صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۱۳۲۳۶
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۲ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۷
«البناء» تحلیل کرد؛
کسی که گمان می کند زمان جدایی روسیه و چین نزدیک ‏می شود یا اینکه روابط کره یا ایران با روسیه و ‏چین در حال متشنج شدن است، متوهم است؛ چرا که زمان ‏دو فضای منطقه ای را به یکدیگر پیوند داده است که ‏از طریق ایران به روسیه و چین مرتبط می شوند تا ‏فضای واحدی را تشکیل دهند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

البناء در مطلبی به قلم ناصر قنديل، سردبیر خود نوشت: نشست روسی چینی در پکن در شرایطی برگزار می شود که ‏صحبت از اختلاف چین و کره بحث غالب در آن است؛ از ‏این جهت که احتمال تفاهمی بین کره شمالی و آمریکا ‏علیه چین وجود دارد و برعکس از اختلاف روسی ایرانی ‏صحبت به میان می آید که نتیجه آن، تفاهم بین ‏آمریکا و روسیه علیه ایران و محاسبات آن است. ‏عناوین زیادی در انتظار دستور کار نشستی است که دو ‏دولت قدرتمند روسیه و چین در آن شرکت خواهند داشت؛ ‏دو دولتی که موفق شدند تصویر آمریکا را بعنوان یک ‏ابرقدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی تغییر دهند. آغاز ‏همکاری مسکو و پکن در سال 2007 بود؛ زمانی که هر ‏دو، طرح آمریکا در شورای امنیت در مورد میانمار را ‏وتو کردند. این وتوی مشترک در مورد پرونده سوریه ‏در سال 2011 نیز تکرار شد و امریکا نتوانست از ‏شورای امنیت بعنوان پوششی برای سیاستهای خود ‏استفاده کند.‏

به گزارش «انتخاب»، این رسانه عرب زبان ادامه داد: به نظر می رسد هنوز سیطره بر میدان رسانه ای در ‏اختیار آمریکایی ها و هم پیمانان آنهاست؛ و گرنه ‏چطور می توانیم باور کنیم که مطرح کردن فرضیه هایی ‏از نوع امکان تفاهم کره شمالی و آمریکا بدون روسیه ‏و چین وجود دارد؟ چطور می توانیم بپذیریم که کره ‏شمالی آینده و منابع قدرت خود را پس از نیم قرن ‏مقاومت، تنها با وعده های آمریکا از بین ‏ببرد؟ بویژه پس از آنکه مواضع واشنگتن در مورد ‏پرونده هسته ای ایران آشکار شد؟ جز اینکه باور ‏کنیم کره شمالی تسلیم شده است؟ در مقابل، چطور ‏باور کنیم که تنازعی بین روسیه و ایران است بر سر ‏اینکه یکی از دیگری برای تفاهم با آمریکا سبقت ‏بگیرد؟ در حالی که معرکه در اوج بوده و نه در سوریه ‏و نه در صحنه بین المللی پایان نیافته، تحریمهای ‏آمریکا به دنبال روسیه و ایران است، مالیاتهای ‏سنگینی برای اهن و آلومینیوم وضع شده و اقتصاد چین ‏و امنیت ملی چین نیز هدف قرار گرفته است. ‏

در طول یک دهه فاصله بین وتوی اولی که چین و روسیه ‏برای نشان دادن پایان زمان حاکمیت آمریکا بر جهان ‏کردند، این دو دولت موفق به استقرار سامانه بریکس ‏و بهبود آن شدند، همانطور که هر یک از آنها چارچوب ‏هایی را برای ائتلاف های موازی در همین راستا تشکیل ‏دادند و توانستند جنگ سوریه را نقطه تحولی در مسیر ‏دخالتهای نظامی آمریکا در جهان قرار دهند، این ‏اولین بار پس از جنگ یوگسلاوی و جنگ علیه عراق، ‏افغانستان و لیبی بود که واشنگتن برای ورود نظامی ‏گسترده در سوریه تردید داشت؛ چرا که از خسارتهای ‏چنین جنگی آگاه بود. دو گانه روسیه و چین توانستند ‏دو فضای منطقه ای ایجاد کنند، یکی در جنوب روسیه ‏تا مرزهای عربستان با عراق، که ترکیه، ایران و ‏عراق و سوریه را در خود جای می داد و دومی، در شرق ‏چین و غرب آن که کره شمالی، پاکستان، هند و ‏افغانستان را در برمی گرفت. ‏

واشنگتن در تعامل با این دو قدرت، توان گفتن حرف ‏اخر و خطاب فصل را ندارد، جز در صورتی که جایگاه، ‏موضع و منافع روسیه و چین را در نظر بگیرد. این دو ‏فضا، محور استراتژی ها و منافع بزرگ آمریکا در ‏جهان شده اند، به این دلیل که از جایگاه استراتژیک ‏و چالش جغرافیایی سیاسی برخوردار بوده و منابع ‏انرژی، گذرگاههای و معابر آبی و شبکه های لوله های ‏انتقال انرژی را در خود دارند.‏

کسی که گمان می کند زمان جدایی روسیه و چین نزدیک ‏می شود یا اینکه روابط کره یا ایران با روسیه و ‏چین در حال متشنج شدن است، متوهم است؛ چرا که زمان ‏دو فضای منطقه ای را به یکدیگر پیوند داده است که ‏از طریق ایران به روسیه و چین مرتبط می شوند تا ‏فضای واحدی را تشکیل دهند. وقت، وقت مقابله با ‏چالش روابط بانکی بین المللی است که آمریکا به آن ‏متوسل شده است و زمان، زمان اهتمام برای جذب اروپا ‏به منطقه ای در میان محور چین و روسیه و محور ‏آمریکاست. زمان، زمان ترسیم قواعد تازه ای برای ‏روابط سیاسی و اقتصادی در جهان است، در سایه ‏مقابله هایی که از زمان سقوط دیوار برلین و یکه ‏تازی آمریکا در صحنه بین المللی شاهده آن بوده است ‏و پس از موفقیتهایی در راستای ساقط کردن سیاست های ‏جنگ طلبانه آمریکا و رسیدن به نیمه راه از بین ‏بردن دیوار حمایتی که سیاست تحریمهایی آمریکا علیه ‏ایران و کره شمالی ایجاد کرده است و قدرت این دو ‏کشور برای پایداری و تحمیل معادله های جدیدی ‏بعنوان مصلحت چین و روسیه. بنابراین، زمان همبستگی ‏بیشتر فرا رسیده است، حتی اگر اینطور مانورها، ‏نیازمند موضع مخالف روسیه و چین در مورد سلاح اتمی ‏کره باشد یا اینکه از حضور محدود آمریکا در سوریه ‏چشم پوشی کنند. این اوراق در واقع برای این مطرح ‏شده است تا در مذاکرات از انها استفاده شود و نه ‏در جنگ. همانطور که سلاح شیمیایی سوریه که آمریکا ‏مدعی شد آن را از بین برده است، به عنوان ابزاری ‏برای ممانعت از جنگ به کار گرفته شد و در حقیقت ‏راهی بود برای حفظ آبروی آمریکا که نتوانست از جنگ ‏سوریه موفقیتی کسب کند.‏

مترجم: مریم نصرالهی