پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : نمیتوانیم به هنرمند بگوییم تو باید مثل و عین ما فکر کنی، هنرمند از افق دیگری موضوعات را میبیند. شاید اشتباه کند اما نمیتوان به او توهین کرد.
به گزارش انتخاب، مهران مدیری و هر هنرمند دیگری حق انتقاد دارد، او میتواند انتخاب کند که در کنار مرحوم سلحشور، شمقدری، فراستی، افخمی و ... بایستد و از آن زاویه به موضوعات داخلی و خارجی نگاه کند. اما درباره حرفهایی که او در برنامه «دورهمی» زده است میتوان به این چند نکته اشاره کرد.
1. مدیری اهل مذاکره است، البته در سطح خُردِ مدیری و مدیران سازمان صداوسیما. آدم اهل مذاکره میداند مذاکره مسابقه نیست و یک نفر برنده از زمین بیرون نمیآید و طرف مقابل بازنده؛ در مذاکره همه باید برنده باشند. اگر مدیری گمان میکند در مذاکره نباید امتیازی داد و امتیازی گرفت و این عین سازش است، او خود یک سازشکار است. او بارها با صداوسیما مذاکره داشته است، اگر قرار بود او به خودش سازشکار بگوید، امروز اصلاً مهران مدیری به عنوان یک هنرمند مطرح نبود که بخواهیم دربارهاش گپ بزنیم، او گوشه خانه نشسته بود و نان و ماستش را میخورد.
2. فرض را بر این میگیریم که مدیری در همه مذاکرات خردش (منظور از خرد، سطح و تعداد افراد ذیمدخل است) یا قهر کرده یا با قلدری حرفش را به کرسی نشانده است؛ یعنی یا شرایط مذاکرهاش پذیرفتهنشده یا او حرفش را تحمیل کرده است، اما قیاس مذاکراتی کوچک با مذاکرات جهانی و انطباق استاندارهای ذهنی خود با نمایندگان یک حاکمیت که در ابعاد جهانی و بهگونهای منحصربهفرد مذاکره میکنند غیر از آن که خودبزرگبینی است، قیاس معالفارق است. ساختار جهانی بنا به قواعدی با یک کشور مذاکره میکند. تصمیمات یک دیپلمات نه تنها در کشور و آن هم به سالها تأثیرگذار است بلکه در سطح منطقه و جهان نیز میتواند بعضی از مناسبات را تغییر داده و منازعات بیپایان بیافریند.
آنچه مدیری میگوید شاید بتوان از یک جوان که هنوز کار اجرایی نکرده است و تا به حال نتوانسته یک پروژه را با دو همکار به نتیجه برساند، قبول کرد چرا که دستخوش احساسات است، اما کسی که در پرونده کاریاش ده مجموعه تلویزیونی دارد، خوب میداند برای ساخت یک پروژه دهها احتمال در نظر گرفته و دهها روش اجرا میشود و یک تیم همه احتمالات و روشها را در نظر میگیرد و حتی چند روش را آزمون میکند. چگونه است که او برای یک نظام این احتمال را در نظر نمیگیرد؛ اینکه یک نظام و ساختار که یکی از قدرتهای تأثیرگذار منطقهای حساس در جهان امروز است (هرچند که خاورمیانه از کانونهای اصلی اندیشه و برخورد اندیشهها در تاریخ بوده است) چند سناریو را برای اصلیترین پرونده خود محتمل نبوده و چندین سناریو را اجرا نکرده است. آن چه بر صحنه دیدیم جمهوری اسلامی ایران در آغاز با سه قدرت اروپایی مذاکره کرد و پس از آن سه قدرت جهانی به فهرست مذاکرهکننده اضافه شدند. سناریوهای متعددی اجرا شد و مذاکرات در چند کشور در سطوح مختلف انجام گرفت. سادهلوحانه است اگر بگوییم اتاق فکری برای این پرونده وجود ندارد، گزینهها و راهحلهای متعدد آزمون نشده و امروز نتیجه مذاکرات چیزی جز خواست نظام بر اساس منافع ملی و حداکثر منفعت و خیر موجود است. این احتمال که کسی بتواند برود و بدون هیچ پشتوانه به قول مدیری سازش کند، حتی بهدرد روزنامههای زرد هم نمیخورد.
3. مدیری در تمامی آثارش، مخالفان خردورزی را نقد کرده و به چالش میکشد، متملقین و کلاهبرداران را تقبیح میکند و طرف آدمهای خردورز و اهل بردباری و مدارا را میگیرد. تصویرهایی که ساخته اینگونه است، اهل خرد تحت فشار گروه اول هستند. او جانب آدم معقول را گرفته و فقط نقش شیرفرهاد را بازی کرده است. وقتی او مذاکره و سازش را یکی میگیرد پرسشهایی در جامعه جدی میشود که او از منظر فکر و اندیشه کجا ایستاده است.
4. نباید نیتخوانی کرد و به صراحت گفت منظور مدیری چیست. او نظرش را شفاف نگفته، در هالهای از ابهام گفته و از چند واژه استفاده کرده است. نمیدانیم شاید «دورهمی» به یک برنامه روتین تلویزیونی تبدیلشده و او میخواسته سرها به طرف برنامهاش برگردد. او سابقه تغییر یکباره ساختار برنامهاش را دارد. شاید ریزش مخاطب برنامهاش موجب شده او به سیم آخر بزند تا به اخبار و جامعه برگردد. موافقان این حرفها و آنهایی که مخالف این حرفهای او هستند قطعاً این هفته پای برنامه «دورهمی» مینشینند تا ببینند این هفته مدیری چه میگوید و این یعنی بازگشت مخاطب. بعضی وقتها پول درآوردن کار سختی است. به او خرده نگیرید، او بازیگر قابلی است چه روی صحنه، چه پشت آن.