پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حسن عليق در الاخبار نوشت: حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، اقدامات امنیتی غیرعادی انجام نمی دادند. برعکس، تحرکات آنها تقریبا طبیعی و به شکل شبه علنی بود. رفت و آمدهای آنها و قرارهای ملاقاتشان، کاملا مشخص بود و بارها، این دو فرمانده، به مرگ نزدیک شدند. اما تصمیم ترور نشدن آنها، پیش از این، نتیجه قدرت بازدارندگی در محور مقاومت بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: ترور سردار سلیمانی و ابو مهدی المهندس در بامداد امروز، یک عملیات امنیتی پیچیده نبود؛ بلکه در میزان سیاسی و نظامی، پس از شهادت عماد مغنیه، شدیدترین عملیاتی است که علیه محور مقاومت تدارک داده شد؛ ضربه ای دردناک که باب جنون در منطقه را می گشاید. هر کس این تصمیم را گرفته، یا احمق و نادان است و نمی داند چه کرده و یا اینکه باب جنگی را گشوده است که پیش از این، برایش اماده شده است. این تصمیم آمریکا، با هدف رساندن این پیام به محور مقاومت است: «توان بازدارندگی شما رو به فرسایش است و هیچ چیز مانع از آن نمی شود که در برابر تلاش شما برای طرد ما از منطقه، اقدام کنیم؛ ولو اینکه تمام فرماندهان و نقاط قوت شما را هدف بگیریم».
این معادله «صفری»، علیه محور مقاومت است، که این محور باید به آن پاسخی انتقام جویانه داده و اعتبار دوباره ای به توان بازدارندگی اش ببخشد. از کنار ترور فرمانده سپاه قدس، حاج قاسم سلیمانی و نایب رئیس حشد الشعبی، ابومهدی المهندس، نمی توان مانند دیگر حوادث منطقه گذشت.
واشنگتن به سرعت مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت. ترور این دو فرمانده، در یک شرایط سیاسی و نظامی بسیار پیچیده در عراق صورت گرفت؛ آمریکا تلاش می کند از انتفاضه مردمی در عراق، بهره برده، از آن، برای کاهش نفوذ تهران استفاده کرده و کودتایی را علیه حشد الشعبی و گروههای مقاومت در عراق، ترتیب دهد. اما از لحاظ نظامی، نیروهای اشغالگر آمریکا، با هدف تثبیت پایگاههای سیاسی جدید خود و محدود کردن نقش حشد الشعبی، به پایگاههای آن حمله بردند. همه منتظر پاسخی به این اقدام آمریکا بودند که این دولت فراتر رفته و در بامداد امروز، المهندس و حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد و این بار، می توان نام عملیات را جدایی بین ایران و عراق و در ادامه، جدایی دیگر عناصر باقی مانده در محور مقاومت نامید.
ماشین شایعه سازی آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به سرعت پس از وقوع این ترور روشن شده و نام برخی فرماندهان حزب الله لبنان نیز در لیست ترور شده ها امد، اما منابع عراقی و لبنانی، وجود شهدایی از حزب الله در جریان این عملیات را رد کرد. در ادامه، شبکه سعودی العربیه خبری را منتشر کرد مبنی بر اینکه نیروهای مارینز، فرمانده عصائب اهل الحق، قیس خزعلی و همچنین، هادی العامری، فرمانده سازمان بدر را دستگیر کرده اند. این خبر صحت ندارد، اما نشان دهنده لیست اهداف آمریکا در عراق است. خزعلی و العامری در کنار المهندس و دیگر فرماندهان حشد الشعبی، گروههایی که به سفارت آمریکا در بغداد حمله کردند را رهبری می کردند.
ترور سلیمانی و المهندس، یک حادثه گذرا نیست؛ تصمیمی است که دولت آمریکا با هدف شعله ور کردن منطقه و یا حداقل، برای باز گرداندن زمان به عقب، محو نتایج تلاش های محور مقاومت در سوریه، لبنان، عراق، یمن و فلسطین و تلاش برای از بین بردن تمام دستاوردهای این محور، اتخاذ نموده است. بدون هیچ اطلاعی از سوی یک منبع موثق، می توان انتظار واکنش از سوی محور مقاومت را داشت. خطوط قرمزی وجود داشت که با ترور سلیمانی از میان رفت و بر این اساس، ایالات متحده بهای سنگینی خواهد پرداخت؛ چرا که این تجاوز از خطوط قرمز، یک طرفه نخواهد بود.