پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسین فرحبخش در سالهای اخیر بارها به خفقانی که در مدیریت فرهنگی دهه شصت و به ویژه سینما حاکم بوده است، اعتراض کرده و حتی به برخوردهای فیزیکی در آن زمان با سینماگران نیز اشاره کرده که مهمترین آنها شلاق زدن عبدالله علیخانی توسط فیضالله عرب سرخی به خاطر حضور جمشید هاشمپور در فیلمش بوده است، عرب سرخی روز گذشته بالاخره به این ادعا در صفحه اینستاگرامش پاسخ داده است که با واکنش سریع و توضیحات فرحبخش در فضای مجازی مواجه شده است.
به گزارش انتخاب به نقل از آی سینما: فیضالله عرب سرخی که در دهه شصت به عنوان مدیرکل حراست وزارت ارشاد فعالیت داشته است، روز گذشته در یادداشتی در صفحه اینستاگرامش به ادعای حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی درباره شلاق زدن علیخانی در وزارت ارشاد اینطور پاسخ داده است: «مدتیست یكی از تهیهكنندگان سینما در رسانه های مختلف ادعا میكند كه در دهه شصت من، فیضالله عرب سرخی، دوست ایشان را شلاق زدهام. یكبار گفتهاند كه دوستشان را در بنیاد فارابی و مقابل چشم آقایان انوار و بهشتی شلاق زدهام و بار دیگر گفتهاند كه در وزارت ارشاد مرتكب این عمل شدهام!»
او در ادامه نوشته است: «بنای اولیه من بر این بود كه به این ادعا پاسخی ندهم، زیرا ادعاهای غیر مستند و خلاف واقع فراوانی مطرح میشود كه عملا فرصت جواب دادن به آنها را ندارم و امیدی هم به رسیدگی منصفانه ندارم تا به دستگاههای مسئول مراجعه كنم. در عین حال گاه و بیگاه و بیشتر در فضای مجازی با سوالات افراد مختلف مواجه شدهام كه به حكم ادب به آنها پاسخ دادهام. اما تقاضای مكرر دوستان و خانواده و تاكید براینكه عدم پاسخگویی از یكسو مورد سوء استفاده برخی واقع میشود و از سوی دیگر در ذهن گروهی كه با این بازیها كمتر آشنا هستند ایجاد شبهه میكند، باعث شد تا در حد رفع شبهه به آن پاسخ دهم. در سال ٦٣ و در پروژه جمعآوری فیلمهای خارجی بدون مجوز و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چند بار فرد مورد اشاره را دیدهام و در موضوع فیلمهای خارجی با ایشان گفتگو كردهام ، اما اینكه ایشان را شلاق زدهام خلاف واقع و كذب محض است.»
عرب سرخی همچنین انتقادات دیگری نیز وارد کرده و ادامه داده است: «ضمن اینكه خوب است مدعی مشخص كند كه چه اتفاقی افتاده كه بعد ازحدود سی سال این داستان را مطرح كردهاند؟ و مگر ایشان در صحنه حضور داشتهاند؟ ومهمتر اینكه چرا فردی كه مورد این ظلم !! واقع شده خود مدعی نشده است؟ من به همین حد از توضیح بسنده میكنم و علاقهمندان به مشروح این ماجرا را به جلد دوم كتاب تاریخ سینمای ایران نوشته آقای جمال امید، چهارده صفحه اول فصل مربوط به سال ٦٤ ارجاع میدهم كه شرحی دقیق ازپروژه جمعآوری فیلمهای خارجی ارائه كردهاند. تصور من بر این است كه به توضیح بیشتری نیاز نیست، ولی در صورت ضرورت شرح كامل ماجرا را در یك مصاحبه مطبوعاتی و برای استحضار مردم عزیز بیان خواهم كرد.» البته عرب سرخی چمد ساعت بعد این پست را از صفحه خود پاک کرد
فرحبخش: تا وقتی عرب سرخی توبه نکند، ما کوتاه نمیآییم!
با این حال پس از انتشار این یادداشت، محمد حسین فرحبخش نیز از طریق یک فایل صوتی و در فضای مجازی به حرفهای عرب سرخی پاسخ داده است که در ادامه متن کامل آن را میخوانید، فرحبخش در ابتدای توضیحاتش میگوید: «لازم دیدم توضیحاتی را درباره افاضات و فرمایشاتی که آقای عرب سرخی داشتند بدهم، اول اینکه میخواهم بدانم الان آقای عرب سرخی چهکارهاند و چه پستی دارند و چقدر مشغله دارند که فرصت جواب دادن ندارند. چون تا آنجایی که من میدانم ایشان بیکار هستند و شغل و فعالیتی در جایی ندارند و در واقع شاید هم از نظر قضایی ممنوعالفعالیت باشند، پس وقت جواب دادن زیاد دارند. اما چند مورد بود که باید خدمت ایشان توضیح بدهم، شما از بنده یا آقای علیخانی هرگز نشنیدهاید که بگوییم در فارابی یا به دلایل دیگر ایشان را شلاق زدهاند. آقای عبدالله علیخانی در حراست وزارت ارشاد شلاق خورده، (فارابی) گفته ایشان است و اصلا به فارابی ربطی نداشت که بخواهند اینها را به فارابی ببرند. پس این کذب محض است، آقای عرب سرخی میخواهد اذهان را از حقایق دور کند و اینچیزها را میفرماید.»
فرحبخش صحبتهایش را با اشاره به نکته دیگری از حرفهای عرب سرخی ادامه میدهد: «مطلب بعدی که ایشان فرمودند چرا بعد از سی سال این مسائل مطرح شده؟ خب کمابیش گفته شده، اما اگر کسی قرار باشد به عنوان مصلح در جامعه باشد –آقای عرب سرخی میتوانست بگوید بله من زدهام و توبهام کردهام و گناه هم کردهام و برود کنار، مطمئن باشید هیچ موقع به ایشان کاری نداشتیم- اما چون ایشان به عنوان مصلح در جامعه مدام در روزنامهها و سایتها مصاحبه میکنند و مطلب میدهند، افاضات میکنند و راهحل میدهند و خودشان را اصلاحطلب معرفی میکنند، به این دلیل است که این اتفاقات افتاده تا مردم بشناسند که آن موقع که آنها در عرصه قدرت بودند اینکارها را کردهاند. بله خیلیهای دیگر هم هستند که ممکن است در این جریان گناهکار بودهاند اما اسم آنها را نمیآوریم چون نیستند و مدعی هم نیستند و هیچکاری هم ندارند. نه مدعی اصولگراییاند و نه اصلاحطلبی، که از نظر من جفتشان حقهبازند و هیچکدامشان را قبول ندارم. بارها هم گفتهام که ما پیرو مکتب اهل بیتیم نه اصولگرایی را قبول داریم و نه اصلاحطلبی را. اینها برای مسائل شخصی خوشان کار میکنند برای مردم هیچقدمی برنمیدارند.»
این تهیهکننده و کارگردان در ادامه اینطور عرب سرخی را خطاب قرار میدهد: «بنابراین اگر ایشان برود کنار، حرف نزند و در اذهان عمومی نباشد، جهت خانوادهاش هم میگویم که بشنوند، مطمئن باشید که ما دیگر کلامی نخواهیم گفت و اینکه میفرمایند چرا کسی که نبوده به اسم بقیه صحبت میکند. بنده هم سخنگو، هم شریک، هم رفیق سیوپنج ساله آقای علیخانی هستم و این امور را به من واگذار کرده است، ایشان اگر راست میگوید و درست میگوید بیاید در یک مجمعی جلوی آقای علیخانی، من هم نمیآیم و جزو تماشاگران مینشینم، در یک مجمعی بیاید تا آقای علیخانی بگوید که چطور شلاقش زدهاند.»
و اظهار نظر جالبی درباره توضیح عرب سرخی بعد از مدتها میکند: «بنده یک مصاحبهای کردهام که عنقریب در شبکههای مجازی پخش میشود، بالاخره رندان به ایشان گفتهاند که با جزئیات مسائل –نمیخواهم بگویم که آن مصاحبه هدر برود- گفتهام که چطور شلاق زدهاند، مشت زدهاند و چه اتفاقاتی افتاد و پدر و مادر آقای علیخانی چه شدند… ایشان اطلاع پیدا کرده و جلوتر، ابتدا به ساکن فرار به جلو کرده است. بنابراین شما بدانید که این فرمایشات و افاضات آقای عرب سرخی کذب محض و دروغ است.»
فرحبخش به نکته دیگری که در پست اینستاگرامی عرب سرخی به آن اشاره شده نیز پاسخ میدهد: «آن مسائلی هم که درباره آقای امید فرمودند، اصلا آقای امید در کتابش چیزی نگفتهاند، اتفاقات آنروز را گفتهاند که آمدند فیلمها را گرفتند و بردند که این هم درست است، فیلمهایی هم که از اینها گرفتند –ما به بقیه کار نداریم- فیلمهایی که از دفتر آقای علیخانی بردند همه هم رایت و برگ سبز داشت، هم پروانه نمایش وزرات فرهنگ و ارشاد آن موقع به امضای مسئولان آن موقع. هیچکدام هم خلاف نبود. دلیلش هم این است که نتوانستند آنها را به دادگاه ببرند، اگر بود مطمئن باشید اینها را به دادگاه و زندان میبردند و خیلی اتفاقات دیگر.»
و ادامه میدهد: «اینکه میگویند ریختند بله درست است، افتخارشان این است که شبانه به دفاتر فیلم ریختند، فیلمها را قلع و قمع کردند و آرشیو مملکت را بردند، کاری که ایشان کردند مثل خلیفه دوم و حملهاش به ایران است که کتابخانههای ما را آتش زد و ایشان هم همین کار را کرد و هیچ تفاوتی با خلیفه دوم از این نظر ندارد. آقای امید هم وقایع آن روز را توضیح داده است اصلا نگفته چهکسی شلاق خورد چهکسی نخورد، چهکسی حق دارد و چهکسی حق ندارد تاریخ را گفته. اینرا برای اذهان عمومی گفتم و باز هم اگر مطلبی باشد توضیح میدهم و آقای علیخانی هم از ماجرا کوتاه نمیآید تا زمانی که آقای عرب سرخی توبه کند و اذعان کند و بگوید من زدهام و عذر هم میخواهم، میتواند شخصی هم بگوید نمیخواهد در عموم بگوید، به آقای علیخانی یک زنگ بزند و بگوید من زدهام مرا حلال کن، من از طرف آقای علیخانی میگویم مطمئن باشید آقای علیخانی حلالش میکند.»
فرحبخش در پایان میگوید: «اما تا زمانی که بخواهند از این زیرآبیها بروند، من و آقای علیخانی کسانی نیستیم که از این چیزها واهمه داشته باشیم، گوشمان از این حرفها پر است، از اینچیزها واهمهای نداریم، فقط هم از خدا میترسیم و لاغیر. ایشان بهترین کارش این است که بیاید مصاحبه کند، رو در رو مصاحبه کند. اینکه میگوید دوستانم از من خواستند و اینها… هیچکس از ایشان نمیخواهد چون اگر بیاید توضیح بدهد و در مقابل آقای علیخانی باشد مطمئن باشید سرشکسته میشود چون آن موقع وقایعی که هنوز پنهان است رو میشود، منتهی ایشان میخواهد فرار رو به جلو کند.»