صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۲۴۶۰۶
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۲۳ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مرد محكوم به مرگ كه با همدستي زن مورد علاقه‌اش، شوهر وي را به قتل رسانده بود؛ بعد از جلب رضايت اولياي‌دم به ميز محاكمه بازگشت.
 
مرد محكوم به مرگ كه با همدستي زن مورد علاقه‌اش، شوهر وي را به قتل رسانده بود؛ بعد از جلب رضايت اولياي‌دم به ميز محاكمه بازگشت. متهم كه هوشنگ ‌نام دارد به علت همكاري با گروه پ‌ك‌ك از سوي دادگاه انقلاب به اعدام محكوم و رأي وي در ديوان عالي كشور تأييد شده است.
 
مردادماه سال 87 مردي مأموران پليس نهاوند را از ناپديد شدن ناگهاني برادرش باخبر كرد. او گفت: رحمت 35 ساله معلم بود كه از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است. در حالي كه بررسي‌ها در جريان بود، جسد رحمت در دره‌اي نزديك خانه‌اش كشف شد. گزارش پزشكي‌قانوني نشان داد كه وي به علت پارگي طحال و شكستگي قفسه سينه بر اثر اصابت جسم سخت فوت شده‌است. پس از تشكيل پرونده با موضوع قتل عمد، مشخص شد كه همسرش ناهيد با پسري به نام هوشنگ كه صاحب يك كلوپ بازي است، رابطه دارد. زماني كه مأموران راهي خانه هوشنگ شدند متوجه شدند كه وي با خروج از مرز راهي كشور عراق شده است. وقتي از ناهيد در اين باره تحقيق شد، گفت كه از ماجراي قتل شوهرش خبر ندارد. او انگشت اتهام را به طرف هوشنگ نشانه رفت و موفق شد براي مدت زيادي مأموران پليس را فريب دهد. چند سال از وقوع حادثه گذشته بود كه خبر رسيد هوشنگ هنگام ورود غيرقانوني از مرزهاي غربي كشور بازداشت شده است. او گفت: در مدتي كه در خاك عراق بوده به اردوگاه اشرف منتقل شده و تحت آموزش قرار گرفته است. او در شرح قتل معلم جوان هم گفت كه فريب همسر مكار وي را خورده است. او توضيح داد: من فريب خوردم و اسير شيطان شدم. ناهيد هفت‌ماه قبل از حادثه، همراه دو پسرش به كلوپ آمد تا بچه‌هايش بازي كنند. او گفت شوهر ندارد و به من ابراز علاقه كرد و اين طور بود كه رابطه ما برقرار شد. مدتي بعد اما فهميدم كه دروغ گفته و صاحب شوهر است به خاطر همين خواستم رابطه را قطع كنم، اما اصرار به ادامه رابطه كرد. متهم در شرح حادثه هم گفت: آن شب به ديدن ناهيد رفته بودم. در پشت‌بام بوديم كه تلفنش زنگ خورد. فهميدم با مرد غريبه‌اي صحبت مي‌كند. سر اين موضوع با هم مشاجره‌مان شد كه شوهرش با شنيدن صداي ما به پشت بام آمد. خودم را پشت كولر مخفي كردم. ناهيد گريه‌كنان خودش را به من رساند و گفت شوهرش قصد كشتن او را دارد. از من براي قتل شوهرش كمك خواست. وقتي رحمت رسيد گردنش را گرفتم و درگير شديم. وقتي هر دو روي زمين افتاديم ناهيد روي سينه شوهرش نشست و چادرش را روي دهانش فشار داد تا صدايش قطع شد. وقتي مطمئن شديم نفس نمي‌كشد، او را از خانه خارج و آن را در دره‌اي رها كرديم.

بعد از اقرارهاي هوشنگ، ناهيد مورد تحقيق قرار گرفت به جرمش اعتراف كرد اما در تحقيقات بعدي حرف‌هايش را تغيير داد و اتهام را به گردن هوشنگ انداخت.
بعد از كامل شدن تحقيقات، هوشنگ و ناهيد به اتهام مشاركت در قتل عمد مجرم شناخته شده و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جريان كيفرخواستي جداگانه در دادگاه انقلاب، هوشنگ به اتهام همكاري با گروه كومله محارب شناخته شد. او بعد از محاكمه در دادگاه انقلاب به اعدام و 10 سال حبس محكوم شد. هوشنگ و ناهيد سپس در شعبه 71 وقت دادگاه كيفري استان تهران به اتهام مشاركت در قتل عمد پاي ميز محاكمه ايستادند. در حالي كه اولياي دم درخواست قصاص دو متهم را مطرح كردند، هوشنگ بار ديگر ماجراي قتل را شرح داد و گفت كه چگونه در دام ناهيد گرفتار و مرتكب قتل شده است. ناهيد اما گفت كه در ماجراي قتل نقش نداشته است. هيئت قضايي بعد از شور هوشنگ را به قصاص محكوم كردند اما ناهيد را از مجازات مرگ فاصله گرفت و به سه سال زندان محكوم شد. با اعتراض اولياي‌دم به رأي دادگاه، پرونده در ديوان عالي كشور بررسي شد. قضات ديوان رأي دادگاه درباره قصاص هوشنگ را تأييد كردند اما با قبول اعتراض اولياي‌دم اعلام كردند كه شركت ناهيد در قتل محرز است. بنابراين پرونده را به شعبه هم‌عرض – شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران- ارسال كردند.

اين پرونده بار ديگر در شعبه 74 رسيدگي شد و در آن جلسه متهمان حاضر شدند و بار ديگر ماجرا را شرح دادند. بعد از آخرين دفاع هیئت قضايي اتهام ناهيد را معاونت در قتل تشخيص داد و به سه سال حبس محكوم كرد. اين حكم پس از ارسال به ديوان تأييد شد. در حالي‌كه حكم قصاص هوشنگ در آستانه اجرا قرار داشت، اولياي دم از مجازات قصاص اعلام گذشت كردند بنابراين پرونده براي رسيدگي از جنبه عمومي جرم به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روي ميز هیئت قضايي قرار گرفت. بعد از رسميت يافتن جلسه، متهم به درخواست قاضي زالي در جايگاه ايستاد و گفت: ديگر حرف خاصي ندارم. من قتل را قبول كردم اما ناهيد كه متهم اصلي است و باعث شد دستم به خون آلوده شود با حيله و ترفند آزاد است. به خاطر محارب محكوم به اعدام هستم و برايم فرقي نمي‌كند دادگاه چه مجازاتي برايم در نظر بگيرد.
 
بعداز آخرين دفاع هیئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان