پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پل هاکنوس در فارین پالیسی نوشت: انتخاب آنگرت کرامپ-کارنبائر در هفتم دسامبر به عنوان رهبر حزب اتحاد دموکرات مسیحی، یک پیروزی برای رهبر قبلی این حزب یعنی آنگلا مرکل تلقی میشود. او جانشین مورد علاقه آنگلا مرکل برای رهبری این حزب راست میانهرو است و انتظار میرود پس از پایان کار مرکل، در انتخابات بعدی سال ۲۰۲۱ به صدراعظمی کشور انتخاب شود.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: صاحب نظران آلمانی متفق القولند که رهبری کارنبائر مستلزم پیگیری رویکرد معتدل محافظهکارانه مرکل -که سالهاست این حزب را با به حاشیه راندن چپ ها در قدرت حفظ کرده است_ و تصحیح نقاط ضعف در رویکرد سیاسی اوست. درک این دشوار نیست که چرا آلمانیها کارنبائر را یک مرکل کوچک میدانند. او نیز همانند مرکل زنی میانسال، باشخصیت و فروتن است که ترجیح میدهد برخلاف رقبای مردش، به جای توسل به گفتمان ایدئولوژیک برای متقاعد کردن همگان و کسب کرسی رهبری حزب، به اجماع با اکثریت برسد. پس چرا نباید منتظر اصلاحاتی معتدل در راهبرد سیاسی مرکل و متعاقب آن بهبود نسبی در دستاوردهای سیاسی آن باشیم؟
اما ایراد این تحلیل این است که درک نادرستی از وضعیت سیاسی در داخل آلمان دارد که از کارنبائر انتظار برخورد با آن میرود و همچنین از آن مهمتر درک نادرستی از هویت سیاسی ای دارد که او با خود برای این منظور به صحنه میآورد. او ممکن است در ظاهر با مرکل شباهت داشته باشد اما در ماهیت با او تفاوت زیادی دارد و این همان چیزی است که مسبب تمام تفاوتها خواهد بود.
باور عمومی این است که کارنبائر به طرز نامتقارنی به تغییر مواضع چپ میانهرو نائل خواهد آمد به این معنی که با تغییر در سیاستش، در روز انتخابات یا آنها را به حمایت از حزب دموکرات مسیحی ترغیب خواهد یا کرد یا اینکه مجابشان خواهد کرد که در خانه بمانند و رای ندهند. این همان کاری بود که مرکل هنگام مواجهه با آرای ۱۵ درصدی در انتخابات ملی با حزب سوسیال دموکرات کرد. در عین حال انتظار میرود هویت این رهبر جدید به عنوان مادری کاتولیک با سه فرزند که خاستگاهش از اعماق آلمان غربی پیشین است، (که البته او را بیشتر از مرکل که از آلمان شرقی آمده بود به وجهه سنتی حزب پایبند میکند) به رفع شکافهای موجود در حزب دموکرات مسیحی منجر شود که در زمان مرکل تعمیق یافته بودند و حتی روند استقبال از حزب راست افراطی ای اف دی در سالهای اخیر را معکوس کند.
بررسیها نشان میدهد که دستورکار سیاسی مبهم کارنبائر میان سوسیال دموکرات ها و سبزها از محبوبیت بالایی برخوردار است. طبق نظرسنجی مجله اشپیگل، سبزها حتی نسبت به دموکرات مسیحی ها نگاه مثبت تری به او دارند. یک از اعضای حزب سبز برلین به ما گفت: «اگر حزب دموکرات مسیحی توانسته برای دومین بار پیاپی یک زن را به عنوان رهبرش برگزیند، این نشان میدهد که سایر احزاب نیز میتوانند اما از این کار خودداری میکنند». با این سطح از محبوبیت، ممکن است کارنبائر بتواند مانند تأثیرگذاری مرکل بر تغییر رویکرد سوسیال دموکرات ها، تأثیر مشابهی بر سبزها بگذارد.
همچنین بسیاری از محافظهکاران امید دارند زمینه کاتولیک کارنبائر منجر به جذب طرفداران راست افراطی نیز بشود. او طی سابقه کاری اش، رویکردی محافظهکارانه البته میانهرو به مسائلی اجتماعی داشته است: او مخالف ازدواج همجنسگرایان و تسهیل قوانین سقط جنین است و البته نگاهی که به سیاست مهاجرت پذیری مانند بازگرداندن تعدادی از مهاجران به کشورشان دارد، به جناح راست تر در حزب دموکرات مسیحی نزدیک است. در واقع دلیل کمی وجود دارد که او را هوادار سیاستهای باز سوسیال لیبرال مرکل در سالهای اخیر بدانیم مانند پایان دادن به خدمت سربازی اجباری و آغاز مذاکرات سازش میان دولت با جامعه مسلمانان آلمان.
این مسأله مانعی در این نگاه به کارنبائر به عنوان رهبر ناجی حزب و متحدکننده کشور زیر یک پرچم است. همان نظرسنجیها که حکایت از محبوبیت او میان چپها دارند، همچنین نشان میدهند که طرفداران راست افراطی او را پس میزنند و بسیاری از محافظهکاران سنتی نگاهی توان با تردید به او دارند. در واقع تنها چهار درصد از هواداران راست افراطی در نظرسنجی اشپیگل از او طرفداری کردند. اما با احتساب ویژگیهای بارز محافظهکارانه کارنبائر، چرا راست افراطی نگاه مثبتی به او ندارد؟ یکی از دلایل اساسی، نگاه تنفر از زنان در مناصب سیاسی میتواند باشد. حزب راست افراطی ای اف دی، مردانه ترین حزب در پارلمان آلمان است. در سال ۲۰۱۷ تعداد رای دهندگان مرد به این حزب دو برابر زنان بود و حتی در شرق آلمان اعضای این حزب مردانه تر از غرب است.
یک یادداشت نویس سیاسی در روزنامه محافظهکار دی ولت، با بیان دقیقی این مشکل را مطرح میکند: «از آغاز کار، در حلقههای خاصی نفرت از مرکل دیده میشد که هیچ ارتباطی با سیاستهای اتخاذی توسط او نداشت... میزان تنفر از مرکل در سه سال اخیر به همان اندازه که به زیرسوال بردن مشروع و شفاف سیاست مهاجرتی او باز میگردد، به یاس مذکرگرایان نیز مربوط میشود». این نویسنده تنها امید دارد که کارنبائر سهم کمتری از این تنفر نسبت به مرکل داشته باشد: «شاید همین کافی باشد که کارنبائر برخلاف مرکل یا کل آلمان شرقی، سه فرزند دارد». اما افسوس که به نظر میرسد در حال حاضر هیچ چیز حکایت از چنین رویکردی ندارد.