پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فردیک ریچاردز نقاش و سیاح انگلیسی که در سال ۱۳۰۹ ش، اوایل سلطنت رضاشاه به تهران سفر کرده، در سفرنامه خود وضعیت اسفبار آب پایتخت را توصیف کرده است.
به گزارش انتخاب، در ادامه بخشهایی از توصیف وضعیت آب آشامیدنی در تهران را توسط این سیاح انگلیسی میخوانید:
... در این خیابان [لالهزار] نمونهای از چگونگی ذخیره آب شهر دیده میشود. در این خیابان کوچک و پرآمد و رفت، که به طرز ایرانی احداث شده، آب جریان دارد. این آب حتی از آبرو نمیگذرد، بلکه از کنار پیادهرو میگذرد. در فواصل نامرتب گودالهایی احداث گردیده که دکانداران میتوانند مقدار مصرفی آب خود را از آن تامین کنند. این گودالها طوری است که تمام زباله خیابان در آن جای میگیرد، در حالی که هیچگونه اقدامی برای محافظت عابران یا مطلع کردن آنها از وجود این گودالها به عمل نمیآید، به طوری که اگر رهگذر کاملا مواظب و مراقب نباشد ممکن است در یکی از آنها بیفتد. هیچکس نسبت به این عمل اعتراض نمیکند. این گودالها در وسط خیابانها نیز احداث شده است؛ ولی رانندگان وسائط نقلیه با مهارت از آنها احتراز میکنند.
موضوع آلودگی آب و عدم رعایت اصول بهداشت در تهران و سراسر ایران مسئلهای است که مردم مغربزمین از درک آن کاملا عاجز میباشند. اروپاییان نمیتوانند طرز فکر ملتی را که عواقب مسلم و آشکار خود را نادیده گرفته تقدیر کنند. آن هم در کشوری که همه نوع بیماریهای زیانبخش در آن شیوع دارد. بعضی از اوقات این اندیشه برای انسان پیش میآید که اگر آفتاب ایران نبود حتی یک تن هم در این سرزمین زنده نمیماند.
در اینجا، یعنی پایتخت ایران، در پشت دیوارهای سفارت انلگستان در خیابان سفرا [خیابان فردوسی کنونی] جوی آبی در یک آب روباز در جریان است که هر روز صبح مردم سبزیجات، آشغال گوشت دکان قصابی، البسه چرکین و دستها و پاهای خود را در آن میشویند. گاهی نیز یک عکاس آماتور فیلمهای خود را در آن شستوشو میدهد. تمام این کارها در یک جوی آب انجام میگیرد. در حالی که قدری پایینتر ممکن است شخصی عطش خود را با همان آب فرونشاند. لازم به تذکر نیست که سفارت انگلستان دارای چشمه آب جداگانهای است که آب آن مستقیما از کوه میآید. اکنون مقامات سفارتخانه ترتیباتی دادهاند که این آب به اروپاییان فروخته شود.
سفرنامه فرد ریچاردز، ترجمه مهیندخت صبا، بیجا؛ بیتا، صص ۳۴۴ و ۳۴۷.