پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
به دنبال ناکامی رژیم شاه
در برنامه مهار انقلاب اسلامی که با تغییر سیاستها و کابینهها همراه بود،
رژیم با پیروی از خط مشی حاکمان ایالات متحده آمریکا توجه خود را به
استفاده از شخصیتهای ملی و غیر انقلابی معطوف ساخت..
اغلب این افراد با توجه به اوضاع
بحرانی کشور در به دست گرفتن زمام امور، واقع بینانه برخورد نموده به
درخواست رژیم پاسخ منفی دادند. در این میان شاپور بختیار نخست وزیری را
پذیرفت. او آخرین امید شاه و دستگاه حکومتی آمریکا برای نجات سلطنت پهلوی
بود. بعد از سقوط دولت ازهاری در موقعیتی که انقلاب به روزهای اوج و پیروزی
خود نزدیک میشد بختیار پیشنهاد شاه برای احراز مقام نخست وزیری را طی
شرایطی پذیرفت و علی رغم طرد شدن از سوی جبهه ملی کابینه خود را در روز
شانزدهم دی ماه 1357 به شاه معرفی کرد.
بختیار در نخستین روزهای
زمامداری، دیدگاههای خود را درباره دولت و برنامههای آیندهاش طی یک
سخنرانی اعلام نمود تا شاید بتواند آرامشی در کشور ایجاد نماید. پس از قطعی
شدن نخست وزیری بختیار امام خمینی (ره) واکنش صریح و قاطعی از خود نشان
دادند و دولت او و مجلسین را غیر قانونی خواندند.
همزمان با خروج شاه
از ایران امام خمینی (ره) طی یک سخنرانی در نوفل لوشاتو متذکر شدند که
آمریکا سقوط شاه را قطعی تلقی میکند و اینک راه تازهای در پیش گرفته و به
جای شاه از دولت بختیار پشتیبانی میکند تا رژیم او را حفظ و مردم را آرام
نماید.
امام خمینی (ره) از مردم خواست تا با تظاهرات و ابراز نارضایتی
علیه دولت بختیار به پا خیزند تا موجبات سقوط دولت او را فراهم آورند.
مخالفت امام (ره) با حکومت بختیار موج جدیدی از مبارزات مردم را به دنبال
داشت. شدت اعتراضات به حدی بود که کارکنان وزارتخانهها از پذیرفتن وزرای
جدید خودداری نمودند و عملآً از اعضای کابینه سلب اعتماد و اختیار شد.
حساس
ترین مسئلهای که بختیار پس از خروج شاه از ایران با آن رو به رو شد
راهپیمایی روز اربعین 29 دی ماه 1357 بود که مردم با تظاهرات میلیونی ضمن
مخالفت با دولت بختیار و غیر قانونی دانستن آن خواهان تشکیل جمهوری اسلامی
به رهبری امام خمینی (ره) شدند.
به دعوت امام خمینی(ره) مردم ایران، با
اتحاد، در یک راهپیمایی، علیه آخرین بازمانده رژیم شاه شرکت کردند. در
تهران از اولین ساعات روز، میلیونها نفر از شهرکهای شمال و غرب تا
زاغهنشینان جنوب شهر، به سوی بلوار شاهرضا - که حالا «انقلاب» نامیده
میشود - راه افتادند.
ارتش، سربازان را از مسیر راهپیمایی عقب کشیده
بود. فاصله سیزده کیلومتری میدان فوزیه - امام حسین (ع) کنونی - و میدان
شهیاد - آزادی فعلی - مملو از جمعیت بود. این حادثه، پس از راهپیمائیهای
عید فطر و تاسوعا و عاشورا، چهارمین راهپیمائی بزرگ مردم بود.
صدها
خبرنگار ایرانی و خارجی، هیجانزده از فراوانی آنهمه خبر و حادثه، به این
سو و آن سو میدویدند و عکس و خبر تهیه میکردند. اقلیتهای مذهبی -
زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان - نیز در آن روز حضوری چشمگیر داشتند و هزاران
تصویر از امام خمینی (ره) و تصاویری از شهیدان مبارزان از هر گروه و
طبقهای در دستهای مردم بود.
وقتی ظهر فرا رسید، جمعیت که دیگر حرکتی
نداشت و خیابانها را پوشانده بود، ایستاد و قطعنامه راهپیمایی که از طریق
صدها بلندگو پخش میشد، خوانده شد. صدای تکبیر میلیونها نفر که هر بند
قطعنامه را تأیید میکردند تا کیلومترها دورتر شنیده میشد.
در این
تظاهرات شرکت کنندگان خواستار اعلام غیرقانونی بودن سلطنت و خلع رژیم شاه و
تأسیس جمهوری اسلامی شدند. غیر از تهران، در غالب شهرها راهپیمایی انجام
گرفت ولیکن در نجف آباد، کرمانشاه، نهاوند، ارومیه و مسجد سلیمان به
شدیدترین وضع به خاک و خون کشیده شد و صدها تن از مردم، کشته و زخمی شدند.
امام خمینی (ره)، راهپیمایی روز اربعین را نوعی همهپرسی درمورد تشکیل
جمهوری اسلامی قلمداد کرده و طی پیامی فرمودند: «اینجانب انشاءالله تعالی
بهزودی به شما میپیوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع
مشکلات کوشا بوده و همصدا و همقدم شده، همه اقشار ملت بر فسادها غلبه
کنیم...»
فردای آن روز امام (ره) طی پیامی اعلام نمودند که به زودی به
کشور باز میگردند. در این میان بختیار با بستن فرودگاه مهرآباد تهران بر
روی پروازهای خارجی در صدد برآمد تا از مراجعت امام (ره) به ایران جلوگیری
کند. ولی این تدبیر نابخردانه بر نا آرامی کشور افزود و او در همان روز
اعلام کرد: «آیت الله خمینی هر وقت اراده نمایند میتوانند به وطن
بازگردند».