پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حجتالاسلام والمسلمین محسن دعاگو امام جمعه شمیرانات از جمله ائمه
جمعهای که به صراحت کلام مشهور است، حال طرف انتقاد او دولت احمدینژاد یا
جریانهای انحرافی. او برخلاف نظر برخی از سیاستمداران، عدم حضور جدی
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس را نه تنها قهر سیاسی، بلکه اقدام آنان را
نشان از بیاعتمادی به جریان انحرافی و مجریان انتخاباتی میداند. او
انتخابات مجلس نهم را رقابت میان جریان اصولگرایی عنوان و معتقد است اختلاف
سلایق میان جبهه متحد و جبهه پایداری میتواند عاملی برای مشارکت بیشتر
مردم در انتخابات باشد.
او هجمه علیه آیتالله هاشمیرفسنجانی را هجمهای سازمانیافته و توسط
جریان خودسر میداند و معتقد است افراد و جریاناتی، نردبان صعود به قدرت را
توهین به شخصیتهای بزرگ میدانند. او همچنین معتقد است: تندرویهای
سازمانیافته توسط جریان انحرافی عامل محرومیت مردم از خطبههای جمعه
آیتالله هاشمی رفسنجانی است.
مشروح گفتوگوی خبرنگار قانون با حجتالاسلام و المسلمین محسن دعاگو امام
جمعه موقت شمیرانات را که پیش از اعلام صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مجلس نهم
انجام شد، در ادامه میخوانید:
*با توجه به اینکه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را در
پیش رو داریم، جنابعالی این انتخابات و نیز ترکیب مجلس نهم را چگونه
ارزیابی میکنید؟
هر دو جریان موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب در این انتخابات حضور دارند ولی
پیشبینی میشود رقابتهای انتخاباتی عمدتاً در جمع جبهه موسوم به اصولگرا
صورت گیرد چرا که آثار حضور قوی و شایسته اصلاحطلبان در این انتخابات
چندان مشهود نیست اما ایجاد انگیزه برای حضور همه اقشار ملی وفادار به
جمهوری اسلامی و قانون اساسی از هر زمان دیگری ضروریتر و به خردورزی و
مصالح ملی نزدیکتر است.
*همانگونه که مستحضرید اصلاحطلبان لیستی برای انتخابات مجلس ارائه
نکردند. تحلیل شما از این عدم حضور چیست؟ آیا این عدم حضور به ضرر جناح
اصلاحطلب خواهد بود؟
عدم ارائه لیست هرگز به معنی عدم حضور نیست، اصلاحطلبان وفادار به
میثاقهای ملی در عرصههای انتخاباتی مشارکت فعال دارند، گزینههای مورد
نظرشان را از بین تأیید صلاحیت شدگان انتخاب میکنند و دینشان را نسبت به
اسلام، نظام، کشور و ملت ادا میکنند. اصلاحطلبان میخواهند با عدم ارائه
لیست و فعال نشدن در عرصه رقابتهای انتخاباتی بیاعتمادی و اعتراضشان را
به جریان انحرافی و مجریان انتخاباتی آشکار سازند و نگرانیهای قابل درکشان
از تسلط جریان مورد اعتراض بر شریانهای اصلی انتخابات مجلس را به افکار
عمومی منتقل کنند.
* با توجه به قرائتهای مختلفی که از اصولگرایی در میان جبهه
پایداری و جبهه متحد اصولگرایان وجود دارد، وضعیت وحدت در میان اصولگرایان
را چگونه ارزیابی میکنید و آیا اصولگرایان به وحدت در این انتخابات
میرسند؟ شما کدام یک از دو طیف را نماینده واقعی اصولگرایان میدانید؟
جبهه متحد اصولگرایی و جبهه موسوم به پایداری بر محور مشترکات اصولی از
وحدت برخوردارند و اگر با همین تفاوت سلیقهها و نگاهها باقی بمانند بر
رقابتهای انتخاباتی و آفرینش انگیزه مشارکت عمومی ایفای سهم و نقش
میکنند.
*اصلاح طلبان از سال 84 به بعد دیگر در عرصه قدرت حضور نداشتند و
با توجه به اوضاع و احوال کنونی بعید به نظر میرسد که تا سالهای آینده
نیز بتوانند قدرت در دولت و مجلس را در اختیار بگیرند. به نظر شما چه
راهکارهایی برای حضور مجدد اصلاحطلبان در عرصه قدرت وجود دارد؟
در جریان موسوم به اصلاحطلبی مانند جریان موسوم به اصولگرایی، گروههای
تندرو، کندرو و اعتدالگرا وجود دارند. اعتدالگرایان کم و بیش در درون
حکومتها به رغم تفاوت سلیقهها، نگاهها و دیدگاهها حضور دارند و تندروها
در برابر میثاقها، ضابطهها و منطق و معیارها میایستند و فساد و افساد،
تباهی و کاستی و درگیری و پراکندگی را بسترسازی میکنند. کندروها بدون هیچ
احساسی در عافیت طلبی، ناسپاسی و خودمعیار پنداری، روزها و ساعتهای خود
را سپری میکنند.
اصلاحطلبان وفادار به میثاقهای ملی باید به اصلاح و پالایشی وسیع و دقیق
در جبههای موسوم به اصلاحطلبی بپردازند، حساب خود را از منحرفان فرهنگی و
تندروان سیاسی جدا کنند، در عرصههای ملی به اعتمادسازی و خدمتگزاری در
چارچوب قانون اساسی بپردازند تا از جایگاه و پایگاه بهتری در افکار عمومی
برخوردار شوند، بر اعتماد عمومی بیافزایند و به موازات مقبولیت اجتماعی در
مناصب قدرت سیاسی قرار گیرند.
امروز بزرگترین رسالت همه گروههای وفادار به جمهوری اسلامی چهره گشایی از
نفاق سیاسی و خنثیسازی توطئهها و فتنههای جریان انحرافی است. همه
خردورزان اعتدالگرا در جمع اصولگراها و اصلاحطلبها به نظام جمهوری
اسلامی وفادارند و افزایش رقابت و مشارکت را نقشآفرینی در اعتبار و اقتدار
نظام جمهوری اسلامی میدانند.
*چندی پیش ارگان رسانهای دولت حملات تازهای را نسبت به آیتالله
هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ترتیب داد. وی از اولین افرادی
است که اطرافیان رئیس جمهور را منحرف از خط نظام جمهوری اسلامی معرفی کرد،
از اینرو روزنامه ایران در مطلب اخیر خود ضمن انتقاد از ایشان مدعی شده است
که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام این روزها از همان حربهای استفاده میکند
که در ابتدای انقلاب علیه بنی صدر به کار گرفت تا وی را از قدرت برکنار
کند. ارزیابی حضرتعالی از انتقادهای ارگان رسانهای دولت به آیتالله هاشمی
رفسنجانی چیست؟
در وفاداری آیتالله هاشمی رفسنجانی به جمهوری اسلامی، قانون اساسی و
اعتقاد و التزامش به ولایت فقیه تردیدی نیست. کسانی که تحکیم و توسعه قدرت
سیاسی را در تخریب و تضعیف شخصیتهای بزرگتر و غیرقابل قیاس با خودشان
میبینند باید اعتقاد و التزامشان را به اسلام و ولایت فقیه برای افکار
عمومی اثبات کنند و قهرهای معنیدار و رفتارهای زاویهدارشان را با اسلام،
ولایت، روحانیت، منافع و مصالح ملی جبران کنند. همه اصولگرایان و
اصلاحطلبان حقیقی آیتالله هاشمی رفسنجانی را در کنار رهبری، در حوزه
حمایت از نظام دینی و وفاداری به خط امام و رهبری میبینند و میپسندند.
کسانی که خط ایجاد تقابل، ناهماهنگی و فاصله و زاویه بین مقام معظم رهبری و
آیتالله هاشمی رفسنجانی را پیگیری میکنند منافقان و معاندان خیانت پیشه و
جاهلان کجاندیش و فریب خورده هستند. همه سیاستمداران عاقل و معتدل با
توجه به شرایط جهانی انقلاب اسلامی، تحولات منطقهای و فتنهگریهای دشمنان
داخلی و خارجی، هرگونه اختلافانگیزی، درگیری سیاسی و تبلیغ و ترویج
رویارویی و تنش سیاسی بین سرمایه های نظام مقدس جمهوری اسلامی را خیانت
ورزی، خرسندسازی دشمنان خارجی و مقابله با ملت هوشیار و انقلابی میدانند.
*حضرتعالی بارها به انحای مختلف در سخنرانیها و مصاحبههای خود
اعلام کردید که شأن و جایگاه آیتالله هاشمی به خصوص در سالهای اخیر
نادیده گرفته شده است و عامل آن را افراطیگریهای یک گروه تندرو معرفی
کردید. با این وجود به نظر میرسد فراتر از جریان افراطی، گروهی مترصد
انتقامجویی از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند. آیا این مسئله را قبول
دارید؟
بستر پیدایش و گسترش افراطیگری، انحراف فرهنگی و سیاسی و بسترساز فتنههای
سیاسی، انحرافهای فرهنگی و فاجعههای اقتصادی، جریان موسوم به انحرافی
است. حلقههای فتنه، انحراف و افراطیگری به مدیر جریان انحرافی برمیگردد و
از نگاه سیاسی محوریت جریان انحراف خوابهای خطرناکتری برای اسلامیت
نظام، منافع و مصالح ملی و حوزه نفوذ و محبوبیت روحانیت و ولایت دیده است
ولی تاریخ سیاسی ایران بهترین گواه است که جریان انحرافی در برابر ملت
وفادار به میثاقهای دینی و ملی جز شکست و رسوایی و سرشکستگی بهرهای
نمیبرد.
*مقام معظم رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از یاران دیرین
یکدیگر هستند به گونهای که حضرت آیتالله خامنهای در یکی از سخنرانیهای
خود اعلام کردند که "هیچ کس برای من هاشمی نمیشود". با این اوصاف عده ای
همواره درصدد ایجاد اختلاف میان رهبری نظام و آیتالله هاشمی بودند. به نظر
حضرتعالی چه فرد یا جریانی از این مسئله سود میبرند و چه چارهاندیشی در
این ارتباط میتوان انجام داد؟
کسانی که تصاحب قدرت را از شایستگی، توانایی و کارآیی دنبال نمیکنند تعرض
به شایستگان را نردبان صعود به مناصب قدرت میدانند. این افراد حیات سیاسی و
اعتبار و اقتدارشان را در قهرمان نمایی با تعرض به شخصیتهای بزرگ دینی و
ملی میدانند.
*از آخرین نماز جمعه آیتالله هاشمی قریب به دو سال گذشته است. به
نظر شما دلیل این غیبت چیست؟ اگر به نظر شما مانعی برای این حضور وجود
دارد، چگونه میتوان این مانع را رفع کرد؟
نماز جمعه یک فریضه بزرگ عبادی- سیاسی است. خطبههای نماز جمعه جزء نماز و
از الزامات آن آرامش، سکوت و استماع با انگیزه دینی است. تا زمانی که
تندرویهای سازمان یافته جریان انحراف، فضای این عبادت را با توهین و تهمت و
خشونت بیالاید، مردم از خطبههای مفید این خطیب جمعه محروم میمانند.
*حضرتعالی به عنوان خطیب جمعه و یک روحانی بارها از تخریب، توهین و
ریختن آبروی مؤمن انتقاد کردهاید، اما شاهدیم جریانی افراطی با نفوذ به
برخی از مناصب حساس به دنبال دامن زدن به این مسائل هستند، به نظر شما این
جریان سازماندهی شده رفتار میکند یا اینکه نیروهای خودسر هستند؟
تندرویها در دو قالب سازمان یافته و خودسرانه دنبال میشوند و باید با
برخورد قاطع و قانونی مهار شوند. اگر جریان تندروی با گوهر قانونگرایی و
حقمداری در چارچوب موازین قانونی به گونهای شایسته و بازدارنده کنترل
میشد با گسترش عدالت ضریب مقبولیت و رضایت افزایش مییافت.
*با وجود اینکه دولت نهم و دهم مدعی رابطه خوب با مراجع، علما و
روحانیون است، اما واقعیت حکایت از چیز دیگری دارد و برخی همین جریان
انحرافی را عامل این اختلاف میدانند. حضرتعالی چه تحلیلی از رابطه دولت با
روحانیون دارید و به نظر شما امکان و احتمال بازسازی این رابطه وجود دارد؟
رابطه کنونی نتیجه نقش آفرینی مؤثر جریان انحرافی با بکارگیری روشی راهبردی
برای ایجاد و گسترش زاویه و فاصله با روحانیت و مرجعیت است. اگر مهرههای
مؤثر در جریان انحراف در اندیشه توبه و بازسازی رابطه باشند باید با
عذرخواهی از ملت و روحانیت و مرجعیت به جبران گذشته بپردازند و سطح روابط
نامطلوب خود با روحانیت و مرجعیت را به نقطهای مطلوب و مقبول برسانند.
*همانطور که مستحضرید بیشترین درآمد نفتی ایران در دولت نهم تحصیل
شد به گونهای که گفته میشود درآمد نفتی در دولت احمدینژاد بیش از همه
دولتهای پس از انقلاب بوده است. با این وجود شاهد نابسامانی وضعیت اقتصادی
کشور هستیم و مردم از این وضعیت گلایهمند هستند. با این اوصاف به نظر شما
دولتی که با شعار عدالت و رفع تبعیض بر سر کار آمده است، چقدر در این
زمینه موفق عمل کرده است؟
این واقعیت که درآمد نفتی دولت احمدینژاد تقریباً معادل همه دولتهای
پیشین است حقیقتی آشکار و غیرقابل انکار است. اگر مدیری شایسته و مسلط بر
موازین، شرایط و مناسبات اقتصادی تحولات اقتصادی چند سال گذشته را با درایت
و تدبیر مدیریت میکرد امروز ایران اسلامی از بعد اقتصادی جایگاهی به
مراتب بالاتر و قویتر از جایگاه کنونی در اقتصاد جامعه جهانی داشت.
تقویت شایسته بنیه اقتصادی کشوری که از شرایط سوقالجیشی، نیروی انسانی و
منابع غنی برخوردار است با سازندگی، افزایش تولید و صادرات، گسترش حوزه
دانش و فنآوری و استفاده از همه توان و امکان ملی میسر میشود. توزیع پول
بدون برخورداری از پشتوانه کافی، به رکود کشاندن صنایع تولیدی و متوقفسازی
و یا کندسازی آهنگ رشد و توسعه و سازندگی شفافترین نماد ناکارآیی و فقدان
اندیشه، برنامه و تدبیر اقتصادی است.
رفتار جریان انحراف با بودجه ملی و بسترسازیهای آگاهانه و ناآگاهانه برای
اختلاسهای میلیاردی و نابودسازی سرمایههای ملی در تبلیغات سیاسی و
بسترهای انتخاباتی از فاجعهبارترین ضایعههای معارض با منافع و مصالح ملی
در تاریخ انقلاب اسلامی است.