صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۱۹۲۷۶
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۲۳ - ۰۱ دی ۱۳۹۸
در سواری می‌فرمودند که من‌بعد روز جمعه‌ها باید کلیه تعطیل باشد. خود اعلیحضرت هم به هیچ کار نمی‌رسد و صدراعظم هم درخانه [دربار] نیاید و تمام بیوتات دیوانی هم تعطیل کنند و بندگان همایون [شاه] هم در اندرون روز را شام کنند. نمی‌دانم از چه راه این قرار را داده‌اند. بعد معلوم خواهد شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه یکشنبه ۱ دی ۱۲۷۴ آمده است:

امروز صبح در رکاب سوار شدم و از منزل تا سر ناهارگاه و سواره روزنامه خواندم. بندگان همایون [شاه] می‌فرمودند، از قرار راپورتی که سفیر ایران از اسلامبول نوشته، وحشت و سوءظن سلطان نسبت به مردم به درجه‌ایست که باغبان‌باشی عمارت مخصوص عریضه از بغل درآورده بود که به سلطان عرضه دارد و سلطان به تصور این‌که طپانچه می‌خواهد به او بزند با رولور که همیشه همراه دارد پنج تیر به باغبان‌باشی خالی کرده و او را کشته بود. وضع عثمانی هم در نهایت بدی است.

در سواری می‌فرمودند که من‌بعد روز جمعه‌ها باید کلیه تعطیل باشد. خود اعلیحضرت هم به هیچ کار نمی‌رسد و صدراعظم هم درخانه [دربار] نیاید و تمام بیوتات دیوانی هم تعطیل کنند و بندگان همایون [شاه] هم در اندرون روز را شام کنند. نمی‌دانم از چه راه این قرار را داده‌اند. بعد معلوم خواهد شد. شب هم درخانه [دربار] رفتم. قوچ بسیار بزرگی شکار فرموده بودند. اگرچه صبح وقت سواری به من فرمودند، امروز هرچه شکار کردم از آنِ تو خواهد بود. چون قوچ بسیار بزرگی است، من نمی‌خواهم و ضرب شست مبارک را به اهل دربار بنمایند و لاشه این قوچ را شاید از برای نایب‌السلطنه بفرستند، من عرض نکردم که به من التفات بکنید. ساعت سه از درخانه [دربار] مراجعت به منزل شد.