پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عربی پست نوشت: این روزها «پایان دادن به جنگهای ابدی» یکی از اصطلاحاتی است که سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه آمریکا آن را تکرار میکنند، اما هیچ یک از آنها در مورد تحریمها یا جنگ اقتصادی که تاثیر ویران کننده تری دارد، صحبتی نمیکند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: منظور از جنگهای ابدی، حمله آمریکا به افغانستان است که وارد سال بیستم خود شد و قرار است به شکلی که جو بایدن برنامه ریزی کرده، نیروهای آمریکایی تا پایان آگوست آینده از افغانستان خارج شوند. اما حضور نیروهای آمریکایی در خاورمیانه نیز ذیل اصطلاح جنگهای ابدی جای میگیرد، این در حالی است که دولت بایدن به دنبال پایان دادن به مأموریت خود در عراق است.
پایان جنگهای ایالات متحده در سراسر جهان و بازگرداندن نیروهای ان به داخل کشور، در برنامههای انتخاباتی ترامپ از اولویت برخوردار نبود و در شرایطی که بایدن شعار بازگشت آمریکا به رهبری جهان را سر میدهد، به نظر میرسد امر مشترک بین این دو دولت، تمرکزشان روی جنبه نظامی ان جنگهاست.
تحریمهای اقتصادی کوبا
جمهوری خواهان و دموکراتها به یک اندازه شعار پایان دادن به جنگها را سر میدهند، تا از مردم خود که آرزوی پایان جنگها و ماجراجوییهای حکومت خود را دارند، دلجویی کنند.
در این میان، چه بسا یکی از مهمترین عواقب نادیده گرفتن جنگ اقتصادی، شرایطی است که اخیرا در کوبا شاهد آن هستیم، چرا که این کشور درگیر تحریمهای آمریکاست و همین مساله باعث شده در شرایط شیوع کرونا، کوبا بدترین بحران کمبود غذایی در طی ۲۵ سال گذشته را به خود ببیند.
در واقع، کارشناسان سازمان ملل معتقدند که تحریمهای آمریکا منافی حقوق بشر و اصول رفتار بین المللی است، علاوه بر اینکه این سیاستها نتوانسته است اهداف مورد نظر آمریکا که همان بر هم خوردن آرامش کشورهاست را محقق کند.
تحریمهای آمریکا علیه ایران چه دستاوردی داشته؟
طبیعی است که به دلیل ناکارآمد بودن سیاست تحریمهای اقتصادی از سوی آمریکا، در مورد باقی ماندن این سیاست، تردیدهایی ایجاد شود؛ و از آنجا که تحریمها و جنگ شانه به شانه یکدیگر حرکت میکنند، شکست سیاست تحریم میتواند به دعوتهایی برای دخالت نظامی منجر شود، همانطور که در جریان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ شاهد این مهم بودیم.
نکته جالب توجه آنکه برخی سیاستمداران آمریکایی پیشنهاد حمله هوایی به کوبا را نیز مطرح میکنند. در این میان، ایران نیز چند دهه است که در معرض تحریمهای آمریکا قرار دارد و میلیونها نفر از مردم عادی از نتایج این تحریمها رنج میبرند.
با اینکه در سال ۲۰۱۵ ایران پای میز مذاکره با ایالات متحده نشست، با روی کار آمدن ترامپ، ایالات متحده به سرعت به استراتژی فشار حداکثری روی آورده و به صورت یک جانبه از توافق هستهای خارج شد.
این سیاست بار دیگر منجر به افزایش تنشها شده و ایالات متحده را به پرتگاه جنگ با ایران سوق داد و با اینکه جو بایدن منتقد سرسخت سیاست ترامپ در قبال ایران بوده و در دوره نامزدی خود متعهد شد به توافق هستهای بازگردد، هنوز دولت وی گامهای ملموسی در راستای بازگشت به توافق یا رفع تحریمها برنداشته است.
با وجود بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات به صورت غیر مستقیم، احیای دوباره توافق نزدیک به نظر نمیرسد، که دلیل آن، تمایل ایرانیها برای به تاخیر انداختن این اقدام تا روی کار آمدن رئیسی است.
چرا جنگ اقتصادی ویران کنندهتر است؟
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، سیاستهای آمریکا باعث روی کار آمدن دولتی در تهران شده که کمترین تمایل را برای ارتباط با ایالات متحده دارد. بار دیگر جامعه بین الملل از توافق هستهای حمایت و برای نجات آن تلاش کرد، اما ایالات متحده هنوز تمایلی برای رفع تحریمهای ایران ندارد و همین امر، میلیونها ایرانی را به سمت فقر سوق داده است. ایالات متحده حتی طی شیوع کرونا بر تحریمها علیه ایران افزود و دولت بایدن که شش ماه از شروع به کار آن میگذرد، هنوز تحریمهای ایران را برطرف نکرد و این همان نقطهای است که آمریکا و جامعه بین الملل با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
فکر تشکیل جامعه بین الملل پس از جنگ جهانی دوم بود که هدف اصلی از تشکیل آن، حل درگیریها و جلوگیری از وقوع جنگها بود. به همین ترتیب، پایان دادن به جنگهای ابدی، یک طرح جهانی است که ایالات متحده نقش مهمی را در آن ایفا میکند، از این رو باید بداند محال است بتواند به جنگهای ابدی در سراسر جهان پایان داده و در عین حال جنگ اقتصادی که تاثیراتی به مراتب مخربتر دارد را نادیده بگیرد.