پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
به دنبال انتشار جوابیه علی مطهری در واکنش به اظهارات مهدی طالقانی در گفتگو با «انتخاب»، فرزند آیت الله طالقاتی توضیحات مجددی برای «انتخاب» ارسال کرده که متن آن در زیر آمده است:
۱- اینجانب از آن روی که از آغازین لحظات شکلگیری فکر راهپیمایی بزرگ تاسوعای ۱۳۵۷ در جریان آن بودم، ادعای آقای علی مطهری را عجیب یافتم. در آغاز طرح این پیشنهاد، متنی تهیه و از بسیاری از حضرات خواسته شد که آن را امضا کنند که آن گرامیان با استدلالهایی از قبیل امکان کشتار رژیم از امضای آن سر باز زدند. نهایتا اطلاعیه با امضای مرحوم آیتالله طالقانی تنظیم و منتشر شد. بدنه اجتماعی نیز دعوت به این راهپیمایی را از سوی ایشان تلقی کرد و بدان پاسخ مثبت گفت. بعدها و در برخی از آثار نوانتشار، اعلامیهای با امضاهای متعدد برای راهپیمایی تاسوعا مشاهده شد که درآن روزگار در محافل سیاسی نشانی از آن یافت نمیشد و نهایتا مشخص نشد که آن اطلاعیه چگونه و برای آغازین بار در کجا منتشر شده است؟ احتمال دیگری هم هست و آن اینکه شاید آقای مطهری راهپیمایی تاسوعا را با راهپیمایی عاشورا که با اعلامیه اعضای جامعه روحانیت انجام گرفت، اشتباه گرفتند!
۲- آقای علی مطهری چون از تشکیل آغازین شورای انقلاب توسط آیتالله طالقانی بیخبر ماندند، این نهاد را صرفا در شکل دوم آن میبینند. لازم به ذکر است که پس از آزادی آیتالله طالقانی از زندان و ارجاع بسیاری از مسائل انقلاب به ایشان و دفترشان، ایشان به اندیشه تشکیل نهادی شورایی برای اداره امور انقلاب افتادند و جمعی را نیز با همین عنوان در منزل خویش گرد آوردند و جلساتی نیز برگزار شدند. پس از چندی با انتشار دستور امام مبنی بر تشکیل شورای انقلاب، ایشان شورای تشکیل شده توسط خویش را منحل کردند. چند و چون پیوستن آیتالله طالقانی به شورای دوم نیز داستانی شنیدنی دارد که خارج از مجال این جوابیه است.
۳- آقای علی مطهری در جایی از جوابیه خود مدعی شدند که اینجانب از تاریخچه حسینیه ارشاد بیخبرم! محض اطلاع ایشان باید عرض کنم در دورانی که ایشان در سنین صباوت به سر میبردند، اینجانب و عدهای از دوستان نوجوان، بارها به استخری میرفتیم که در قطعه زمینی در منطقه «چاله هرز» بنا شده بود و بعدها به زمین حسینیه ارشاد مبدل شد. این زمین متعلق به یکی از بازرگانان علاقمند به آیتالله طالقانی به نام «حاج شریف» بود. بعدها با واسطهگری پدر مالک زمین را با تخفیف فراوان به بانیان حسینیه ارشاد واگذار کرد. یقین دارم که این مطالب اساسا به گوش آقای مطهری نیز نخورده است.
۴- آنچه از اینجانب به عنوان ریشه اختلافات شهید آیتالله مطهری با دکتر شریعتی در مصاحبه آمده، صرفا نقل قولی از مرحوم فخرالدین حجازی بوده است و نه دیدگاه بنده و طبعا از مواردی بوده است که باید در بازبینی مصاحبه مورد اصلاح قرار میگرفت که مجال آن از من سلب شد. شاهدانی نیز که چنین موضوعی را از آقای حجازی شنیدهاند، هنوز در قید حیاتند.
با این همه بنده در مقام ابرام این نقل قول نبودهام و با توجه به سابقه دیرین خانوادگی با استاد مطهری و علاقه خودم به ایشان در دوران نوجوانی و جوانی، از انتساب چنین امری به ایشان مبرا هستم. ضمن اینکه براین باورم که در باره این اختلافات باید تمام اسناد و اقوال از جمله حواشی حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب استاد رسول جعفریان را دید و سپس قضاوت کرد.
۵- آنچه درباره تاثیر احتمالی آیتالله طالقانی بر وقایع پس از رحلت ایشان در گفت و شنود منتشره بیان شده، با عنایت به خلق و خوی مسالمتجو و گفتوگو محور ایشان، در حد یک احتمال بوده است. احتمالی که از نظر اینجانب قوی و پررنگ به نظر میرسد. شاهد آن نیز بحرانهایی است که در زمان ایشان روی نمود و با وساطت و رویکرد اقناعی پدر تا حد زیادی حل و فصل شد.