل مهربان بکش ، با ناراحتی و دعوا ۶/۲۰۰م پرداخت کردم ، تازه یکی از کارگر ها انقدر پرو بود که می گفتم یکی دوتا باری که مونده رو می اندازم پایین ، خراب بشه ، پس اینگونه کارگران درآمد خوبی دارن نفری با اون توصحیات خودشون ۱ م درآمد کسب کردند و در کل بیشتر در طول مسیر بودند و موزیک گوش می کردند،بیشتر نشسته بودند خیلی دوست داشتم این پول زور رو پرداخت نکنم، ولی باید به سرعت بر می گشتم ، باشگاه هنر جو هام منتظر بودند ، نگاه شون نمی کردم از بس عصبانی بودم هر لحظه امکان داشت باهاشون درگیر بشم ، که اونم یک ، داستانی دیگه است ، به سرعت برگشتم ، در تمام مسیر برگشت به این فکر می کردم آیا از من دزدی شد، کلا مو برداشتند، خوش قلب گیر اوردن، فریبم دادن،و.....
بهتر نبود از اون اول رو بازی می کردند،کاش همون موقع بعد از اعلام قیمت بار ها رو می گفتم : خالی کنند ، چرا دل رحمی کردم،یا بهتر نبود وسایل ها رو همون جا حراج می کردم،البته قیمت که نداشتم،
گرانی و مشکلات اقتصادی رو قرار نیست با این روش در بیارند ، مردم در اسباب کشی و هر جا بجای دقت کنند، با تمام دقت با بار بری ها صحبت کنند و مکتوب از آنها نوشته بگیرند یا قرار داد ببندند، آنهای که مسیر طولانی دارند قیمت تمام شده با باربری ها مذاکره کنند و امید وارم دچاره چنین دامی نه افتاده، و جلوگیری کنند،
باربری های محترم ، انتقام مشکلات اقتصادی رو از مردم نگیرید ، و‌باعث مشکلات و تورم بیشتر نشوید

بازرس ها و رییس های اصناف نظارت کنید ، نباید اینها با هر قیمتی کار کنند.

به امید آنکه بتوانیم جرم و جنایتی را از دنیا کم کنیم.

آریو نیازی، کارشناس امنیت، دفاع شخصی و پیشگیری

masterniyazi.com