پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۳۰ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
در منزل بودم. ظهر بچهها آمدند. محسن دربارة سانحه فرودگاه گزارشی داد. به نظر میرسد، به خاطر وضع نامناسب جعبههای سیاه هواپیماها، امکان داوری قطعی نباشد.
پسر شهید [حاجمهدی] عراقی آمد. از وضع کارگاه ساخت کربن گفت که به جای کوره آجرپزی پدرش بود. از سیاستهای جدید اقتصادی ابراز رضایت کرد. با تک نرخی شدن ارز، مصرفکنندگان به جای واردات، به مصرف کربن داخلی روی آوردهاند. گزارشی از وضع درمانگاه خیریهاش داد و از تصمیم احداث دانشگاه در طالقان گفت و برای اجازه تأسیس، استمداد کر
سال ۱۳۷۲
بعد از نماز صبح خوابیدم و ساعت هشتونیم با خواب هولناکی بیدار شدم. به دفتر رفتم. آقای [غلامرضا] شافعی، وزیر تعاون آمد و گزارشی از عملکرد اعتبارات تعاونیها داد. از کم توجهی به تعاونیها گله داشت و درخواست حمایت بیشتر میکرد. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. گفت عازم سفر به ترکمنستان است. نظر من را دربارة مسائل مربوط خط لوله گاز ترکمنستان، خرید مازوت و مسائل دیگر و بستن قرارداد با ارمنستان برای فروش گاز که آماده شده و نیز دادن گاز به گرجستان و همکاری با آذربایجان خواست. گزارشی از توافق مقدماتی با شرکت شل برای استخراج گاز از منطقه پارس شمالی داد و برای انعقاد قرارداد نظر خواست؛ موافقت کردم.
آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد و گزارش مذاکره با پاکستانیها را داد. در مورد همکاریهای ویژه، بخشی را اجازه گرفت و برخی به بررسی موکول شد. برای تأمین اعتبار تکمیل نیروگاه بوشهر توسط روسها استمداد کرد. آقای [محمد] روحیصفت، سفیر جدیدمان در استرالیا آمد و برای مسائل فیمابین کسب نظر کرد.
عصر آقای [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد و نتیجه مذاکرات با آلمان بر سر معوقهها را آورد؛ بد نیست، ولی ناتمام مانده است. فاطی خواست در مورد شخصی بهنام «پرورنده» که مدعی است، با انرژی تلقینی از وجود خودش، بیماران را علاج میکند و پلیس مانع کار او شده، کمک کنم. از دکتر مرندی پرسیدم؛ گفت در بیمارستان بقیهالله اجازه طبابت دادهایم که برای آزمایش کارش زیر نظر باشد.
شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة معوقهها صحبت کردیم؛ ناتمام ماند. دکتر ولایتی گزارش آمدن هیأت عراقی را داد که خواستار تجدید معاملات و مبادلات مرزی هستند. قرار شد برای راهکار کمخطر بررسی کنیم. دربارة حل مشکل شناسنامه سربازان فراری زمان جنگ مذاکره شد.
افطار به باشگاه نهاد [ریاستجمهوری] در خیابان فرشته رفتم. معاونان و وزرا و نهادهای دولتی دیگر میهمانم بودند. نماز جماعت و صحبتهای کوتاه دکتر حبیبی انجام شد. سپس دربارة خودسازی و تقوا و اثرش برای کار جامعه و دستاوردهای انقلاب و شرایط جامعه خودمان و انتقاد از منفی بافیهای رسانهها و نیز از ضعف اطلاع رسانی و تبلیغات خودمان صحبت مفصل نمودم.[۱]
شب به خانه آمدم. از کرمان خبر دادند که امروز آقای مرعشی در اجتماع مردم کرمان در مسجد جامع، به طور خبری اعلان کرده که به تهران میرود.
سال ۱۳۷۳
برای مراسم تشییع جنازه سه هزار شهید که اخیراً بقایای اجسادشان جمعآوری شده است، به مجلس رفتیم. آیتالله خامنهای هم آمدند. کمی ماندیم و مراجعت کردیم. جمعیت خوبی آمده بودند. آقای فتحی شقاقی، رهبر جهاد اسلامی فلسطین آمد. گزارشی از مجاهدات داد و گفت نمیگذاریم صلح پایدار شود و کمک بیشتر خواست.
ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. گزارش اولین فروشگاه را دادند که بناست بعد از ماه رمضان شروع به کار کند. دربارة فلزات و تعاونیهای روستایی هم مذاکره شد. عصر در جلسه هیأت دولت، بر سر مبارزه با قاچاق کالا بحث شد و لایحه دوفوریتی به این منظور به مجلس ارسال گردید.
شب افطار را با آیتالله خامنهای بودیم. دربارة شیوه جمعآوری و اعلان شهادت مفقودان و علل بالا رفتن نرخ ارز و سکه و راههای مبارزه با آن و پیشنهاد دموکراتهای آمریکا برای افشاگری علیه جمهوریخواهان بحث شد. آیتالله خامنهای نظر داشتند که برای توسعه اختلافشان استفاده بشود، ولی به نتیجه روشنی نرسیدیم. قرار شد تبلیغات و جوسازیهای رسانههای داخلی در مورد ارز و سکه و گرانی کنترل شود. در مورد خرید نیروگاه هستهای از روسها و مسائل جاری افغانستان و قزوین، توطئه اسراییل و آمریکا در مورد قیمت ارز و جعل ریال و مبارزه با قاچاق کالا مذاکره و تصمیمگیری شد.
سال ۱۳۷۴
[آقایان نجمالدین شیخ و نجیبالله لفرایی]، قائممقام وزارت امورخارجه پاکستان و وزیر مشاور در امورخارجه افغانستان، جداگانه آمدند. دربارة مسایل افغانستان صحبت کردیم. دولت افغانستان در مقابل طالبان - با حمایتی که پاکستان از طالبان دارد- احساس نگرانی دارد و دنبال حل مشکلاتش با پاکستان است. نامه آقای [برهانالدین]ربانی را آورد؛ سخت از حمایتهای ایران، راضی و ممنوناند.آقای [غلامرضا] حدادی، سفیرمان در افغانستان هم گزارشی از وضع آنجا داد.
آقای [سیدجمالالدین] دینپرور آمد و برای بنیاد نهج البلاغه استمداد کرد. نماینده آیتالله خامنهای در هندوستان است، ولی در هند، ویزا تحت این عنوان نمیدهند. جمعی از محققان [مرکز فرهنگ و معارف قرآن] دفتر تبلیغات اسلامی قم آمدند نمایشگاهی از کارهای مهمشان را در دفتر مجمع برپا کرده بودند. بخش قرآنی و زندگینامه ائمه که از کارهای من است و آنها تکمیل میکنند، از مهمترین هستند. مسئول بخش توضیحات داد و آقای [محمد] جعفری گیلانی، گزارشی ارایه کرد. من هم تشویقشان کردم.[۱] به خوبی به چشم میخورد که درکارهای حوزه، استفاده از کامپیوتر هم باب شده است. نمازجماعت خواندیم و رفتند.
آقای [حمیدرضا] آصفی، سفیرمان در فرانسه آمد. گزارشی از کارهای مهمی که در ارتباط با فعالکردن روابط انجام شده و گامهای مؤثر فرانسه در همکاری، مثل [شرکت نفتی] توتال و مخالفت صریح با اقداماتآمریکا علیه ایران و رفع مشکلات روابط داد. اصرار دارد، به وزیر حمل و نقل فرانسه- که به زودی به ایران میآید- ملاقات بدهیم.
عصرآقای [محسن] نوربخش، برای انتخابات و نامة اخیر وزارت کشور در مورد حدود تبلیغات آمد. شورای اقتصاد، جلسه با چند مصوبه داشت. افطار بچهها در دفترم بودند. سپس فیلم «بوی پیراهن یوسف»[۲]، ساخته آقای ابراهیم حاتمیکیا را دیدیم؛ جالب بود.
خودش هم در کنار من توضیحات میداد. خبر دادند که رؤیت هلال شوال، برای رهبری ثابت شده و فردا عید است.
سال ۱۳۷۵
آقای [حمید] میرزاده، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] و مدیران مربوط به تدوین طرح ایران ۱۴۰۰ تمدن اسلامی[۱] آمدند. آقای میرزاده، گزارش کار داد و اصلاحی در گزارش قبلی؛ سپس من سخنرانی مفصلی در سیاستها و مبانی و امکانات برای تحقق تمدن اسلامی ایراد کردم.[۲] سپس آقای میرزاده، جداگانه آمد در مورد سفر رهبری به خوزستان و کارهای برنامه صحبت شد.
مدیران صنایع ویژه دفاعی آمدند. دکتر [مجید] عباسپور، گزارش دستاوردها و مشکلات و محدودیتهای ایجاد شده را داد و من نشان درجه سه به ایشان دادم و در اهمیت و ضرورت این بخش صحبت کردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم؛ منجمله آییننامه [اقامه] نماز در ادارات و محیطهای دولتی.
دکتر ولایتی آمد. گزارش سفر به مغرب و مذاکره با ملک حسن را داد. موافقت قطعی او را برای برگزاری اجلاس سران در تهران به دست نیاورده، ولی تا حدودی هماهنگی نشان داده است. از من خواست که نامه دعوت، برای بعضی از سران بفرستم؛ گفتم، برای اطمینان، بیشتر بررسی شود.