پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مجله نیویورک تایمز در پروندهای تاریخ سری فشار برای حمله به ایران را فاش کرده و در مقدمه آن مینویسد: در ژوییه ۲۰۱۷، بحث بین موافقان و مخالفان توافق هستهای با ایران در کاخ سفید بالا گرفته بود. پرزیدنت ترامپ، پیشتر در مبارزات انتخاباتی اش وعده خروج از توافق هستهای با ایران را داده بود، اما مقامات بلندپایهی دولت او در ماههای نخستین دولتش، تلاش میکردند تا رییس جمهور دمدمی مزاج آمریکا را، به جای پاره کردن توافق، به مذاکره برای حصول یک توافق قویتر متقاعد کنند. تجربه گذشته، نشان داده بود که فشار بر ایران، برای مذاکره نتیجه بخش است.
البته در مقابل، کسانی هم در دولت ترامپ بودند که برای بر هم زدن توافق هستهای در تلاش بودند. «استیو بنن»، مشاور وقت ترامپ که نفوذ زیادی هم داشت، برای طراحی راهبرد جدیدی که در گام اول، توافق هستهای با ایران را بر هم میزد، به «جان بولتون» متوسل شد. بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و تحلیلگر سیاسی فاکس نیوز بود، و در آن زمان هنوز هیچ سمت رسمیای در دولت نداشت. از نظر «استیو بنن»، بولتون کسی بود که میتوانست شهامت و انگیزه در ترامپ را تقویت کند و او را متقاعد کند به اینکه سیاستی که آمریکا در رابطه با ایران در پیش گرفته، یک سیاست بی هدف و سرگردان است.
بولتون که در دولت جرج بوش از مقامات ارشد شورای امنیت ملی آمریکا بود، از معماران طرح تغییر رژیم در عراق محسوب میشد. او مدت مدیدی نه تنها به دنبال خروج آمریکا از برجام بود بلکه به طور علنی از سرنگونی رژیم ایران نیز سخن میگفت. بولتون در اوایل ژوییه آن سال، در گردهم آیی سالانه مجاهدین (منافقین) در پاریس از نیت اش برای تغییر رژیم در ایران، به شکل شفاف و علنی سخن گفته بود. مجاهدین (منافقین)، یک اپوزیسیون حاشیه نشین در تبعید بود که مدت مدیدی در پی تغییر رژیم در ایران بود. بولتون در جمع اپوزیسیون مذکور، با اشاره به بازنگری سیاست واشنگتن، بار دیگر حرفهای گذشته اش را تکرار کرد و گفت که با یک بازنگری حداقلی در سیاست خارجی آمریکا در رابطه با ایران، حاصل آن خواهد شد که رژیم ایران ظرف دو سال تغییر کند و «من و همه شما که در اینجا حضور دارید، پیروزی مان را در تهران جشن بگیریم». جمع حاضر پس از شنیدن وعده بولتون برخاستند و به مدت طولانی برای او کف زدند. بولتون به درخواست «استیو بنن» طرحی را آماده کرد که بیشتر یک طرح تبلیغاتی برای توجیه خروج دولت آمریکا از برجام بود، تا یک طرح راهبردی. در این طرح، در رابطه با اینکه پس از خروج آمریکا از برجام چه اتفاقی خواهد افتاد، چیز چندانی گفته نشده بود. دیدگاههای بولتون در رابطه با ایران، برای کسانی که سالها با عقاید او آشنا بودند و یا مقاله او در نیویورک تایمز را خوانده بودند، اصلا عجیب نبودند. بولتون در مقالهای در نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۵ نوشت «در صورتی که دیپلماسی آمریکا در رابطه با ایران جواب ندهد، اسراییل باید ایران را بمباران کند».
ترامپ در مه ۲۰۱۸، درست چند هفته پس از آنکه «جان بولتون» مشاورامنیت ملی آمریکا شد، از توافق هستهای با ایران خارج و سکاندار بحران جدیدی گردید. ژوئن ۲۰۱۹، چند نفتکش در دریای عمان مورد حمله قرار گرفتند و ایالات متحده، تهران را متهم به نقش داشتن در این حملات کرد. بریتانیا در ژوییه همان سال یک نفتکش ایرانی را در حوالی جبل الطارق توقیف کرد و ایران نیز متقابلا به توقیف نفتکش بریتانیایی در خلیج فارس اقدام کرد. سرویسهای جاسوسی آمریکا نسبت به حملات قریب الوقوع نیروهای نیابتی ایران به سربازان آمریکایی در منطقه هشدار دادند، و اسراییل نیز در تابستان سال جاری، رشته حملاتی را به نیروهای نیابتی ایران در سوریه، عراق و لبنان ترتیب داد. کمترین نتیجه خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران که اصلا هم عجیب نبود، این بود که ایران اکنون اعلام کرده که دیگر خود را ملزم به تعهدات برجامی نمیداند. تصمیم ایران، بار دیگر ممکن است به افزایش ذخایر اورانیوم با غنای بالا که برای ساخت بمب اتمی لازم است، منجر شود.
رییس جمهور آمریکا و مشاورانش اعلام کرده اند که این اقدامات ایران، شاهدی بر بی صداقتی اش است. البته بحرانی که آغاز شده، از قبل پیشبینی شده بود. یکی از مقامات آمریکایی میگوید، سیا یک سال پیش از خروج ترامپ از برجام، در یک گزارش محرمانه، واکنش ایران به خروج احتمالی آمریکا از برجام را مورد ارزیابی قرار داده بود. این گزارش حکایت از این داشت که نتیجه خروج ترامپ از برجام خیلی ساده و سرراست است؛ رادیکالها در ایران قدرت خواهند گرفت و میانه روها به حاشیه خواهند رفت، و ایران ممکن است با بهره گیری از توقف پیش آمده در دیپلماسی، در عراق و خلیج فارس و سایر مناطق خاورمیانه دست به حمله (علیه آمریکایی ها) بزند.
«آیلان گلدنبرگ» از مقامات ارشد پنتاگون در دولت اوباما میگوید «حاصل بن بست هستهای پیش آمده دردوران پیش از انعقاد برجام، آن شده بود که سه طرف به سمت لاف زنی علیه یکدیگر رفته بودند. اسراییل میخواست به دنیا بقبولاند که برنامه هستهای ایران را مورد هدف قرار خواهد داد (که البته برای این کار هنوز تصمیمی نگرفته بود). ایران نیز میخواست دنیا بفهمد که این کشور ممکن است به سمت بمب اتمی برود (و البته هنوز برای رفتن به سمت بمب هم تصمیمی نداشت). ایالات متحده نیز به دنبال آن بود که به دنیا بفهماند که آماده آن است که برای ممانعت ایران از دستیابی به سلاح هسته ای، به حمله نظامی متوسل شود (والبته هرگز هم نگفت چه میخواهد بکند). هر سه طرف در پی آن بودند که به طرف مقابل نشان دهند که اگر دست از پا خطا کند، عواقب جدی خواهد داشت».
پس از خروج ترامپ از برجام، پوکربازان سه طرف باردیگر مسابقه بلوف زنی را از سر گرفته اند. البته این بار رییس جمهور آمریکا از یک سو قدرت آمریکا را به رخ طرف مقابل میکشد، و از سوی دیگر واقعا به دنبال رویارویی نظامی نیست. همین موجب بی ثباتی بیشتر اوضاع، در ماههای اخیر شده است. جواد ظریف وزیر خارجه ایران در سخنرانی ماه اوت خود در استکهلم گفت: «پرزیدنت ترامپ نباید در حالی که خودش پیش بینی ناپذیر است، از دیگران انتظار داشته باشد که دست به اقدامات پیش بینی شده بزنند».
هدف اولیه ترامپ این است که با تحریم ها، اقتصاد ایران را به جایی برساند که مقامات این کشور برای توافق هستهای جدید – و همچنین حمایت نظامی از حزب الله لبنان و سایر گروههای نیابتی ایران – بر اساس خواستهای آمریکا تن به مذاکره بدهند. البته این اقدام ترامپ بر پایه قمار کردن است چرا که او تصور میکند که ایران تا نوامبر ۲۰۲۰ که زمان انتخابات جدید ریاست جمهوری آمریکاست، درهم خواهد شکست.
البته تمام این اقدامات در راستای دستیابی به هدف بزرگتری است که مشاوران ترامپ، نتانیاهو و دولتهای عربی خلیج فارس از آن استقبال میکنند. آن هدف هم چیزی نیست جز «نظم جدید در خاورمیانه که بر اساس آن اسراییل و برخی از دولتهای سنی منطقه نسبت به ایران به عنوان کشوری که بیشترین جمعیت شیعه در دنیا را در خود جای داده، تفوق و برتری پیدا کنند».