پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : زمانی که در سال 1949 سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) شکل گرفت هدف اصلی حفاظت از کشورهای اروپایی در برابر حمله احتمالی شوروی سابق بعد از جنگ جهانی دوم بود. آمریکا در آن زمان قرار بود به دولتهای اروپایی در تلاش برای دفاع از خودشان کمک کند و حتی وزیر خارجه وقت آمریکا نیز به کنگره این اطمینان را داده بود که عضویت این کشور در این پیمان نظامی هیچ الزامی برای این کشور در خصوص اعزام نیرو و تجهیزات نظامی به اروپا ایجاد نخواهد کرد. با این وجود حتی پس از گذشت چند دهه کشورهای اروپایی هنوز نتوانستهاند مسئولیتهای دفاعی و نظامی در این پیمان را مستقیما عهدهدار شوند.
این روند باعث شد تا پس از فروپاشی شوروی سابق تغییری در رویکرد این سازمان ایجاد شود تا شاید مأموریت آن متناسب با شرایط دوران جدید تعریف شود. در همین راستا پیشنهاداتی در خصوص مشارکت این سازمان در عملیات ضدتروریستی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و حتی مقابله با تهدیدات زیست محیطی مطرح شد و برنامههایی برای تبادل دانشجویان دانشکدههای نظامی نیز در نظر گرفته شد. در نهایت این پیمان نظامی تصمیم گرفت تا علیرغم از بین رفتن تهدید اولیه، پذیرش عضو خود را گسترش دهد.
در سالهای بعد از فروپاشی شوروی سابق که به خلع سلاح اروپا منجر شد، فشار مسئولیت آمریکا برای تأمین امنیت نظامی کشورهای عضو این پیمان را افزایش داد. کم کم به نظر میرسید که سیاستمداران آمریکایی نیز ضرورت کمک به اروپاییها برای وابسته نگه داشتن آنها را حس کرده بودند. تا جایی که واشنگتن با هرگونه پیشنهادی برای اقدام و یا هزینهکرد مستقل از جانب اروپا مخالفت میکرد و ترجیح میدادند تا اروپا در شرایطی اقدامات گستردهتری صورت دهد که تحت نظارت آمریکا باشد.
این روند ادامه داشت تا اینکه هر روز به تعداد اعضای این پیمان اضافه میشد و کم کم به جایی رسید که آمریکا نیز روی این سازمان در جنگهای فرامنطقهای خود از جمله افغانستان، لیبی و سوریه حساب ویژهای باز کرد. با این وجود تقریبا تمام رؤسای جمهور آمریکا طی دستکم دو دهه اخیر از اروپاییها به دلیل مشارکت ناکافی در عملیات نظامی مشترک انتقاد کردهاند. «رابرت گیتس» وزیر دفاع سالهای پایانی دوره ریاست جمهوری «جرج بوش» و سالهای ابتدایی ریاستجمهوری «باراک اوباما» تأکید کرد، صبر و تمایل کنگره و ساختار سیاسی آمریکا درباره نقش اروپا در پیمان نظامی ناتو در حال کمرنگ شدن است و نظر مثبتی درباره افزایش بودجه نظامی این سازمان به جای کشورهایی که ظاهرا تمایلی به تخصیص منابع ضروری در دفاع از خود ندارند، وجود نخواهد داشت. و از سوی دیگر زمانی که «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه از «مرگ مغزی» این سازمان صحبت میکند، به نظر میرسد که مشکلات عمدهای در درون این سازمان وجود دارد.
اندیشکده کاتو در گزارشی با اشاره به ماهیت اصلی راهاندازی این پیمان نظامی، تأکید میکند که در شرایط فعلی مشکلات و مسائلی که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با آن مواجه است، بسیار اساسی و فراوان بوده و از همین رو در شرایطی که ناتو دیگر منافع آمریکا را تأمین نمیکند، ادامه حمایت مالی و نظامی از کشورهای اروپا در شرایطی که قادر به دفاع از خودشان هستند، بیمعناست.
بنا بر این گزارش، آمریکا و اروپا دیگر با تهدید ماهیتی مواجه نیستند و حتی تهدیدات مشترک نیز ندارند. علاوه بر این، تعدد اعضای این پیمان نظامی شرایطی را بوجود آورده که امکان اقدام واحد تقریبا غیرممکن شده است.
این مقاله در ادامه تهدیدی را که تحت عنوان «تهدید روسیه» در سالهای گذشته از جانب مقامات غربی به منظور توجیه افزایش حضور نظامی آمریکا و ناتو بویژه در شرق اروپا در نزدیک مرزهای روسیه عنوان میشود، تهدیدی ساختگی عنوان میکند و تأکید دارد که در شرایط کنونی هیچ چشماندازی برای هرگونه حمله احتمالی روسیه علیه آمریکا وجود ندارد و حتی اگر این تهدید برای کشورهای اروپایی مطرح باشد، شدت آن بسیار اندک و قابل چشمپوشی است.
در شرایط کنونی منافع آمریکا و اروپا با یکدیگر در تقابل است، به این معنا که هر دو طرف چشمانداز متفاوتی درباره مسائل مختلف، به عنوان مثال، سلطه اقتصادی در اوکراین و همچنین تسلط سیاسی در سوریه دارند. اما به نظر میرسد که هر یک از این مسائل و موضوعات نیز از اهمیت بسیار کمی برای هر دو طرف برخوردار است تا جایی که جدالها بر سر گرجستان و اوکراین از جمله موضوعات جانبی برای آمریکا و اروپا به شمار میرود.
از سوی دیگر، نویسنده این مقاله معتقد است که اروپاییها نگرانی خاصی برای تأمین امنیت خود ندارند. و همین مسئله نشان دهنده کم اهمیت بودن آنچه از آن با عنوان «تهدید روسیه» یاد میشود، حکایت دارد. تا جایی که به نظر میرسد مسائل امنیتی که اروپا در رابطه با خاورمیانه و شمال آفریقا با آن مواجه است اهمیت بیشتری دارند هر چند که این مسائل و نگرانیها نیز به حدی نیست که نیازمند پاسخ نظامی باشد و بتواند قدرتمندتر شدن ارتش اروپا را توجیه کند.
اندیشکده کاتو با اشاره به اجلاس اخیر سران کشورهای عضو ناتو در لندن که ظاهرا نتوانست هیچ راهحلی برای نقایص اساسی این پیمان نظامی ارائه دهد، تأکید میکند که سران ناتو در این نشست صرفا متعهد شدند که هزینههای بیشتری برای مقابله با تهدیدات مختلف اختصاص دهند تا در نهایت امنیت برای همه کشورهای عضو فراهم شود اما این موضوع که این هدف چطور محقق خواهد شد، اصلا مورد بحث قرار نگرفت و به طور کلی این پیمان نظامی برای اینکه مجددا احیا شود نیازمند اقدامات بسیار بیشتری است.
نویسنده این مقاله قبلا نیز دستیار ویژه «رونالد ریگان» رئیسجمهور آمریکا بوده راهحلهایی را نیز به عنوان روشهایی با اثرگذاری محدود برای مقابله با برخی نقایص بنیادین پیمان نظامی ناتو ارائه میدهد البته تأکید میکند که اجرای این روشها نیز باز هم نمیتواند این سازمان را به طور کامل احیا کند. این موارد عبارتند از: توقف گسترش ناتو، تلاش برای مسئولیتپذیر کردن اعضای این سازمان، ارتقاء روابط با روسیه و کاهش مشارکت واشنگتن در تأمین بودجه و پیشبرد اهداف این سازمان. وی در پایان تصریح میکند که در شرایط کنونی آمریکا در شرایطی است که نیازمند تمرکز بیشتر روی تأمین امنیت شهروندان خود است و کمک بیشتر به ناتو صرفا تأمین رفاه بیشتر برای اروپاییهاست.