سرنوشت آینده نیوز چه شد؟
صادقی: با این سایت کجدار و مریز سر کردیم تا این که در سال 90 به ما گفتند سایت باید تعطیل شود.
** چرا؟
صادقی: سر ترور دانشمندان هسته ای ایران. در آینده نیوز در مقاله ای با این عنوان که چگونه موساد به تهران نفوذ کرد، نوشتیم به چه دلایلی ترور دانشمندان هسته ای در تهران کار موساد سرویس اطلاعاتی اسرائیل بوده است و چگونه می توان با آن مقابله کرد.
آن موقع سیاست وزارت اطلاعات این نبود که بپذیرد موساد در تهران چنین عملیات نمادینی انجام داده است. آنها فیلمی با نام «ویندوز قرمز» ساخته بودند که در آن گفته شد وزارت اطلاعات همه اعضای تیم ترور موساد را متلاشی کرده و قضیه تمام شده است، اما چند روز بعد داریوش رضایی نژاد که شاید از نظر فنی هدف اصلی در فعالیت های هسته ای ما نبود، در خیابان مجیدیه در جنوب وزارت اطلاعات با اسلحه کمری به شهادت رسید ، بلافاصله به مطبوعات ابلاغ کردند حق ندارید بنویسید ترور بوده و حتی آخر وقت صفحات روزنامه ها نیز تغییر کرد و این حادثه یک قتل عنوان شد. برداشت ما از این ترور و ترور شهید احمدی روشن که آن هم در شمال وزارت اطلاعات در میدان کتابی رخ داد، این بود که این عملیات ها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و یک مانور امنیتی برای موساد در تهران محسوب می شود، ما مقاله ای با عنوان «چگونه موساد به تهران نفوذ کرد» منتشر کردیم. این مسایل را توضیح دادیم و البته روش های مقابله با این نفوذ را هم نوشتیم. به خاطر مقاله من را همراه، مدیر مسوول سایت بازداشت کردند. بازجو می گفت من از مدیران ارشد وزارت اطلاعات هستم و خودم خواسته ام که تو را بازجویی کنم. من دربازجویی از انتشار این مقاله دفاع کردم و گفتم این روش کتمان ترور موجب می شود موساد به انجام عملیات های بیشتری در تهران تحریک شود و باید بجای کتمان، سیاست تهاجمی را در تبلیغات به کار ببریم و عنوان کنیم که اگر موساد می تواند در تهران عملیات کند ماهم می توانیم مقابله به مثل کنیم و به خاطر ترسی که در فضای عمومی اسرائیل از ناامنی وجود دارد قطعا آنها حاضر به ادامه درگیری های امنیتی نخواهند شد.کمتر از یک هفته در بازداشت بودیم و بازجویی می شدیم تا این که گویی مقامات بالای قوه قضاییه متوجه شده بودند و مرا آزاد کردند.
وزارت اطلاعات اصرار داشت که موضعش درست است و این حادثه قتل بوده است نه ترور؛ تا این که مقام معظم رهبری دو هفته بعد سخنرانی کردند و رضایی نژاد را شهید خواندند. بنابراین پرونده ما دیگر پیگیری نشد. ولی در سطوح بالای وزارت، سر این موضوع از ما ناراحت شدند و دو تا سه ماه بعد از چاپ این مقاله از ما خواستند سایت را کلا تعطیل کنیم.
** پس شما با مقامات قوه قضاییه ارتباط داشتید؟
صادقی: بله، فکر می کنم آیت الله شاهرودی در کل دوره مسئولیتشان تنها دو بار مصاحبه کردند که هر دو این گفتگوها را خودم با ایشان انجام دادم، با سازمان بازرسی کل کشور در دوره مسئولیت آقایان رییسی، نیازی و پورمحمدی هم رابطه خوبی داشتیم و هم با رییس سازمان و هم با بدنه کارشناسی تعامل داشتیم و برخی اخبار که قابل انتشار نبودند را جهت پیگیری برای آنها ارسال می کردیم و بازرسی نیز در مواردی که متخلفین از قدرت زیادی برخوردار بودند و نیاز به حمایت افکار عمومی از برخورد با تخلفات داشت از ما کمک می گرفت.
** فکر نمی کنید در این موضوعات از رسانه شما استفاده ابزاری شده باشد؟
صادقی: این موضوع امری محتمل است، بالاخره زمانی که شما به دنبال هدف خود هستید، دیگران هم هدف خودشان را دنبال می کنند، در موضوع مبارزه با فساد اقتصادی ما حتما دچار اشتباهاتی شدیم، به خاطر دارم زمانی خبری را دریافت کردیم که با هیات مبارزه با فساد مجلس خبرگان برخورد شده، دستگیری اتفاق افتاده و حتی یکی از شاعران مشهور هم که با این هیات همکاری داشته است، سکته کرده و فوت شده است.
خوب طبیعتا ما خبر را پیگیری کردیم و در ابتدا باور کردیم که واقعا چنین اتفاقی افتاده است، من خدمت آیت الله خزعلی رفتم ،گزارشی از اطلاعات دریافتی تنظیم کردم و به ایشان دادم، ایشان نیز از طریقی موضوع را به آقای رییسی که از شاگردان ایشان محسوب می شد و معاون اول قوه قضاییه بود منتقل کرد و فکر می کنم در سطوح بالای نظام به تعداد انگشتان دست مسئولان از این موضوع خبر داشتند، بعد ما به قاضی پرونده دسترسی پیدا کردیم و جلسه مفصلی با ایشان داشتیم، ایشان به ما گفت، متهم ردیف اول این پرونده که اتفاقا خوب او را میشناختیم و به دفتر سایت بازتاب هم می آمد، خود مرتکب تخلفاتی در پوشش مبارزه با تخلفات شده است، این فرد هرچند مدت یک بار بعنوان جانباز شیمایی در یکی از بیمارستانها خودش را بستری می کرد و زیر چادر اکسیژن عکس می انداخت و در رسانه ها منتشر می کرد، در بیمارستان از پرستاری خوشش می آید و چون پرستار به او جواب منفی میدهد، برادر این فرد، پرستار را از بیمارستان می رباید و به دفتر این افراد در جنت آباد می آورد در حالی که در همان زمان، جلسه با حضور یکی از نمایندگان مشهور زن اصولگرای مجلس هفتم و شاعری که بعدا مرحوم شد بعنوان مبارزه با فساد در این دفتر برگزار می شده است و آنها با دیدن زنی که ربوده شده شوکه می شوند، با شکایت این زن از آدم ربایی مشخص می شود که این افراد با ساختن مهرهای جعلی، نگهداری غیرقانونی اسلحه و برخورد با قضات و ماموران، خود مرتکب تخلفات می شدند، این فرد ده سال محکوم به زندان شد اما بصورت غیرقانونی از کشور خارج شد و بعد برگشت و بعنوان یک چهره افشاگر از او مستند فریب در تلویزیون پخش شد، قبل از پخش مستند به آقای ضرغامی پیام داده شد که این خود فریب است و پخش نکنید؛ اما ایشان یا توجه نکرد یا زورش نرسید.
** بعد از تعطیلی آینده نیوز چه شد؟
صادقی: ما به این فکر افتادیم سایت دیگری راه بیندازیم و همین کار را هم کردیم و زمستان سال 90 سایت بازتاب امروز را راه اندازی کردیم. اولین موضوعی هم که در این سایت کار کردیم مربوط به خطای آمار رسمی میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم بود.
** منظورتان چه بود؟
صادقی: بهمن یا اسفند 90 انتخابات برگزار شد. برای این که رقم مشارکت را بالا اعلام کنند، تعداد واجدین شرایط را پایین اعلام کردند. فکر کنم حدود 5 میلیون نفر آمار وزارت کشور با آماری که ما براساس انتخابات قبلی و میزان زاد و ولد محاسبه کرده بودیم، اختلاف وجود داشت . فضای آن زمان بسیار منفی بود و حتی آقای خاتمی که بصورت نمادین در دماوند رای داد، از طرف اصلاح طلبان تندرو ، تخریب شد، اما همان میزانی که مشارکت انجام شد، منجر به ورود چهره هایی نظیر علی مطهری به مجلس شد و بعدا اصلاح طلبان فهمیدند اگر انتخابات را تحریم نمی کردند، می توانستند چند چهره مانند علی مطهری به مجلس بفرستند.
** قضیه «ترکمانچای ارزی» چه بود؟ آن را هم آینده نیوز مطرح کرد؟
صادقی: بله، در دولت دوم آقای احمدی نژاد، رقم بالایی بین 20 تا 25 میلیارد دلار پول فروش نفت، بعنوان اینکه ما تا دوبرابر آنها را بتوانیم از بانک سان شور چین وام بگیریم، در چین سپرده شده بود. در حالی که یک دلار هم نه وام گرفته بودیم و نه از اصل این پول استفاده کرده بودیم، اگر دولت مرتکب چنین اشتباهی نمی شد و قبل از تحریم ها این مبلغ کلان را بصورت طلا وارد کشور می کرد، خیلی از اتفاقات ناگوار اقتصادی مانند تورم و کاهش ارزش پول ملی و کسری بودجه دولت رخ نمی داد، ما از این موضوع مطلع شدیم و افشا کردیم اما نمایندگان اصولگرای مجلس مانند آقایان توکلی و نادران که ادعای مبارزه با تخلفات اقتصادی را داشتند سکوت کردند.
** موضوع بابک زنجانی چطور شروع شد؟
صادقی: ما نه تنها اسم و مشخصات، بلکه عکس بابک زنجانی را برای نخستین بار در رسانه های ایران منتشر کردیم.
** این که شایع شد بابک زنجانی بعد از انتشار این مطلب بابک زنجانی از شما خواست به کیش بروید و با او مذاکره کنید چقدر صحت داشت؟
صادقی: این طور صحت نداشت. بابک زنجانی در دبی بود که اینترپل به خاطر پولشویی حکم دستگیری او را صادر کرد. زنجانی اما رفت و در سفارت ایران در دبی پناه گرفت. مامورین هم مخفیانه او را به ایران انتقال دادند.
موقعی که زنجانی در سفارت ایران بود، ما خبر تحت تعقیب بودن او را منتشر کردیم، آن موقع هنوز افکار عمومی از وجود بابک زنجانی نامی باخبر نبود. ما در بازتاب نوشتیم که حکم دستگیری بابک زنجانی توسط پلیس بین الملل به اتهام پولشویی صادر شده و سپس موضوع خرید هواپیما از طریق تایلند و کانادا را که تخلفات زیادی در آن صورت گرفته بود منتشر کردیم.
بابک زنجانی هم به آقای محسن رضایی زنگ زده بود که بازتاب علیه من چرا این مطالب را نوشته است؟ آقای رضایی هم پاسخ داده بود که بازتاب ربطی به من ندارد و شما خودتان با آنها صحبت کنید.
بابک زنجانی، فردی داشت که کارهای تبلیغاتی خود در ایران را به او سپرده بود. این فرد به نام حسن شیرازی منش در کیش بود. البته بعدا دستگیر هم شد.این فرد با من تماس گرفت که شما آقای زنجانی را دیگر نزنید و بیاید به کیش تا ماجرا را برایتان توضیح دهم و بگویم که او چه کارهای بزرگی برای مملکت کرده است. من گفتم چرا من بیایم؟ شما بیایید در تهران و برای ما توضیح دهید.
شیرازی منش با برخی نزدیکان آقای رضایی ارتباط گرفته و گفت که بحث پول بین آنها مطرح شده که ما از این موضوع با خبر و ارتباطمان با او را کات کردیم. البته آقای بابک زنجانی در مصاحبه رپرتاژ آگهی که مجله آسمان برای او ترتبیب داده بود، وقتی خبرنگار که ظاهرا نمک گیر شده بود می پرسد که این سایت از شما انتظاری هم داشت، صراحتا تاکید می کند که هیچ موضوعی از طرف آنها مطرح نشد.
در هر صورت ما بررسی پرونده زنجانی را متوقف نکردیم و روی آن کار کردیم. دیدیم آدم با نفوذی است و تخلفات فراوانی هم دارد. خبردار شدیم می خواسته بانک پارسیان را به روشی غیرقانونی بخرد و این موضوع را برملا کردیم. سر همین روشنگری معامله به مشکل خورد. مساله فروش نفت توسط او را مطرح کردیم و پول های حاصل از فروشی که او به خزانه بازنگردانده بود.
** تصاویری هم نشر دادید که زنجانی را با اسلحه نشان می داد. این تصاویر چطور دست شما رسید؟
صادقی: افرادی بودند که به ایشان( زنجانی) دسترسی داشتند. آنها موبایل زنجانی را تخلیه کرده بودند و عکس های داخل آن را با ایمیل برای ما فرستاده بودند.
** بابک زنجانی هم در کردستان عراق فعالیت داشت هم در آسیای مرکزی؟
صادقی: بله. در آسیای مرکزی با آقای رعیت کار می کرد. تصاویری که او را اسلحه به دست نشان می دهد، مربوط به کردستان عراق است. تصاویر مال سال 90-91 است. عراق هنوز صاحب نداشت وتا حدودی هرج و مرج بود. زنجانی در کردستان عراق مشغول جابجایی ارز و طلا بود.
بابک زنجانی قبل از ماجرای فروش نفت هم آدم خلافکاری بود. مدتها در زندان به سر برده بود. یک بزهکار و جاعل حرفه ای بود. مثلا قبل از این که معروف شود چک بنیاد تعاون نیروی انتظامی را جعل کرده بود.
** این که می گفتند زنجانی راننده مرحوم نوربخش رییس کل اسبق بانک مرکزی بوده است صحت داشت؟
صادقی: نه. دروغ بود. اصلا به سن زنجانی نمی خورد. این خبر را خودش جعل کرده بود تا بزهکاری هایش را توجیه کند. گفته بود من سرباز راننده نوربخش بودم و برای او دلار توزیع می کردم. در حالی که در دوران ریاست بانک مرکزی نوربخش؛ زنجانی نه سرباز بوده است نه بانک مرکزی با سرباز دلار توزیع می کرده است.
بابک زنجانی شروع به جوسازی علیه ما کرد. او به چهار، پنج عضو دولت احمدی نژاد دسترسی داشت. از وزیر اطلاعات گرفته تا وزیر اقتصاد. این ها در واقع همه از بابک زنجانی حمایت می کردند و به ما هم خیلی فشار آوردند. زنجانی حتی پول داد تا از چین و هند به سایت ما حمله سایبری کنند. سر فساد زنجانی بعدها با برخی از حامیان امنیتی و دولتی او برخورد شد.
** عکس بابک زنجانی در جت شخصی اش چطور دست بازتاب امروز رسید؟
صادقی: عکس را نزدیکان زنجانی بصورت پنهانی برای ما فرستادند. آن موقع اتفاق مهمی افتاد. آقای احمدی نژاد در روز موسوم به یکشنبه سیاه به مجلس رفت و گفت برادر آقای لاریجانی از طریق مرتضوی باج می خواهد. بعد هم گفت یک تاجر محترمی به نام ب. ز برای سرمایه گذاری به کشور آمده است، ولی فاضل لاریجانی آمده از او باج گیری کند. در حالی که با سخنان آقای احمدی نژاد و فیلمی که از جلسه فاضل لاریجانی و مرتضوی منتشر کرده بود ، زلزله ای در کشور ایجاد کرده بود، همان روز ما خبری را در آینده نیوز منتشر کردیم که ب. ز همان بابک زنجانی است که ما شش ماه است داریم درباره او افشاگری می کنیم. کسی هم که عکسش را در جت شخصی کنار زنجانی منتشر کرده ایم فردی معروف به حسن رعیت است که نام واقعی اش حسن میرکاظمی است.
سر این افشاگری ما ورق به ضرر احمدی نژاد برگشت. احمدی نژاد سناریوی یکشنبه سیاه را طراحی کرده بود تا برای نظام بحران ایجاد کند؛ اما این بحران به سمت خودش برگشت. به خاطر آن خبر بازتاب، بر سر زبان ها افتاد که دولت احمدی نژاد خودش پشت زنجانی بوده و زنجانی پولشویی می کرده است.
این داستان ادامه پیدا کرد تا اوایل سال 92 که ما دوباره توسط دادسرا احضار شدیم. در دادسرا به ما گفتند آقای زنجانی پول ها را برگردانده است. ولی ما گفتیم دروغ است. گفتند بانک مرکزی در نامه ای رسمی این موضوع را به ما اعلام کرده است.
گفتیم: منابع ما می گویند این پول برنگشته است. گفتند: شما که هستی که مقابل حرف بانک مرکزی حرف بزنی؟! اصلا سایت شما فیلتر است و دیگر حق ندارید راجع به بابک زنجانی بنویسید. دستور به ما دادند که دیگر حق ندارید چیزی درباره زنجانی بنویسید.
** نامه بانک مرکزی وجود داشت؟
صادقی: بله. گویا مسئولین وقت بانک مرکزی برایش چنین نامه ای را نوشته بودند و برای دادستانی فرستاده بود که در دولت روحانی در موردش تحقیق شد و معلوم شد سوئیفت جعلی مبنی بر حواله کردن پول به ایران به بانک مرکزی ارائه کرده بودند.
** آیت الله هاشمی رفسنجانی در جریان فعالیت های خبری شما بود و آیا در این موارد به شما توصیه می کرد؟
صادقی: خیر، ایشان معمولا به جزئیات ورود نمی کردند، فقط در چند جلسه ما با ایشان مصاحبه ای متفاوتی داشتیم، وایشان ناگفته هایی را بیان کردند یا اخباری که مربوط به ایشان بود مانند نامه به رهبری در خرداد سال 1388 یا مصاحبه بعد از دیدار آخر ایشان قبل از انتخابات را برای ما ارسال کردند که شاید رسانه دیگری در کشور، آن زمان حاضر به انتشار آن نبود.
فوقالعاده شجاعه. انشاءالله خدا حفظش کنه. در این وانفسای فساد و تبانی این آدما به انسان امید میدهند.
واویلا....بقیه نظرات قابل انتشار نیست