صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۰ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۶۷۰۰
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۱۰ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
سومین دور رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران به صورت علنی برگزار شد که این بار نجفی با ادبیاتی متفاوت، دفاعیات خود را مطرح کرد و از نقش یک نهاد امنیتی در به حاشیه کشیده‌شدن زندگی‌اش صحبت و از مردم، نظام و دستگاه قضائی به خاطر لغزشی که داشت، عذرخواهی کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سومین دور رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران به صورت علنی برگزار شد که این بار نجفی با ادبیاتی متفاوت، دفاعیات خود را مطرح کرد و از نقش یک نهاد امنیتی در به حاشیه کشیده‌شدن زندگی‌اش صحبت و از مردم، نظام و دستگاه قضائی به خاطر لغزشی که داشت، عذرخواهی کرد.

جلسه‌ای که صبح روز گذشته در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مجید متین راسخ و دو قاضی مستشار دیگر (حسین‌زاده و ابراهیمی) برگزار شد، بیشتر به پرسش و پاسخ بین نجفی و متین راسخ گذشت و افتخاری، نماینده دادستان نیز از توییت‌نویس‌های لس‌آنجلس‌نشین گفت و اینکه عمل نجفی باعث شده آن‌ها قصد تضعیف نظام را داشته باشند.

در ابتدای جلسه رسیدگی، قاضی مجید متین‌راسخ توضیحی درباره پرونده داد و گفت: این پرونده یک بار در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و متهم به قصاص نفس محکوم شد. رأی صادره مورد اعتراض قرار گرفت و شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور نیز آن را رسیدگی و نقض کرد و دوباره پرونده به شعبه ۹ بازگردانده شد. این بار متهم با توجه به دریافت رضایت از اولیای دم، یک بار دیگر در قتل عمد مجرم شناخته و به شش‌سال‌و‌نیم حبس و همچنین ۱۵ ماه حبس به جرم حمل سلاح غیرمجاز محکوم شد. در نهایت این حکم یک بار دیگر در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور نقض شد و این بار به شعبه ۱۰ ارسال شد و حالا ما در این شعبه به این پرونده رسیدگی می‌کنیم.

وی سپس از اختیاری، نماینده دادستان، خواست تا کیفرخواست را بخواند. نجفی وجه‌المصالحه چند میلیاردی پرداخت کرد نماینده دادستان در توضیح کیفرخواست گفت: محمدعلی نجفی، فرزند احمد، ۶۹ ساله و دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه شریف و کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاهی در ماساچوست آمریکا و استاد دانشگاه شریف، متهم به قتل عمدی میترا استاد، همسر دوم خود است. نجفی که وضعیت مالی خوبی دارد، یک بار پیش از این قتل با خوردن ۲۰ عدد قرص کلونازپام خودکشی کرده بود؛ به همین دلیل وقتی به بازپرس ویژه قتل گزارش داده شد که قتلی در برج دوبلار منزل محمد‌علی نجفی اتفاق افتاده و همسر دوم او به قتل رسیده است، بلافاصله بازپرس به محل رفت و با توجه به نامه برجای مانده، ظن به نجفی بیشتر شد و از آنجایی که با توجه به سابقه خودکشی او احتمال خودکشی داده می‌شد، تلاش شد او قبل از خودکشی بازداشت شود. همچنین مدارک دیگری از سوی بازپرس به دست آمد و فیلم دوربین‌های مدار‌بسته نشان می‌داد نجفی ساعاتی بعد از قتل، آپارتمان را ترک کرده است. او دو کیف نیز در دست داشت. همچنین زهرا نجفی، دختر محمد‌علی نجفی که جسد را کشف کرده بود، مورد بازجویی قرار گرفت و دو کیف و یک نامه که متعلق به نجفی بود، در خانه او کشف شد. مطالب دست‌نوشته‌ای که محمدعلی نجفی برای دخترش نوشته بود، ظن خودکشی او را قوی‌تر کرد. ضمن اینکه او در آن نامه نوشته بود که مقتول مهدورالدم بوده و با افراد زیادی ارتباط داشته است. بررسی‌های بیشتر بازپرس نشان داد نجفی و میترا استاد به مدت هشت ماه به صورت صیغه‌ای و یک سال عقد دائم با هم زندگی کردند و در این مدت چندین بار درگیری فیزیکی با هم داشته‌اند. نجفی بعد از اینکه خودش را تسلیم پلیس کرد، گفت: میترا به من فحش می‌داد. او می‌گفت: خانواده‌ات را له می‌کنم و می‌خواست به خانواده‌ام آسیب وارد کند. روز حادثه بعد از اینکه اسلحه را مسلح کردم، وارد حمام شدم. میترا در حمام بود. یک بالش روی اسلحه گرفته بودم، وقتی بالش را کنار زدم و میترا اسلحه را دید، دستش را روی شانه من گذاشت و این‌طور بود که تیر اول را شلیک کردم و بعد هم تیر‌های بعدی شلیک شد. میترا ترسیده بود و به من می‌گفت: علی غلط کردم. نجفی می‌گوید: بعد از اینکه تیر به میترا برخورد کرد و او کشته شد، من قصد خودکشی داشتم؛ اما قبل از آن به قم رفتم و قبر پدر و پدربزرگم را زیارت کردم و بعد به زیارت حضرت معصومه (س) رفتم. آنجا چند نفری من را شناختند. بعد از آن تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم و از خودکشی منصرف شدم. ماشین کرایه کردم و در نزدیکی آگاهی شاپور پیاده شدم و به اداره آگاهی رفتم. نماینده دادستان گفت: نجفی مرتکب قتل زنی بی‌دفاع شده و بعد چندین میلیارد تومان بر اساس شنیده‌های ما پرداخت کرده تا رضایت بگیرد. با این مبلغ می‌شد تعداد بسیار زیادی از زندانیان رجایی‌شهر را که سال‌هاست در زندان هستند و تا دهه ۵۰ و ۶۰ زندگی منتظر قصاص می‌شوند، آزاد کرد؛ اما نجفی، چون فرد ثروتمندی است، این مبلغ را داشته و پرداخت کرده است. البته گفته می‌شود بخشی مهریه مرحوم بوده است و ما چیزی در‌این‌باره نمی‌دانیم؛ اما این شائبه ایجاد می‌شود که هرکسی پول داشت، می‌تواند همسر خود را بکشد. بنابراین من درخواست دارم اشد مجازات در نظر گرفته شود.

نماینده دادستان از دادگاه درخواست کرد قرار وثیقه نجفی به بازداشت تبدیل شود. این در حالی است که نجفی همچنان در زندان است.

عمل نجفی موجب سوءاستفاده توییت‌نویسان لس‌آنجلس نشین

نماینده دادستان گفت: من در کیفرخواست آوردم که عمل نجفی باعث شده نظم جهانی به هم بریزد؛ اما وکیل متهم ادعا کرد یک قتل خانوادگی نمی‌تواند نظم جهانی را به هم بریزد. آقای نجفی و آقای گودرزی، من به شما می‌گویم عمل آقای نجفی باعث شد رسانه‌های لندن‌نشین و توییت‌نویسان لس‌آنجلس‌نشین جوسازی کرده و بخواهند نظام را ناکارآمد نشان دهند و ضعف مدیریتی نظام را نشان دهند؛ چرا‌که نجفی سال‌ها کارگزار نظام بوده است. او از طریق وکلایش مدعی شده است که میترا روابط نامشروع زیادی داشته، اما نتوانستند این ادعا را ثابت کنند. نجفی سه وکیل داشت؛ وکیل معزولش وظیفه برهم‌زدن افکار عمومی را داشت، وکیل دومش تحقیقات را زیر سؤال برد و وکیل سومش هم احساسات را برانگیخت. دادستانی در موقع مناسب شکایت از وکیل متهم نجفی را به خاطر اظهاراتش انجام خواهد داد و این حق را برای خود قائل است.

وی همچنین به مصاحبه نجفی در دادسرا اشاره کرد و گفت: دکتر شهریاری، رئیس دادسرای جنایی، به آقای نجفی گفتند که نباید مصاحبه کنی، اما ایشان مصاحبه کرده و حرف‌هایی زده که مورد سوءاستفاده رسانه‌های لندن‌نشین قرار گرفته است. وی گفت: با توجه به مدارکی که ارائه شده است، من درخواست اشد مجازات متهم را دارم و مجازات تکمیلی نیز شامل حال او می‌شود.

در ادامه محمدعلی نجفی در جایگاه قرار گرفت؛ او اتهام قتل عمدی میترا استاد را نپذیرفت و گفت: من از سال ۶۰ که وزیر شدم، با توجه به ترور‌های آن زمان نیرو‌های امنیتی سلاحی در اختیار من قرار دادند. سلاحی که میترا با آن کشته شد نیز همان سلاح بود، اما من به عمد کاری نکردم و همه کارشناسان نیز گفته‌اند که شلیک‌ها مستقیم نبوده و من در حالت بی‌تعادلی مرتکب قتل شدم.

قاضی متین راسخ از نجفی پرسید: از چه زمانی سلاح را در دست گرفتید و چه زمانی آن را مسلح کردید و اخرین بار کی آن را تنظیم کردید.

نجفی گفت: من از سال ۶۰ سلاح داشتم؛ تا ۱۵ سال قبل نیز تمرین می‌کردم. من دوره نظامی را در لبنان زیر نظر شهید چمران که هم‌رزم هم بودیم، گذراندم و کار با سلاح را به خوبی بلد بودم. سلاح ابتدا منزل همسر اولم بود. بعد از اینکه به طور کامل به خانه همسر دومم نقل مکان کردم، آن را در چمدان لباس‌هایم به خانه همسرم دومم آوردم. مسلح‌بودن آن را نمی‌دانستم و اصلا نمی‌دانم چه زمانی مسلح شد. کار تمدید مجوز آن و تنظیم را هم محافظان من انجام می‌دادند.

در این هنگام قاضی متین راسخ از نجفی خواست واقعیت را بگوید و گفت: شما سال‌ها کارگزار نظام بودید. برخی از مسائلی که مطرح می‌کنید، قبلا نگفته‌اید حالا می‌گویید، این دنیا فانی است و اگر هم در این دنیا چندصباحی باشیم در آن دنیا باید پاسخ‌گو باشیم. سپس از او خواست که دفاعیاتش را مطرح کند.

نجفی گفت: قبل از اینکه جزئیات دفاعیاتم را بگویم در پاسخ به شما می‌گویم، همه ما باید صداقت داشته باشیم و من هم شما را دعوت می‌کنم به قضاوت عادلانه و خارج از مسائل سیاسی. من می‌خواهم به کشف حقیقت کمک کنم.

نجفی گفت: من سلاح را در خانه پنهان می‌کردم، چون مهیار پسر میترا کنجکاو بود. من به میترا گفته بودم سلاح دارم، اما توافق کردیم که به مهیار بگوییم سلاح در خانه نیست، چون وقتی ما در خانه نبودیم، او وسایل را می‌گشت و نمی‌خواستیم که آسیب ببیند. با این حال من هرگز سلاح را بیرون نیاوردم تا روز حادثه.

قاضی پرسید اختلاف شما و مقتول به چه دلیل بود؟

نجفی گفت: ما سر مسائل بنیادی با هم اختلاف داشتیم؛ مثلا قبل از عقد دائم او با چادر به دیدار من می‌آمد، اما بعد از عقد او با حجاب نامناسب از نظر من بیرون می‌رفت. بر سر مسائل اعتقادی هم بسیار با هم اختلاف نظر داشتیم. او گفته بود با من در دو اتاق هم زندگی می‌کند، اما بعد که عقد کردیم، به من گفت: هرچه همسر اولم و دخترم دارند، باید بگیرم و به او بدهم. از من ماشین پروشه می‌خواست، خانه ۳۰۰ متری می‌خواست و مسائل دیگر را مطرح می‌کرد. من بار‌ها گفتم من به زن اولم ظلم کردم، او خواسته میترا برای جدایی را پذیرفت، اما میترا اموال او را هم می‌خواست که بگیرد. من در برابر این خواسته مقاومت می‌کردم. به میترا گفتم باید از هم جدا شویم، اما میترا قبول نکرد؛ گفت: من شما را له می‌کنم. می‌گفت: روی صورت دخترم و همسر اولم و نوه‌ام اسید می‌پاشد؛ به همین خاطر از امنیت آن‌ها می‌ترسیدم. من با همسر اولم ۴۰ سال زندگی کردم و پنج بار سر هم داد نزدیم، اما با میترا چندین بار درگیری فیزیکی داشتم. میترا حتی چاقو هم می‌کشید. این مسائل بود که باعث شده بود بخواهم از او جدا شوم.

قاضی گفت: شما هزار و ۳۶۲ سکه بهار آزادی مهریه متیرا کردید در حالی که ۲۰۰ سکه مهریه دخترتان است؛ چه دلیلی وجود داشت این کار را بکنید؟ آیا مسئله‌ای برای پنهان‌کردن داشتید که میترا با آن شما را تهدید می‌کرد؟

نجفی گفت: میترا به من می‌گفت: همسر اول تو خیلی ثروتمند است. اگر ۵۰۰ سکه مهریه من بکنی او بعد از مدتی می‌گوید مهریه را می‌دهم، میترا را طلاق بده. او گفت: به اندازه سال تولدم مهریه کنیم که دیگر همسر اولم نتواند درخواست طلاق میترا را بدهد. من از آسیب‌رسیدن به خانواده‌ام و آبروریزی خیلی نگران بودم، چون او گفته بود در فضای مجازی آبروریزی راه می‌اندازد.

قاضی گفت: پس چرا بار‌ها از یک نهاد امنیتی نام بردید؛ شما که می‌گویید مسئله شخصی بوده است؟ شما که از افراد رده‌بالا بودید، چرا باید این کار را می‌کردید؟ چرا چنین حرف‌هایی زدید درحالی‌که واقعیت نداشته است.

نجفی گفت: بله؛ درست است. میترا با یک فرد امنیتی ارتباط داشت. او در واتس‌اپ با آن فرد ارتباط داشت و فایل‌های صوتی من را می‌فرستاد. من نمی‌دانم آن فرد از طرف نهاد مأمور شده بود یا شخصا این کار را می‌کرد، اما من نمی‌توانم ثابت کنم. چون فایل‌ها در واتس‌اپ فرستاده می‌شد. هیچ راهی برای اثباتش ندارم. اما می‌توانم مشخصات آن فرد را بدهم؛ آن فرد کاملا قابل شناسایی است. نهاد امنیتی من را که ۴۰ سال در این نظام کار کردم باید حمایت می‌کرد نه اینکه زندگی شخصی من را رصد کند. نهاد‌های امنیتی باید از ما در برابر هجمه‌های خارجی محافظت کند. من خطا کردم و این را قبول دارم. لغزش کردم، اما از لغزش من استفاده و علیه من اقدام کرد. باز هم می‌گویم این اتفاق افتاد.

قاضی گفت: چرا بحث مهدورالدمی را مطرح کردید؛ شما که می‌گویید به این اعتقاد نکشتید؟

نجفی گفت: در دورانی که میترا صیغه من بود، متوجه شدم با همسر سابقش در یک خانه زندگی می‌کند. میترا گفت: هیچ رابطه‌ای با او ندارد، اما چون پسرش ناراحت می‌شود، چنین کاری کرده است. بعد از آن به من گفت: روابط دیگری هم قبل از ازدواج با من داشته که همه را توبه کرده است.

قاضی گفت:، اما شما نتوانستید این ادعا‌ها را ثابت کنید؛ واقعیت را بگویید آقای نجفی.

نجفی گفت: میترا بار‌ها من را با خیانت تهدید کرده بود. از روابطی صحبت کرده بود، اما من هرگز ندیدم او به من خیانت کند؛ حتی اگر او مهدورالدم بود کشتن او کار من نبود که اجرا کنم. من اشتباهم را قبول دارم.

قاضی گفت: کسانی که شما معرفی کردید، همگی گفته‌اند با میترا ارتباط نداشته‌اند.

نجفی گفت: من بار‌ها به بازپرس گفتم از میترا نقل قول می‌کنم. دو کارگردان را آوردند که یکی خیلی مطرح و مشهور است. من فقط در جلسه بازجویی یکی از آن‌ها بودم. یک دیپلمات دیگر هم بود که بازپرس آرام به من گفت: اطمینان دارد با او ارتباط داشته است. افراد دیگر که صحبت کردند، در حضور من یا به خواسته من نبود.

نجفی ادامه داد: میترا با من به مشهد آمد و توبه کرد، اما من را خیلی تهدید می‌کرد و آبروریزی‌ها باعث شده بود که من تصمیم بگیرم از او به صورت توافقی طلاق بگیرم. چون از عواقب جدایی بدون رضایت او آگاه بودم، حتی به یکی از بزرگان قومشان زنگ زدم و درخواست کردم او را راضی به این جدایی کند. پدرش رضایت داشت و گفت: جدا شوید، اما میترا راضی نمی‌شد. حتی دیگر اعضای خانواده‌اش هم در جریان بودند که من درخواست جدایی دارم. نجفی گفت: شلیک گلوله مستقیم نبوده و کمانه کرده است. من باز هم می‌گویم کمانه‌کردن عامل مرگ میترا بوده و حتی کارشناسان درخواست نبش قبر دادند، اما یک نکته را می‌خواهم تأکید کنم؛ اگر من گفتم به گذشته من توجه شود (اشاره نماینده دادستان در کیفرخواست) به این دلیل بود که اگر من فردی مؤثر و با عملکردی درست نبودم، تا این حد در جامعه التهاب ایجاد نمی‌شد و نمی‌گفتند نجفی چرا این کار را کرده است! این نشان از سابقه خوب من و اقدامات مثبتم در نظام دارد. من درخواست کردم به آن‌ها توجه شود. من نگفتم قوه قضائیه به نفع من قضاوت کند. این یک برداشت بسیار اشتباه است. افرادی در شرایط من آزاد هستند، ولی وثیقه من را قبول نکرده‌اند. من درخواست دارم با این موضوع برخورد سیاسی نشود و کاملا قضائی برخورد شود. در ادامه، گودرزی، وکیل نجفی، در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را درباره کمانه‌کردن گلوله و نظر دیوان‌عالی کشور و همچنین نظر کارشناسان بیان کرد.

در پایان نجفی برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: از روی عصبانیت وارد حمام شدم و قصد شلیک نداشتم. دوست داشتم قصاص شوم.

منبع: شرق

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
۰۴:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۶
وقتی روی اون زن پنجاه ساله هووو میووردی با ید میدونستی خدایی هست که جواب توروبده
ناشناس
|
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
قاتل
ناشناس
|
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
ناراحت نباش پولهای باد آورده ات به جای تو قصاص شدند!!... بیچاره آنهایی از ملت که آه هم ندارند که با تاله سودا کنند ...
بی نام
|
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
ناشناس
|
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
دوست داشتی قصاص شوی که ۱۰ میلیارد باج دادی؟