صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۲۳۸۱۶
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۲ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 پزشک قلابی و پدرجوان که پس ازمرگ دلخراش کودک 4 ساله دستگیر شده‌اند، دربازجویی‌ها اتهام خود را نپذیرفتند.

 ایران نوشت: پزشک قلابی با موهای ژولیده و ظاهری به هم ریخته، درحضوربازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران نشسته بود. اعتماد به نفس بالایی داشت و هر کلمه‌ای که به زبان می‌آورد منطقی پشتش قرار می‌داد. سعی داشت جملاتی را انتخاب کند که از اتهامش کم کند وازاتهام قتل پسرک رها شود.

در کنار‌ش نیز پدر شایان نشسته بود که مهندس مکانیک است. درابتدای جلسه تحقیق، مدیر ساختمان گفت: حدود 4 سال قبل پدر و مادر کامران - پزشک قلابی - که ساکن مجتمع بودند به فاصله کوتاهی فوت کردند. بعد ازمرگ آنها کامران را برای نخستین بار دیدیم. پسر عمویش می‌گفت: کامران به خاطر مشکلاتی که داشته حدود دوسال ازسوی خانواده‌اش حبس شده بود.آن طورکه اومی گفت: کامران تحصیلاتی در خارج از کشور ندارد و تنها 15 روز برای ترک اعتیاد به مالزی برده شد. کامران رفتار معقولی باهمه داشت و همه او را دکتر صدا می‌کردند. حتی برای من‌«ام آر آی» و چند نسخه هم برای سایر ساکنان ساختمان نوشت. همیشه از بوی تعفن داخل آپارتمانش شکایت داشتیم و بعد از دستگیری‌اش وقتی با هماهنگی قضایی وارد خانه شدیم پی بردیم که کامران واحد 142 متری را درمنطقه سعادت آباد به زباله دانی تبدیل کرده است. داخل حمام به قدری آشغال بود که من نمی‌دانم او چطور حمام می‌کرد. او شب‌ها هم روی آشغال‌ها می‌خوابید. پس ازاین ماجرا وهنگام تمیزکردن خانه کامران، یک متر لیزری و یک میخ پرچ پیدا کردیم. دو سال قبل ما تعمیرات داشتیم و کارگرها وسایل شان را در لابی ساختمان می‌گذاشتند، یک روز متوجه شدیم که وسایل گم شده‌اند و وسایل جدید خریدیم. بعد ازدو سال وسایلی که ناپدید شده بود را داخل خانه کامران پیدا کردیم.»


درادامه جلسه، کامران به بازپرس گفت: «لیسانس متالوژی دارم و برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم و مدرک متالوگرافی گرفتم. اما چون مدرکم به زبان انگلیسی بود و باید به فارسی ترجمه می‌کردم، این کار را نکردم و به همین دلیل نتوانستم مهر پزشکی بگیرم. وقتی به تهران آمدم پدر و مادرم در عرض 4 ماه فوت کردند. تنها برادرم نیزسال ها قبل در استخر غرق شد. به همین دلیل کسی را نداشتم و این تنهایی باعث افسردگی من شد. اوایل که به تهران آمده بودم در مؤسسات زبان تدریس می‌کردم. اما بعد از یک سال این کار را ترک کردم و تصمیم گرفتم کمی طبابت کنم. البته من برای کسی نسخه ننوشتم وفقط چهار بار از مهر جعلی استفاده کردم که برای انجام آزمایش بود. دو مهر جعلی درست کردم که یکی شماره نظام پزشکی‌اش اشتباه بود و آن را معدوم کردم و دومی شماره نظام پزشکی‌اش مربوط به دندانپزشکی با فامیلی خودم بود.

او در رابطه با ماجرای مرگ شایان نیزگفت: «من ساعت 12 شب حادثه به خانه پدر شایان رفتم. درحالی که طبق نظریه پزشکی قانونی زمان استفاده از شربت متادون 3 ساعت قبل از حضور من بوده است. او می‌توانست در این مدت بچه‌اش را به دکتر ببرد. من هیچ دارویی تجویز نکرده‌ام و حتی قرص زغال را هم خود پدر و مادر شایان به او داده بودند. قبول دارم که مریضم و کمی مشکل دارم اما دست داشتن در مرگ کودک را قبول ندارم.»

پدر شایان هم اظهارکرد: «من مهندس هستم و به صورت تفننی مواد مصرف می‌کنم. متادون را هم برای همین مسأله گرفتم. من می‌خواستم بچه را  نزد دکتر ببرم، او را روی کولم گذاشته بودم که یک دفعه کامران وارد شد و او را معاینه کرد و گفت حالش خوب می‌شود. گفت اگر سر و صدایی هم از بچه شنیدید موضوع نگران‌کننده‌ای نیست. ساعت حدود دو نصفه شب بود که متوجه شدم بچه نفس نمی‌کشد. همان موقع با اورژانس تماس گرفتم که وقتی آمدند وبچه را معاینه کردند گفتند بچه فوت کرده است.»

در ادامه بازپرس منافی آذر، دکتر قلابی را به اتهام مشارکت در قتل عمدی شبه عمدی کودک چهار ساله، دخالت در امور پزشکی و معرفی خود به‌عنوان پزشک، جعل عنوان پزشک و جعل مهر پزشکی و سرقت و پدر شایان را به اتهام مشارکت در قتل شبه عمدی پسرش، انتقال  ندادن بموقع او به مرکز درمانی و بی‌توجهی به وضعیت کودک بازداشت کرد.

ضمن اینکه دستورتحقیقات ویژه جنایی برای رفع ابهام‌های موجود درپرونده نیزصادروتیمی ازکارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مسئول تحقیق دراین باره شدند.