پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تدقیق نیاز محیط زیستی در بازههای مختلف رودخانهها و سایر پیکرههای آبی، مهمترین اقدام در پیش روی دغدغهمندان محیطزیست است. خوشبختانه این موضوع در برنامه منتسب به دکتر اردکانیان نیز آمده است. باید تلاش نمود تا با مرور روشهای مناسب، نخست رودخانههای کشور را به دسته بندیهای کارا تقسیم کرده و سپس روش مناسب برای برآورد نیاز محیط زیستی هر بازه را تعیین نمود.
واقعیت این است که تاسیسات متعددی که بر روی رودخانهها در قالب طرحهای توسعه منابع آب و با اهداف مختلف ایجاد میشوند، اثرات گوناگونی را بر پیکرههای آبی کشور میگذارند. در روش جاری، شناسایی آثار و پیامدهای احداث این سازهها در قالب گزارشهای ارزیابی اثرات محیط زیستی طرحها مطالعه میشود. از آنجا که یکی از بارزترین و برجستهترین آثار احداث این تاسیسات، تغییر رژیم جریان آب پاییندست است، بررسی میزان و چگونگی رهاسازی جریان آب به پاییندست، مهمترین اقدام در ارزیابی تاثیرات محیط زیستی طرحها قلمداد میگردد. هدف از این مقاله بررسی و ارائه راهکارهای مناسب پیرامون این موضوع است.
به گزارش پویش و به نقل از مهر، روشهای مختلفی برای تعیین میزان رهاسازی آب از سدها جهت نگهداری و نگهبانی از محیط زیست رودخانه در پاییندست وجود دارد. از این میان در کشور ما، روشهای هیدرولوژیکی و بخصوص روش مونتانا به عنوان سادهترین و متداولترین روش در مراحل اولیه طراحی و مطالعه طرحها مورد استفاده قرار می گیرد. این روش صرفاً بر پایه استفاده از دادههای تاریخی هیدرولوژیکی جریان استوار بوده و در آن هیچ یک از اطلاعات محیط اکولوژیکی استفاده نمیشود. افزون بر آن، این روش مبتنی بر مطالعه رودخانههای بزرگ و دائمی ایالات مرکزی و غربی آمریکا است و در نگاه نخست برای رودخانههای فصلی یا دارای نوسانات شدید آبدهی، مناسب نیست و بنابراین میتوان گفت که این روش غالباً با رژیم جریانی رودخانههای ایران مطابقت ندارد. گفتنی آن که، مطالعات محیط زیستی و به ویژه تعیین نیازهای آبی در رودخانههای کشور، به مانند مطالعات ارزیابی اقتصادی، نزدیک به دو دهه است که جدی تر شده است. تا قبل از آن چنین مطالعاتی بیشتر به عنوان کالای لوکس در کنار سایر سرفصلهای مطالعاتی دیده میشده است. در برنامهای که توسط تعدادی از کارشناسان ارائه شده و منتسب به اردکانیان است، بندهای مهمی در خصوص بازنگری نیازهای محیط زیستی در رودخانههای مختلف کشور و رعایت ملاحظات محیط زیستی آمده است. نگارنده این موضوع را مغتنم شمرده و پیشنهاداتی در این خصوص ارائه مینماید. شاید این پیشنهادات بتواند در بهبود روشهای تعیین نیاز محیط زیستی کمی موثر باشد.
تشریح وضع کنونی و ضرورت انجام اصلاحات
در دهههای گذشته با توجه به هدفگذاری های انجام شده، تمرکز اصلی در طرحهای توسعه منابع آب بر توسعه کمی و بهره برداری بیشتر از منابع طبیعی بوده است و در تعدادی از پروژه ها، از تامین نیاز اکوسیستمهای طبیعی صرفنظر شده و یا به صورت مطلوبی لحاظ نشده است. در برخی از موارد نیاز محیط زیستی به صورت میزان ثابتی از دبی رودخانه، بدون توجه به ویژگیهای رودخانه، شرایط اقلیمی و شرایط اکولوژیک در نظر گرفته شده است و در بیشتر موارد این تخصیص بدون مطالعات کارشناسی و اعمال نظر تخصصی کارشناسان محیط زیست بوده است.
روش واحد و سادهای برای انتخاب بهترین روش تعیین نیاز آبی محیط زیست رودخانه در جهان وجود ندارد. به همین دلیل در هر کشور بر حسب وضعیت محیط زیست رودخانهها، چگونگی استفاده از آب آنها، قوانین کشور، بودجه و زمان، و از همه مهمتر بر اساس وجود افراد متخصص و میزان اطلاعات، روشهای متعددی برای تعیین مقدار نیاز محیط زیستی رودخانهها به کار گرفته شده است. تخصیص دبی محیط زیستی مستلزم شناسایی و درک کمی و کیفی اجزای اکوسیستم و روابط متقابل آنها است. از طرفی این روابط و چرخههای فیزیکی-شیمیایی-بیولوژیکی به شدت پیچیده هستند و برآورد نیازهای محیط زیستی دقیق، نیازمند اطلاعات خاص از منطقه، بررسی کارشناسی چند تخصصی و زمان بیشتر است. به دلیل این محدودیتها در بیشتر نقاط جهان، تعیین نیاز محیط زیستی موضوعی چالشی است. مهمترین چالشهای در ارتباط با تعیین، تامین و رهاسازی نیازهای محیط زیستی مناسب در کشور عبارتند از:
ـ نبود دستورالعمل بومی در کشور
ـ نبود مطالعه کامل محیط بوم شناختی و زیست شناختی رودخانهها
ـ نبود شناخت کافی از بوم سازگان و شرایط پایه زیستی زیستمندان رودخانه
ـ زمانبر بودن تامین دادههای مورد نیاز
ـ کمبود تجربه و دانش فنی مرتبط با موضوع
ـ عدم بهرهگیری از تخصصهای لازم با توجه به بین رشتهای بودن موضوع
ـ عدم رهاسازی حقابههای تعیین شده در پروژهها
ـ نبود سامانه پایش میزان رهاسازی و تاثیرات تغییر جریان طبیعی رودخانه در زمان بهرهبرداری از طرحها
ـ وجود تغییرات عمده در محیط طبیعی و فیزیکی ناشی از توسعه منطقه
ـ تعرض به حقابههای محیط زیست از سوی بخش کشاورزی با هدف توسعه برداشت
روشهای تعیین نیاز آبی محیط زیستی رودخانهها
روشهای تعیین جریان محیط زیستی به ۴ دسته هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، شبیهسازی زیستگاهی و روشهای جامع نگر تقسیم میشوند.
روشهای هیدرولوژیکی: در این روشها، باتوجه به تغییرات زمانی و مکانی جریان طبیعی رودخانه، رژیم جریانِ مناسب برای تامین آستانههای کمی وکیفی تعیین میشود. از جمله روشهای هیدرولوژیکی میتوان به روشهای تنانت (مونتانا)، روش منحنی تداوم جریان و روش دامنه تغییرات اشاره نمود. در کلیه این روش ها، پارامترهای هیدرولوژیکی مد نظر قرار گرفته و در حد امکان با ملاحظات یا اطلاعات اکولوژیکی ترکیب میشود.
روشهای هیدرولیکی: در این روشها برای تعیین آستانههای کمی وکیفی، از شبیه سازی هیدرولیکی استفاده میگردد. بر این اساس پارامترهایی نظیر سرعت، عمق و شاخصهای جریان (نظیر تغییرات عمق، سرعت، هندسه، بستر رودخانه و عدد فروید) در دبیهای مختلف برآورد شده و سپس رژیم هیدرولیکی مناسب پیشنهاد میشود.
روش شبیه سازی زیستگاه: در این روش که برمبنای شبیه سازی عملکرد فون و فلور و بر قاعده مطلوبیت زیستگاهی استوار است، تاثیر پارامترهای محیطی مانند عمق، سرعت، بستر، دما و خواص فیزیکی و شیمیایی آب، مورد توجه قرار گرفته و میزان تراکم گونههای مختلف و نرخ رشد و زوال آنها بر اساس میزان تاثیر مثبت پارامترهای پیش گفته در شرایط مختلف محیطی شبیهسازی میگردد.
روشهای جامع نگر و یکپارچه: روشهای جامع نگر، روشهای مناسبی در تخمین جریان محیط زیستی هستند و دغدغههای اکولوژیکی را به صورت مناسبی در نظر میگیرند. این روشها نسبت به روشهای دیگر پرهزینه بوده اما با توجه به پیچیدگیهای موجود در اکوسیستمهای رودخانهای، مناسبترین راه حل برای تخمین صحیح جریان محیطزیستی هستند. در این روش از مدلسازی کمی یکپارچه اکولوژیکی استفاده میشود.
جمع بندی
تدقیق نیاز محیط زیستی در بازههای مختلف رودخانهها و سایر پیکرههای آبی، مهمترین اقدام در پیش روی دغدغهمندان محیطزیست است. خوشبختانه این موضوع در برنامه منتسب به دکتر اردکانیان نیز آمده است. باید تلاش نمود تا با مرور روشهای مناسب، نخست رودخانههای کشور را به دسته بندیهای کارا تقسیم کرده و سپس روش مناسب برای برآورد نیاز محیط زیستی هر بازه را تعیین نمود. بدین منظور ضروری است تا با مرور فراگیری از روشهای مختلف اکوهیدرولوژیکی، اکوهیدرولیکی، شبیه سازی زیستگاهها و روشهای جامعنگر، روش شناختی مناسب مورد توافق قرار گیرد. گام بعد، انجام اصلاحات نهادی و استقرار سامانه پایش به منظور اطمینان از رهاسازی دبیهای محیط زیستی در هر بازه و عدم دست درازی به آن از سوی دیگر انواع مصارف است.