پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شارل أبی نادر در المیادین نوشت: پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای با ایران، طرفهای اروپایی در ابتدا مخالف این خروج بودند و در سال ۲۰۱۸ تصریح کردند که به تعهدات خود پایبند میمانند و تلاش می کنند از ترامپ بخواهند به توافق بازگردد. علاوه بر این، به سرعت مذاکرات جانبی را با ایران شروع کردند، تا به یک مکانیسم مالی برای تعامل تجاری با تهران، تحت عنوان اینستکس دست یابند که زمینه تعامل با ایران در تمام قراردادهای تجاری و معاملات مربوط به نفت را خارج از چارچوب دلار آمریکا، فراهم میکند، اما تعامل براساس اینستکس نیز پس از تحریمهای آمریکا علیه ایران یا شرکتهای اروپایی طرف قرارداد آن، عملا غیر ممکن شد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آماده است: در ادامه و پس از دست یابی به اینستکس، اروپاییها به آن عمل نکردند و از تهران خواستند منتظر تماس مستمر اروپا با آمریکا باشد، که البته بی فایده بود. روز به روز اقدامات عملی اروپاییها برای خروج از توافق هستهای شتاب بیشتری به خود گرفت و آنها به تدریج به تمام اشکال همکاری تجاری و مالی خود با تهران پایان دادند. اغلب شرکتهای اروپایی اقدام به توقیف پول نفت ایران کردند. این دولتهای اروپایی با وجود اظهارات مسئولانشان در مورد پایبندی به توافق هسته ای، همان موضع آمریکا را در قبال ایران در پیش گرفتند.
امروز، اروپاییها تمام تعهدات خود و همچنین موضع ظاهری شان در مورد پایبندی به توافق را کنار گذاشته اند و پس از سیاست توهین آمیز ترامپ نسبت به آنها، حال که بایدن بر سر کار آمده و قصد دارد به شکل دیپلماتیک با اروپاییها در تعامل باشد، برای اظهار دوستی با وی از یکدیگر سبقت میگیرند، بخصوص مکرون رئیس جمهور فرانسه که به همراه سران دیگر کشورهای اروپایی صدای خود را از آمریکاییها بلندتر کرده و خواستار مذاکره مجدد در مورد توافق هستهای هستند و حتی بیشتر از دولت آمریکا و اسرائیل، خواستار وارد کردن بحث موشکهای بالستیک ایران و مسائل منطقه ای در مذاکرات هستند.
این در حالی است که تاریخ ثابت میکند اروپاییها همواره تحت سیطره آمریکا بوده اند. مثال روشن آن، مشارکت بریتانیا در تجاوز سه جانبه به مصر در سال ۱۹۵۶ است، که برخلاف معاهده الجلاء در مورد مصر در سال ۱۹۵۴ بود و به موجب آن، بریتانیا باید در صورت هر تجاوز خارجی به مصر، از پایگاههای نظامی خود استفاده میکرد، حال آنکه بریتانیا خود به درخواست واضح آمریکا، به یکی از متجاوزان به مصر تبدیل شده بود.
این مساله محوری یعنی تسلیم اروپاییها در برابر سیطره آمریکا را امروز در مقابله با روسیه نیز مییابیم، که دائما تصمیمات آمریکا در مورد قراردادهای موشکی یا محدودیت استفاده از کلاهکهای هستهای و یا موضعشان در مورد بحرانها با اوکراین یا گرجستان و کریمه را تایید می کنند.
دولت های اروپایی با وجود اینکه توافق با روسیه برای انتقال گاز به غرب اروپا از نظر مالی و لجستیکی به نفعشان بود، برخی شرکتها به خاطر تحریمهای آمریکا، تا کنون توافق خود با روسیه را عملی نکرده اند.
بر این اساس، چطور ممکن است که توافق سیاسی یا تجاری با اروپایی ها بدون رضایت آمریکا عملی شود؟
اروپاییها درخواست کرده اند برخی دولتهای عربی در مذاکرات احتمالی با ایران مشارکت داشته باشند. این در حالی است که اغلب دولتهای اروپایی که از نظر امکانات مالی، اقتصادی، سیاسی و نظامی در سطوح پیشرفتهای قرار دارند، خودشان تحت سلطه تقریبا کامل اراده آمریکا هستند. در این شرایط از دولتهای عربی که کاملا تحت سیطره تصمیمات واشنگتن هستند، چه انتظاری میرود؟
به علاوه، به دنبال توافقهای عادی سازی برخی کشورهای عربی با اسرائیل، چگونه از این دولتهای عربی انتظار داریم که نقش یا تاثیر مستقلی در مذاکرات با ایران داشته باشند؟
مترجم: مریم نصرالهی